سه هزار سلام به زندگی

نویسنده:

مترجم:




سلام به نجات زندگی!
سید حمید حسینی| روزنامه‌نگار
"حدود ۳۰ درصد از طلاق‌های ثبت‌شده در کشور، به دلیل ناتوانی زوجین در ابراز محبت و برقراری ارتباط عاطفی‌است." بله، نه خیانت، نه فقر، نه اختلاف طبقاتی... فقط بلد نبودن این‌که کی و چطوری بگی: «دوستت دارم»!
ما گاهی عادت‌ها و ضعف‌های رفتاری را با خودمان حمل می‌کنیم که از بس تکرارشان کرده‌ایم، دیگر زشتی‌شان را نمی‌بینیم. اما بعضی از همین عادت‌ها، اگر اصلاح نشوند، می‌توانند بنیان یک زندگی را نابود کنند.
برای من، «زندگی سلام» دفتری کوچک برای نجات زندگی از سقوط آرام و بی‌سروصدای آدم‌ها در عادت‌های ناپسند و ضعف های رفتاری بوده است. "زندگی سلام" ضمیمه روزانه روزنامه خراسان، حالا به سه‌هزارمین شماره‌اش رسیده است، کاری سترگ و ارزشمند. سه‌هزار شماره، سه‌هزار تلنگر، سه‌هزار دعوت به تغییر! زندگی سلام.
سه‌هزار بار یادآوری کرده که سبک زندگی، فقط مدل غذا خوردن و چیدمان خانه نیست؛ بلکه همان رفتارهایی است  که می‌تواند یک زندگی را آرام‌آرام نجات بدهد یا نابود کند. زندگی سلام سعی کرده به ما یاد بدهد چطور گفت‌وگو کنیم، چطور سالم بخوریم، چه وقت و چطور گوشی را زمین بگذاریم و فرزندمان را در آغوش بگیریم، و حتی چطور دعوا کنیم که آخرش زندگی  مان سرپا بماند. "زندگی سلام "در دنیای تیترهای زرد و جنجالی، آرام و پیوسته، دنبال آگاهی بوده است چرا که یاد گرفتن یعنی نجات یافتن. قدردان شماییم; برای این‌که به جای هیاهوی بی‌حاصل، سراغ اصل رفته‌اید:" زندگی". دمتان گرم؛ برای این‌که میان این همه هیاهو، هنوز «سلام» می‌کنید: سلام به نجات زندگی! 



راز استمرار «زندگی سلام»
وحید تفریحی| معاون سردبیر
«امروز سه‌هزارمین شماره پیوسته ضمیمه سبک زندگی روزنامه خراسان یعنی زندگی سلام است»؛ اصلا همین گزاره خودش به تنهایی موفقیت و کار بزرگی که در عرصه رسانه‌ای کشور انجام شده را به خوبی نمایان می-کند. شکی نیست که در حال حاضر رسانه‌ها به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی و اجتماعی، نقش مهمی در شکل‌دهی به ارزش‌ها، باورها و سبک زندگی افراد ایفا می‌کنند. برخی رسانه‌ها طی سال‌های اخیر با تولید محتوای هدفمند و مستمر، گام‌های مؤثری در مسیر ترویج سبک زندگی ایرانی و اسلامی برداشته‌اند که یکی از نمونه‌های موفق و کم‌نظیر در این حوزه، ضمیمه «زندگی سلام» روزنامه خراسان است که با انتشار ۳۰۰۰ شماره به صورت پیوسته، توانسته الگویی عملی برای رسانه‌ها در ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی باشد. زندگی سلام؛ یکی از معدود نمونه‌های رسانه‌ای است که با پایداری و تداوم در انتشار، توانسته به یک منبع آموزشی، تربیتی و البته الهام‌بخش برای خانواده‌های ایرانی تبدیل شود. به جرئت می‌توان گفت که «زندگی سلام» یکی از طولانی‌ترین و منظم‌ترین انتشارات تخصصی در حوزه سبک زندگی در ایران است. اما راز این استمرار و ویژگی های ممتاز زندگی سلام چیست؟
نگاه علمی و مشاوره‌ای: در طول این 3000 شماره زندگی سلام سعی کرده به جای پرداختن به کلی‌گویی‌های مرسوم، با استفاده از نظرات روان‌شناسان، مشاوران خانواده، پزشکان و کارشناسان دینی متخصص  به صورت مصداقی به موضوعات بپردازد؛ تنوع موضوعی و البته آرشیو غنی این ضمیمه به خصوص در حوزه مشاوره و روانشناسی، خود در حال حاضر یک گنجینه ارزشمند است.
تعامل با مخاطب و مردمی بودن: برگ برنده زندگی سلام در جلب همراهی و همکاری مخاطب طی این سه هزار شماره همین تعامل مستمر با مخاطبانش است؛ این که هم برای تمام اعضای یک خانواده محتوا دارد و هم مخاطب آن در طول این سال‌ها توانسته پاسخ سوالات و راهکار مواجهه با دغدغه‌ها و مشکلاتش را در صفحات زندگی سلام ببیند، همین موضوع است که حس همراهی و اعتماد را در مخاطب زندگی سلام ایجاد و تقویت کرده است. 
تلفیق آموزه‌های دینی با نیازهای روز جامعه: این اقدام قطعا یکی از کارویژه های مهم زندگی سلام بوده است؛ این که موضوعاتی مانند ازدواج آسان، تربیت فرزند، اقتصاد خانواده، سلامت روان، تغذیه حلال و سالم و اخلاق اجتماعی به صورت کاربردی و دور از شعارزدگی به مخاطب ارائه شده است.
زبان ساده و جذاب: با پرهیز از بیان خشک و ادبیات پیچیده، مطالب در این ضمیمه به گونه‌ای به مخاطب ارائه شده که برای همه اقشار جامعه، از نوجوانان تا سالمندان، قابل فهم و جذاب باشد.
پایداری و استمرار: و در آخر نیز خروجی و نتیجه تمام این اقدامات همین پایداری و استمرار است که حالا خودش به یکی از ویژگی‌های ممتاز زندگی سلام بدل شده، بسیاری از رسانه‌ها پس از مدتی از هدف اصلی خود منحرف می‌شوند یا محصولات رسانه ای با موضوع مشخص خود از جمله حوزه سبک زندگی را تعطیل می‌ کنند، اما زندگی سلام با گذشت بیش از 3 هزار شماره از انتشار آن، با وجود تمام مشکلات و محدودیت ها همچنان با حفظ کیفیت خود و به عنوان جریانی اثر گذار در حوزه سبک زندگی ، به خود ادامه داده است.




طنز و سرگرمی؛ ضرورت سبک زندگی
علیرضا کاردار| روزنامه‌نگار
ناگفته پیداست که شوخی و سرگرمی در زندگی انسان نقش مهمی در ایجاد نشاط، تقویت روابط اجتماعی، سلامت روانی و کاهش فشارهای روحی دارند. فرهنگ ایرانی همواره بر اعتدال و شادمانی تاکید کرده و زندگی را مانند سفری می‌داند که در کنار جدیت، نیازمند لحظات شاد و سبک است. از مراسم نوروز و شب یلدا گرفته تا دورهمی‌ها و بازی‌های سنتی و حکایت‌های طنزآمیز، همه نشان از درک اهمیت شادی در سبک زندگی دارند. ایرانیان همواره بر این باور بوده‌اند که نشاط؛ عاملی برای تقویت روحیه، کاهش استرس و ارتقای تعاملات اجتماعی است. البته اگر شوخی از مرزهای اخلاقی و احترام عبور نکند، می‌تواند ابزاری برای صمیمیت و آرامش باشد. شوخی‌های سازنده باعث می‌شوند افراد احساس نزدیکی بیشتری با یکدیگر داشته باشند، کینه‌ها را از بین ببرند و فضایی دوستانه ایجاد کنند. سرگرمی هم به عنوان بخشی از زندگی، فرصتی برای استراحت ذهنی و جسمی است. انسان با تفریحات سالم و بازی‌های فکری نه تنها ذهن خود را تقویت می‌کند، بلکه روحیه شادابی پیدا کرده و از خستگی‌های روزمره رهایی می‌یابد. تفریحات سالم مانند مطالعه، طبیعت‌گردی، هنر، ورزش، بازی‌های فکری و دیگر فعالیت‌هایی که فرد با اطرافیان و جامعه انجام می‌دهد، نه‌تنها موجب رشد فردی می‌شوند، بلکه فضایی را فراهم می‌کنند که در آن افراد بتوانند احساسات مثبت را تجربه کرده و روحیه‌ای متعادل داشته باشند.
  شادی در اسلام
شوخی و سرگرمی نه تنها یک نیاز طبیعی برای هر انسان هستند، بلکه در تعالیم اسلامی هم جایگاهی ویژه دارند و می‌توانند مسیر زندگی را با طراوت و نشاط همراه کنند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «من شوخی می‌کنم، اما جز حق نمی‌گویم.» امام باقر(ع) هم می‌فرمایند: «خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع شوخی کند دوست دارد، به شرط آن که ناسزا نگوید.» از سوی دیگر امام صادق(ع) بیان فرموده‌اند: «هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او شوخی و مزاح وجود دارد.» با این حال امیر مومنان، حضرت علی(ع) هشدار داده‌اند که «شوخی زیاد، ارج و احترام را از بین می‌برد و موجب دشمنی می‌شود.» این احادیث نشان می‌دهند که شوخی در حد اعتدال و با رعایت اخلاق، می‌تواند موجب صمیمیت و شادی در زندگی شود، اما زیاده‌روی در آن ممکن است اثرات منفی داشته باشد. سبک زندگی ایرانی و اسلامی تاکید دارد که شوخی و سرگرمی، اگر در چارچوب اخلاق و اعتدال باشد، نه‌تنها موجب شادی و آرامش فردی می‌شود، بلکه روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد و به زیباتر شدن مسیر زندگی کمک می‌کند.


واو ؛ 3 هزار شماره؟!
صادق غفوریان | معاون سردبیر
فکرش را بکنید؛ طی حدود 11 سال و سه هزار سلام با «زندگی سلام» در روزنامه‌‌‌‌‌ای که خود امروز 77 ساله است، یعنی یک شاهکار بزرگ. به عبارتی ضمیمه «زندگی سلام» که از سال 1393 در خراسان متولد شد، تا امروز 11 سال از این 77 سال را زندگی کرده است.آن‌‌‌‌‌ها که صاحب تجربه مطبوعات‌‌‌‌‌اند، می دانند که انتشار3 هزار شماره بدون حتی یک روز تعطیلی یک ضمیمه 4 صفحه‌‌‌‌‌ای چه اتفاق بزرگ و البته خوشایند و مبارکی است.  حال، برای این که فقط کمی از ماجرای 3 هزار «زندگی سلام» بیشتر بدانیم، به این چند روایت، توجه کنید:
1. انتخاب 3 هزار موضوع در پرونده روز «زندگی سلام» که قطعا از میان چند ده هزار سوژه انتخاب و منتشر شده، فقط به زبان ساده است. در این میان برخی روزها، در کنار پرونده اصلی، یک «مینی پرونده» نیز کار می‌‌‌‌‌شود که خود حکایت دیگری است.
2. اگر این 3 هزار پرونده به طور متوسط 5 عکس و در مجموع 15 هزار عکس در ضمیمه گزارش نیاز داشته، فکرش را بکنید که مسئول صفحه، در این 10 سال چند صد هزار تصویر را جست‌‌‌‌‌وجو و نهایتا 15 هزار عکس را انتخاب و ادیت کرده است.
3. برای نگاشتن 3 هزار پرونده روز که دست‌کم برای هر کدام باید 1500 کلمه نوشت، چند خبرنگار و نویسنده دست به قلم شده‌‌‌‌‌اند؟ تعدادش را نمی‌‌‌‌‌دانم اما این را با تمام وجود و سال‌‌‌‌‌ها تجربه می‌‌‌‌‌گویم که سه هزار نوبت، جان و دل و عشق، در نوشتن این مطالب همراه شده است.
4. این ماجراها، فقط روایت صفحه اول «زندگی سلام» بود و از 3 صفحه دیگر ضمیمه زندگی سلام حرفی به میان نیامد. تصور می‌‌‌‌‌کنم، به این ماجراها، هزاران اختلاف نظر و گاهی بحث و جدل را هم باید افزود که روایت این‌‌‌‌‌ها خود یک کتاب مفصل خواندنی و شنیدنی است.
5. من اما، در این 11 سال و 3 هزار شماره، در تحریریه خراسان تماشاگر تلاش، دلسوزی و دوندگی دوستانم در «زندگی سلام» بوده ام. به عنوان یک عضو کوچک خانواده خراسان، خوشحالم که این روزنامه قدیمی، فرزند برومندی همچون «زندگی سلام» دارد که امروز 11 ساله و 3 هزار شماره‌‌‌‌‌ای شد.
به یکایک دوستانم در زندگی سلام و به خصوص به سید مصطفی صابری عزیز در مسئولیت این ضمیمه که در این 11 سال، در آن قلم زده‌‌‌‌‌اند، خسته نباشید می‌‌‌‌‌گویم و شادباش بابت سه هزارمین سلامتان. خوش به‌حالتان که هر روز به زندگی، سلام می‌‌‌‌‌کنید...


خاطراتم از یک مشاور کاغذی!
مجید حسین‌زاده|دبیر صفحه خانواده‌ومشاوره
 از سال 92 یعنی قبل از اینکه زندگی‌سلام پا به دنیای مطبوعات بگذارد، در صفحه خانواده‌ومشاوره به عنوان خبرنگار مشغول به کار شدم. آن روزها، علاقه‌ام بیشتر ورزش بود و اجتماعی. فکر می‌کردم چند صباحی در این صفحه با همراهی مشاورها و روان‌شناس‌های متعهد و باتجربه قلم می‌زنم و مسیرم خیلی زود جدا خواهد شد. اما الان بیش از 11 سال است که روزها به فکر محتوای این صفحه بودم و شب‌ها با شوق تولید محتوا برای فردای این صفحه، خوابیدم. من و این مشاور کاغذی در این سال‌ها با هم بزرگ شدیم، قد کشیدیم، بیشتر یاد گرفتیم تا زندگی بهتری برای خودمان و اطرافیان‌مان بسازیم. ما در سختی و شادی کنار هم بودیم، در روزهایی که به سختی مطلب پیدا می‌شد و در روزهایی که باید از بین چند مطلب یکی را برای چاپ انتخاب می‌کردیم. بگذریم. در این سال‌ها، چند خاطره مشترک با این صفحه دارم. ذکر آن‌ها در روزی که شماره سه‌هزار پدر این صفحه یعنی بابا «زندگی‌سلام» منتشر می‌شود، خالی از لطف نیست.
  استقبال خانم‌ها از زیرپوش مردها!
سال 99 بود. مطلبی چاپ کردیم با این تیتر: «زیرپوشت را عوض کن!». توصیه‌هایی به شوهرها بود برای توجه بیشتر به آراستگی‌شان در منزل به درخواست تعدادی از مخاطب‌های خانم صفحه خانواده‌و‌مشاوره. مطلبی که به درخواست خانم‌ها چاپ شده بود، بعدش هم با استقبال و واکنش تلفنی و پیامکی‌شان همراه شد که حرف همه‌شان این بود که زیرپوش شوهر ما هم سوراخ است!
  استادی که زیر بازی زد!
یک زمانی روی خیلی از گوشی‌ها، بازی کلش‌آف‌کلنز نصب بود و طرفداران زیادی داشت. شاید هنوز هم داشته باشد! به سراغ یک استاد برجسته دانشگاه رفتم که پژوهشی در تهران بر روی این بازی و تاثیرات روان‌شناسی آن انجام داده بود. در مصاحبه اشاره کرد که برای نوشتن این مطلب، ساعت‌ها مشغول این بازی بوده تا به درک بهتری برسد. مطلب چاپ شد. ساعت 8 یا 9 صبح بود. تماس گرفت که جلوی انتشار روزنامه را بگیرید. گفتم مشکل چیست؟ گفت در دانشگاه، همین بخش مطلب که من گفتم این بازی را انجام دادم، دانشجوها دست گرفتند برای مسخره بازی. گفتم مگر بازی نکردید؟ گفت چرا، ولی منصرف شدم که گفتم اما متاسفانه دیر شده بود.
  چرا خانم‌ها؟ چرا آقایان؟
سیاست ما در زندگی‌سلام و صفحه خانواده و مشاوره، این است که هم طرفدار استقلال هستیم، هم پرسپولیس. هم طرفدار خانم‌ها و هم آقایان. بنابراین اگر امروز یک مطلب درباره 6 توصیه به خانم‌ها برای ساخت زندگی‌مشترک موفق چاپ می کنیم، نهایتا تا هفته آینده، 6 توصیه هم به شوهرها خواهیم داشت. اما هر وقت یکی از مطالب چاپ می‌شود مثلا خطاب به زنان، متهم می‌شویم که فقط خانم‌ها را مقصر افزایش آمار طلاق می‌دانید و برعکس. از یک جایی هم خسته شدم و دیگر پاسخ این انتقاد را ندادم. البته الان دوباره گفتم دیگر!
زندگی‌سلام؛ سایه‌ات مستدام
راستی تا یادم نرفته می‌خواستم بگویم که: «بابا «زندگی‌سلام» بهت تبریک میگم که سه هزار روزه شده و سایه‌ات بر سرم مستدام».


زنده‌باد آگاهی‌بخشی و مبارزه با شبه علم، زنده‌باد زندگی سلام
مریم ملی| روزنامه‌نگار علم
این سنگ آسمانی به زمین می‌خورد و نسل بشر نابود می‌شود! اگر واکسن بزنیم بدنمان به آهنربا تبدیل می‌شود! چه‌طور با وجود شیوع ویروس به دیدن خانواده برویم؟ به کدام روان‌شناس‌ها اعتماد کنیم؟ سنگ‌ها واقعا انرژی دارند و در زندگی ما تاثیر می‌گذارند؟ برای ازدواج و معاملات باید به وضعیت صورت‌های فلکی در آسمان توجه کنیم؟ چطور شایعات را در شبکه‌های اجتماعی تشخیص دهیم؟ و کلی ماجرای دیگر در طی 3 هزار شماره و حدود ۱۲ سال در زندگی سلام با کمک متخصصان بررسی شد، ماجراهایی که در زمان خودش برای همه ما سوالات زیادی ایجاد می‌کرد، در دلمان تردید می‌انداخت و گاهی حتی زمینه اضطراب و بی‌اعتمادی بود. سال‌ها قبل  زمانی که تلاش می‌کردیم جلوی شبه‌علم بایستیم و کاری کنیم تا زندگی سلام به عنوان همراهی در خانواده‌ها از مرز خرافات و شایعات با اخبار معتبر بگوید و روش‌هایی برای تشخیص این دو از هم آموزش دهد، فکر نمی‌کردیم این تعداد خبر شبه‌علمی و شایعه را با هم پشت سر بگذاریم. موضوعاتی که گفتن و نوشتن و یادآوری کردن از آن‌ها می‌توانست در نوع بینش و تفکر جامعه تاثیر جدی بگذارد، یادمان بدهد چرا باید در مواجهه با اخبار جعلی که لباس علم را به تن می‌کنند، سنجشگرانه عمل کنیم و سوال بپرسیم. ما آن روزها دل‌مان می‌خواست زندگی سلام در کنار بقیه رسالت‌هایی که در حوزه سبک زندگی برای خود می‌بیند، مجموعه‌ای باشد برای آگاهی‎بخشی درباره خبرهایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم و در جمع‌های خانوادگی و کاری می‌شنویم، خبرهایی که شاید در ظاهر در زندگی ما تاثیر چندانی نداشته باشند اما در واقعیت، بر سلامت جسم و روان و باورها و شیوه جهان‌بینی ما تاثیر می‌گذارند و می‌توانند اعتمادمان به روش علمی را از بین ببرند و ما را به صفحات پر مخاطب افرادی که بدون هیچ دانشی درباره روان‌شناسی، سلامت پوست‌‌و‌مو، درمان بیماری‌ها، نجوم، تاریخ و... اظهار نظر شخصی می‌کنند، علاقه‌مند کند. اتفاقی که در بلندمدت آسیب‌هایی جدی به شیوه تفکر و استدلال افراد وارد می‌کند و بدنه جامعه را به خرافات متمایل می‌کند. حالا پس از گذشت بیش از یک دهه خوشحالم که زندگی سلام چه زمانی که من در کنار اولین و مهم‌ترین معلم روزنامه‌نگاری‌ام، نوشتن را آغاز کردم و چه حالا و پس از پشت سر گذاشتن دوران عجیب کرونا و فراگیر شدن انقلاب صنعتی چهارم و عصر هوش مصنوعی و تحولات تازه علمی هم‌چنان تلاش می‌کند به موقع و با دقتی مثال‌زدنی به تازه‌های علم و مرز آن با شبه‌علم بپرازد. حالا چندسالی است از زندگی سلام و معلم بزرگوارم سید مصطفی صابری دورم اما شنیدن انتشار سه‌هزارمین شماره زندگی سلام دلم را گرم کرد که در شرق کشورمان، روزنامه‌نگارانی دلسوز در روزهایی که روزنامه‌نگاری علم حال خوبی در ایران ندارد، هنوز پر قدرت و با انگیزه فعال‌اند و به ترویج تفکر علمی اهمیت می‌دهند.


«زندگی سلام» از معدود نشریات سبک زندگی است
سیامک رحمانی، از روزنامه‌نگاران باسابقه رسانه‌های کشور است که مدیر عامل موسسه راه برترین‌ها و پایگاه خبری برترین هاست. از او که علاوه بر ورزش، در حوزه سبک زندگی هم قلم زده، خواستیم تا نظرش درباره «زندگی سلام» و کلا پرداختن به سبک زندگی در نشریات و رسانه‌ها را بگوید.

  کمبود نشریات و رسانه‌های سبک زندگی
سبک زندگی شامل تمام حوزه‌های زندگی ما می‌شود. از روابط خانوادگی گرفته تا روان‌شناسی، تا سلامت، آشپزی، زندگی در خانه، اقتصاد خرد خانواده، از بهداشت فردی گرفته تا خرید خودرو، رسیدگی به باغچه، نگهداری لوازم خانگی، دکوراسیون، لباس پوشیدن و... همه این حوزه‌ها لایف استایل را در بر می‌گیرد. بنابراین خیلی گسترده است و ته ندارد. موضوع سبک زندگی یا لایف استایل به عنوان یکی از زمینه‌های روزنامه‌نگاری در دهه هشتاد در مطبوعات ایران مطرح شد. زمانی که مجلاتی با رویگرد سبک زندگی منتشر شدند و شامل جنبه‌های مختلف زندگی بودند. حوزه لایف استایل در رسانه‌های غربی سابقه طولانی‌تری دارد ولی در رسانه‌های ما تقریبا جدید است. قبلا نشریه خانوادگی داشته‌ایم که به حوزه‌های خاصی از سبک زندگی توجه می‌کرده‌اند. ولی به طور مشخص تولید محتوا برای سبک زندگی حدود دو دهه است که در نشریات ما اتفاق افتاده است. الان نشریاتی که بشود نام‌شان را نشریه سبک زندگی گذاشت تقریبا وجود ندارد. مگر ویژه‌نامه‌ها، صفحات و ضمیمه‌هایی مثل «زندگی سلام» که در روزنامه خراسان منتشر می‌شود. در دهه هشتاد نشریات زیادی بودند و نشریات تخصصی مثلا درباره عروس و بهداشت و...  هم داشتیم. ولی با افول رسانه کاغذی آن نشریات هم محدود شدند. در حوزه آنلاین هم می‌توان گفت در این زمینه سایت‌هایی وجود دارند ولی رسانه‌های بزرگ و تاثیرگذاری که تمرکزشان سبک زندگی باشد، تقریبا وجود ندارد. مثلا رسانه‌های تخصصی خودرو، دکوراسیون، مد و لباس، سلامت و... هستند، ولی رسانه جامعی که بتوان اسم سبک زندگی روی آن گذاشت در حوزه آنلاین نداریم.


  چالش‌های پرداختن به سبک زندگی
جدا از این مشکلات عمومی، پرداختن به سبک زندگی با چالش‌های دیگری هم مواجه است. خواسته یا ناخواسته جامعه با توجه به رسانه‌های جدید و ارتباطات، به نظر می‌رسد به تدریج تغییر شکل داده و از شکل سنتی به شکل مدرن تغییر می‌کند. نیت و برنامه‌ای هم پشتش نیست. این موضوع به دلیل تغییر ناگزیر زندگی انسان است. خانه کوچک می‌شود، در نتیجه ملاحظاتش هم فرق می‌کند. قبلا خانه‌های بزرگ باغچه داشتند ولی الان در خانه‌های کوچک گلدان را به داخل منزل می‌آورند. قبلا مردم در حیاط با گربه و پرنده بازی می‌کردند، ولی الان به دلیل تغییر فضا همان پرنده را داخل خانه می‌آورند تا از طبیعت دور نشوند. ناگزیر فضای زندگی تغییر کرده و سبک زندگی هم عوض شده است. شما اگر الان بخواهید به سبک زندگی بپردازید، چاره‌ای نیست و باید به سلایق متحول‌شده مردم هم پرداخت. متاسفانه این موضوع به سبک زندگی سنتی کمتر میل دارد و روحیه، افکار و سلیقه عمومی به سبک زندگی مدرن‌تر تمایل دارد. وقتی جارو برقی رباتیک یا هواپز می‌آید، شما هم می‌خواهید از امکانات و رفاهش استفاده کنید. زندگی خود به خود ماشینی شده و از زندگی سنتی دور می‌شوید. این زندگی جدید به هرحال برای بخشی از جامعه معنای زندگی غربی داشته و روح سنتی ندارد. این اختلاف نظرها چالش ایجاد می‌کند که کلا پرداختن به حوزه سبک زندگی با این که به نظر می‌رسد یک موضوع ساده است، ولی با دغدغه‌هایی از طرف نهادهای فرهنگی مواجه می‌شود. همین باعث می‌شود کسانی که می‌خواهند در این زمینه کار کنند حس کنند کمتر امکانش هست که راحت به نیازها و تمایلات جامعه بپردازند. مثلا می‌شود در آشپزی؛ غذاهای سنتی را آموزش داد ولی مردم وقتی غذای جدید می‌خواهند باید به آن‌ها هم پرداخت. این‌جاست که با این چالش مواجه می‌شویم که انگار تبلیغ سبک زندگی غربی می‌کنیم. این است که باعث چالش در کار کردن حوزه سبک زندگی می‌شود.



حرفه‌ای بودن را باید زندگی کرد
فائزه مهاجر| عضو کوچک زندگی سلام
به نظر شما روزنامه‌نگار حرفه‌ای چه خصوصیاتی دارد؟ اگر از اهالی رسانه بپرسید تقریبا جواب‌های مشترکی می‌شنوید. روزنامه‌نگار حرفه‌ای باید صداقت داشته باشد، متعهد به اصل رویداد و آنچه ثبت و ضبط می‌کند، و در انعکاس خبر امانت‌دار باشد. یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای باید در آنچه به نگارش در‌می‌آورد دقیق باشد، زیبا بنویسد و در عین زیبایی ساده و قابل فهم بنویسد تا مخاطب به راحتی کلامش را بفهمد. باید در زمینه موضوعی که می‌نویسد اطلاعات وسیعی داشته باشد و به موضوع کاملا مسلط باشد تا گره‌ای در مطلب ایجاد نکند و بتواند اصل موضوع را کاملا برای مخاطب باز کند. یکی دیگر از خصوصیات مهم روزنامه‌نگار حرفه‌ای این است که سرشار از ذوق و خلاقیت باشد چون در غیر اینصورت قلمش رنگ و بوی تکرار به خود می‌گیرد و مخاطب را سرحال و پرانرژی نمی‌کند. حالا می‌رسیم سر اصل مطلب؛ روزنامه‌نگار حرفه‌ای علاوه بر همه این‌ها باید سرعت عمل داشته باشد، مثلا باید در دقیقه 91 بازی آماده یک ماراتن نفس‌گیر در وقت‌های اضافه باشد و بتواند در پایان یک روز کاری سخت دوباره بنشیند پای سیستم و صدای کلیک کلیک کیبوردش کل تحریریه را پر کند چون فلان سوژه جدید ناگهان مطرح شده و باید 2000 کلمه برایش در چاپ فردا مطلب بنویسد. همه این‌ها را گفتم تا برسم به اینجا که ورود من به دنیای روزنامه‌نگاری حرفه‌ای زمانی رقم خورد که به خراسان آمدم و عضو جدیدالورود گروه فوق حرفه‌ای زندگی سلام شدم. در زندگی سلام بود که روزنامه‌نگاران حرفه‌ای را از نزدیک دیدم و سعی کردم هر روز از آن‌ها یاد بگیرم. راستش را بخواهید معنی روزنامه‌نگار حرفه‌ای را در صفحات کتاب‌ها و مقالات نمی‌شود فهمید، بله باید روزنامه‌نگار حرفه‌ای را زندگی کرد. در سه هزارمین شماره از زندگی سلام در کنار همکارانی که نزدیک‌تر از دوستانم شده‌اند حرفه‌ای بودن در روزنامه‌نگاری را لحظه لحظه یاد می‌گیرم. دم بچه‌های زندگی سلام گرم.



جذاب شدن علوم انسانی
احمد کاظمی| کارشناس ارشد جامعه شناسی
«زندگی کردن» ساده‌ترین چیزی است که همه ما فکر می‌کنیم یاد داریم و در آن کاربلد هستیم. به قول دانشمندان علوم اجتماعی، در دسته دانش عمومی بشری قرار می‌گیرد و همه ما مثلا می‌دانیم زمستان سرد است و یا شب‌ها باید برویم خانه.(البته با عذرخواهی از افرادی که شیفت شب هستند). اما وقتی در موقعیت‌هایی مثل اجتماع، خانواده، کار، بیماری و ... قرار می‌گیریم می‌بینیم آن‌قدرها هم که نشان می‌دهد، ساده نیست. شاید کلیشه باشد اما در دنیای پیچیده امروز نمی‌شود به سبک و سیاق گذشته زندگی کرد، فرزندان خود را بزرگ کرد، شیوه‌ای که بزرگترها رفته‌اند را ادامه داد و بعدش هم خداحافظ. بخواهیم یا نخواهیم نیاز به «آموزش» داریم. ممکن است با اعتراض بگویید: نکند انتظار دارید برای آموزش زندگی کردن هم به دانشگاه برویم؟ ولمان کنید تو رو خدا. الان دیگر چه کسی حوصله دانشگاه رفتن و واحد پاس کردن دارد؟! اصلا مگر سرانه مطالعه ما چقدر است که هی آموزش، آموزش می‌کنید؟ در ضمن چیزهایی که لازم داریم را در طول زندگی به تجربه خواهیم آموخت. باشد، حرفی نیست. فقط به قول معروف یادتان باشد تجربه معلم سخت‌گیری است. اول امتحان می‌گیرد و بعد درس می‌دهد! تازه اگر فرصت داشته باشید و از وقتش نگذشته باشد‌. بگذریم. همه اینها را گفتیم تا برسیم به اینجا که آموزش آن هم از نوع کاربردی و خلاصه‌اش و البته با موضوع زیستن چقدر اهمیت دارد. میانگین سرانه مطالعه در ایران که در سال ۹۹ مرکز ملی آمار اعلام کرده، حدود ۱۶ دقیقه و ۳۲ ثانیه در روز است. کم است اما از هیچ بهتر است. خواستیم بگوییم؛ سه هزار بار است که «زندگی‌سلامی‌ها» برای خوانندگان خود سعی کرده‌اند زندگی کاربردی را خلاصه کنند که شما از آن ۱۶ دقیقه هم کمتر وقت برای یادگیری‌اش بگذارید. پس برای این تلاش و زحمت مداوم از جای برمی‌خیزیم و به احترامشان تمام قد می‌ایستیم.


​​​​​​​

ارزش محتوای استاندارد 
سبک زندگی را از کسی بپرس که . .
نرگس عزیزی| کارشناس ارشد مشاوره
می‌گویند ارزش یک سال را از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است و  و ارزش یک دقیقه را از کسی بپرس که به هواپیما نرسیده است و ...  بر همین منوال هم می‌خواهم بگویم ارزش محتوای استاندارد سبک زندگی را از کسی بپرس که پشت در اتاق مشاوره پای درددل افراد نشسته است! تا پیش از ورود به فضای تخصصی مشاوره و روان‌درمانی فرصت این را داشتم که برای سال‌ها در مطبوعات محتوای مربوط به سبک زندگی و روان‌شناسی تولید کنم. در این سال‌ها همیشه متوجه ضرورت تولید چنین محتوایی بودم اما زمانی اهمیت موضوع برایم بیش از پیش روشن شد که به صورت تخصصی وارد فضای مشاوره و روان‌درمانی شدم. صحبت مراجعینم طی این مدت به من نشان داده است که آگاهی و دانش گاهی چه تاثیرات شگرفی دارد و چه طور می‌تواند از مشکلات بزرگ پیشگیری کند. این دانش گاهی با هزینه‌ای بسیار پایین و به قدر هزینه یک نسخه روزنامه یا مجله و حتی اتفاقی توسط فرد کسب شده است اما تاثیر آن گاهی تا سال‌ها باقی می‌ماند. نوجوانی که با کسب اطلاعات درست، بی‌جهت وارد وادی آزمون و خطا نمی‌شود، جوانی که خیلی زود متوجه نقطه ضعف خود شده و فرصت رشد را از دست نمی‌دهد، والدی که پیش از آسیب دیدن فرزندش، روش‌های بهتر فرزندپروری را به کار می‌گیرد و  . . . البته طی سال‌های اخیر در تولید محتوای روان‌شناسی و سبک زندگی آفتی جدی ورود کرده است؛ آفت ورود غیرکارشناسان که غالب آن‌ها بیشتر به دنبال تولید محتوای تجاری و زرد هستند. با توجه به ورود این آفت، کسب اطلاعات از منابع معتبر، باسابقه و خوش‌نام که خود را ملزم به همکاری با متخصصین دانسته و البته به دنبال کسب درآمدهای یک شبه نیستند می‌تواند تا حد زیادی کمک کند تا در دام افراد سودجو در این حوزه نیفتیم.



در خدمت تعریف فلسفه وجودی انسان
دکتر یحیی عظیمی| استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار
«زندگی سلام» با صفحاتی که دارد محصولی کامل در حوزه سبک زندگی است؛ اما سوال اساسی و بنیادی این است که سبک زندگی چه تعریفی دارد؟ تعاریف متعددی با توجه به این نظر که افراد مختلف در حوزه جامعه شناسی، روانشناسی، مردم شناسی، مدیریت داشتند؛ شاید بتوان گفت سبک زندگی در واقع برای یک فرد یک چارچوب مشخصی برای بهتر زندگی کردن است. در واقع چهارچوبی که یک فرد را در زندگی متمایز می‌کند. هر شخص در سبک زندگی‌اش یک چشم اندازی را به‌صورت کلان ترسیم می‌کند؛ ماموریت و فلسفه‌ای وجودی، به عبارتی هدفی که برای هر فردی در چارچوب سبک زندگی‌اش قابل تحقق است. افراد براساس سبک زندگی شیوه‌های مشخصی را برای خودشان تعریف می‌کنند و بر اساس آن شیوه‌های مشخص تصمیم‌گیری دارند؛ پس سبک زندگی یک شخص در واقع بیانگر پارادایمی است که فرد در حوزه هستی شناسی، در حوزه معرفت شناسی و به عبارتی در حوزه روش شناسی دارد و بیانگر تصویری است از ایده آل‌ها و جهان اطرافش.  به عبارت دیگر می‌توانیم بگوییم که سبک‌ زندگی ارزش‌ها، هنجارها و باورهای فردی و گروهی را در زندگی ترسیم و مشخص می‌کند. طبعا اگر قرار باشد که انتخاب خوبی در سبک زندگی داشته باشیم، انتخاب سبک زندگی خوب در گرو مدیریت خوب هست و هر فرد و گروه و خانواده و جامعه‌ای اگر بخواهد در واقع شکل مطلوبی از یک زندگی را داشته باشد این شکل مطلوب از یک زندگی در حوزه جسمی، روانشناسی مادی و معنوی، ارتباطات فردی، ارتباطات میان فردی، ارتباطات گروهی، ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با خدای خود، ارتباط با جامعه و... باید از نظر مدیریتی آن فرد یا آن گروه توانمند باشد تا بتواند با برنامه‌ریزی، سازماندهی و هماهنگی بسیج منابع و امکانات بر اساس ارزش‌ها در مسیر درست حرکت کند. 
خب  جای خوشحالی است که روزنامه خراسان از منظر روانشناسی، جامعه شناسی و... 3 هزار شماره است که با توجه به نیازهای فردی، نیازهای گروهی، خانوادگی و نیازهای جامعه یک ضمیمه وزین به‌نام زندگی سلام را دارد. ضمیمه‌ای که به‌رغم تولید محتوای آموزشی مخاطب وسیعی از نسل‌ها و اقشار مختلف جامعه دارد و این اتفاق کمی نیست و بابتش به همکاران روزنامه خداقوت می‌گویم.   



لایه‌هایی از ورزش که زندگی سلام می‌بیند
سارا اصلانی| دبیر صفحه ورزش  
«ورزش» واژه‌ای که حتی شنیدن نامش هم توانایی آن را دارد تا هورمون دوپامین و سروتونین را در تک‌تک سلو‌ل‌های طرفدارانش تزریق کند، امروز به بخش مهمی از سبک زندگی افراد در طبقات اجتماعی مختلف جامعه بدل شده؛ فعالیتی که مخاطبانش به دو بخش عمده تقسیم می‌شوند؛ ورزشکاران و هواداران. به همان اندازه که ورزشکاران از انجام این فعالیت بدنی سود می‌برند، مخاطبان عام ورزش یعنی هواداران هم با دیدن صحنه‌های ورزشی به اوج هیجان و نشاط می‌رسند. هیجاناتی که گاه با یک تلنگر کوچک قابل کنترل است و گاه آن‌چنان عنان کار از دست در می‌رود که وقایع عجیب و غریبی می‌آفریند. شاید به همین دلیل است که آن‌چه در حوزه ورزش همیشه پررنگ از متن بوده، «حاشیه‌ها»ی ریز و درشت آن است؛ حاشیه‌هایی که بعضا ورزشکاران و هوادارانش را به جایی رسانده که دست به کارهای غیرقابل تصوری بزنند؛ از فحاشی گرفته تا زد و خورد و قمه‌کشی! درست در چنین نقطه‌ای است که نقش رسانه‌ها در فرهنگ‌سازی عمیق می‌شود اما متاسفانه بارها شاهد بودیم که رسانه‌ها به جای پرداختن به جنبه‌های فرهنگی- اجتماعی ورزش، خود چنان در حاشیه‌ها فرو می‌روند که خلایی به بزرگی فقر نگاه فرهنگی- اجتماعی در بدنه ورزش به بدترین شکل رخ‌نمایی می‌کند. «زندگی سلام» که از بدو تولدش بهبود سبک زندگی «انسان» به معنای دقیق کلمه را نشانه رفته از معدود رسانه‌هایی است که رسالت بزرگ خود را در بزنگاه‌های مختلف از یاد نبرده و در عین وفاداری‌اش به عنصر جذابیت، لایه‌های دیگری از اتفاقات ورزش را هم به‌خوبی دیده و با نقدهای کارشناسانه و به‌موقع، نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا از تهدید ضعف‌های فرهنگی موجود در ورزش، فرصت‌های طلایی در حوزه فرهنگ و زندگی اجتماعی بسازد. این نقش و رسالتی است که کم‌تر رسانه‌ای در عمل‌کردن به آن، موفق بیرون آمده و جا دارد به مناسبت چاپ سه هزارمین شماره این ضمیمه پرمغز خطاب به آن بگویم: «زندگی سلام! جان کلام را ادا کردی. 3هزارتایی‌ات  مبارک رفیق»




حال خوب، از صفحه یک تا عمق تحریریه
فاطمه ملک‌زاده | روزنامه‌نگار حوزه بین‌الملل
برای من، آشنایی با «زندگی سلام» همزمان شد با اولین روزهایی که وارد تحریریه روزنامه خراسان شدم؛ روزهایی که با همه فشار و سنگینی که حوزه بین‌الملل برای یک روزنامه‌نگار تازه‌کار داشت، می‌توانست فرساینده باشد. همان روزها، زندگی سلام با فضای رنگی، صمیمی و متفاوتش شد جایی برای لحظه‌هایی که نیاز داشتم در نوشتن نفسی تازه کنم. زندگی سلام فقط یک ضمیمه نیست؛ به نظرم «ضمیمه» خواندنش بی‌انصافی است. این ضمیمه، یک روزنامه مستقل است که روایت متفاوت خودش را از زندگی دارد. روایت‌هایی که نه فقط سبک زندگی که سبک نگاه، سبک گفت‌وگو و سبک زیستن را به مخاطب نشان می‌دهد. اگر گاهی داوطلبانه سراغ نوشتن پرونده برای این بخش می‌روم، دلیلش فقط علاقه به تنوع محتوا نیست؛ بخشی از آن برمی‌گردد به حال خوبی که زندگی سلام در میان صفحات جدی روزنامه می‌کارد. در تحریریه، آدم‌های زندگی سلام همیشه اصطلاحا «حال‌خوب‌ساز»ترند. نه فقط به‌خاطر موضوعاتی که می‌نویسند، که چون خودشان هم انگار از همان جنسی‌اند که می‌نویسند: زنده، پرانرژی، اجتماعی، خلاق. شاید همین باعث شده ارتباط من با آن‌ها راحت‌تر، گرم‌تر و پررنگ‌تر از هر بخش دیگری باشد. زندگی سلام حالا به ۳۰۰۰ شماره رسیده؛ عددی که نشان می‌دهد در یک مسیر طولانی، با همه سختی‌ها نه‌تنها دوام آورده، بلکه رشد کرده، هویت یافته و مستقل ایستاده. شاید هنوز در فضای مجازی آن‌طور که باید دیده نشده باشد، اما ظرفیتش برای بیشتر دیده‌شدن، بسیار است. کاش این دیده‌شدن، نه فقط در قاب گوشی‌ها، که در قاب نگاه ما به رسانه‌های این چنینی مانند «زندگی‌سلام» هم اتفاق بیفتد.
زندگی سلام برای من فقط یک ضمیمه در روزنامه نیست؛ بخشی از زندگی تحریریه است. بخشی که لبخند را از صفحه یک، تا عمق جان همکارانش می‌برد.




10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده