«سنجش» در آزمون

نویسنده: مصطفی اسدی / مدیر کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی

مترجم:



نظام آموزش و پرورش کشور طی سال‌های اخیر با هدف ارتقای کیفیت و عدالت آموزشی، دستخوش تغییراتی در حوزه سنجش و ارزشیابی تحصیلی شده است. اما آنچه در عمل در مدارس رخ می‌دهد، نشان می‌دهد فاصله‌ای معنادار میان اهداف اولیه و واقعیت‌های میدانی پدید آمده است.
تا پیش از این، کنکور سراسری به‌عنوان معیار اصلی ورود به دانشگاه، تمام تلاش دانش‌آموزان را به رتبه‌ای عددی تقلیل می‌داد. حذف تدریجی این آزمون و جایگزینی آن با تأثیر قطعی نمرات نهایی در ظاهر برای کاهش اضطراب طراحی شد، اما در عمل، فشار روانی را از یک آزمون متمرکز به دوره‌ای طولانی‌تر منتقل کرده است.امتحانات نهایی که اکنون نقشی تعیین‌کننده دارند، با چالش‌هایی جدی مواجه‌اند؛ از جمله عدم تناسب با محتوای درسی، طراحی غیراستاندارد سؤالات و فقدان تنوع منطقه‌ای. این موارد، به‌ویژه در شرایطی که سرنوشت آموزشی دانش‌آموزان به نتایج این امتحانات گره خورده، استرس مزمنی را ایجاد می‌کند.از سوی دیگر، بی‌ثباتی در تصمیم‌گیری‌ها و اطلاع‌رسانی ناکافی، به سردرگمی دانش‌آموزان و خانواده‌ها دامن زده است. تجربه ما نشان می‌دهد که فضای مبهم و ناپایدار، یکی از مهم‌ترین عوامل اضطراب در نوجوانان است.
در این شرایط، مسئولیت ما به‌عنوان مدیران آموزش و پرورش تنها دفاع از مصوبات نیست؛ بلکه باید صدای معلمان، مشاوران، خانواده‌ها و خود دانش‌آموزان را شنید و با تکیه بر پژوهش و تجربه، مسیر اصلاح را پیمود. در همین راستا، پیشنهادهای زیر قابل تأمل‌اند:
۱. بازنگری در سیاست تأثیر قطعی نمرات نهایی، و جایگزینی آن با روندی تدریجی و کنترل‌شده تا فراهم شدن زیرساخت‌ها.
۲. طراحی سؤالات استاندارد با مشارکت معلمان نخبه از سراسر کشور.
۳. اطلاع‌رسانی شفاف و ثبات در سیاست‌گذاری‌های سنجشی برای افزایش اعتماد عمومی.
۴. گسترش ارزش یابی‌های چندوجهی همچون پروژه‌های عملی و فعالیت‌های گروهی.
۵. افزایش اختیار مدارس در فرایند سنجش، با هدف انسانی‌تر شدن ارزیابی‌ها.
نظام آموزشی، میدان آزمون و خطای بی‌پایان نیست. سلامت روان دانش‌آموزان سرمایه‌ای است ملی و مسئولیتی است جمعی. اگر به آینده کشور می‌اندیشیم، باید اصلاحات را با همدلی، تدبیر و خرد جمعی دنبال کنیم.
10 صفحه اول