واکنش زیرپوستی سینمای ایران به التهابات 1401

و ناگهان «درام بلوغ»

نویسنده: مصطفی قاسمیان

مترجم:


بسیار می‌گویند سینمای ایران از غیبت فیلم‌های ژنریک و نبودِ تنوع ژانر رنج می‌برد و یکی از علل کاهش تماشاگران فیلم‌های ایرانی، شمار کم فیلم‌هایی است که قواعد ژانر را رعایت کنند و بر آن‌ها اصرار ورزند تا سینماروها را به تماشای آن‌ها عادت دهند و مخاطب خود را بسازند. در این میان حتی عده‌ای پا را از این نیز فراتر می‌گذارند و می‌گویند در سینمای ایران فقط یک ژانر وجود دارد و آن کمدی‌ است. با این حال، در ماه‌های اخیر زیرژانر نسبتاً کمیاب «درام بلوغ» به شکلی جالب، مورد توجه سینماگران ایرانی قرار گرفته که البته ممکن است به علت تحولات اجتماعی سال‌های اخیر باشد.
​​​​​​​
درام بلوغ در فیلم و سریال
«درام بلوغ» (Coming-of-age Drama) زیرژانری از ژانر درام است و از جمله زیرژانرهای مهم و نسبتاً محبوب آن محسوب می‌شود. محصولات این ژانر، روی رشد یک یا چند شخصیت نوجوان تمرکز دارند و رشد شخصیتی و روحی و روانی آن‌ها را به تصویر می‌کشند؛ از درس‌های زندگی گرفته تا تجربیات جدید و لحظات سرنوشت‌ساز و چالش‌های انسانی که در سال‌های آغازین ورود یک شخصیت نوجوان به جامعه، ممکن است برای او رخ دهند. در این فیلم‌ها روابط عاطفی و مسائل اخلاقی به‏ویژه در رابطه با والدین که برآمده از نسلی دیگر و رشدیافته در زمانه‌ای دیگرند، زیاد دیده می‌شود. در تاریخ سینما آثار بسیار مهمی در این ژانر ساخته شده و این روند همچنان ادامه دارد؛ تا جایی که فقط طی 3-2 سال اخیر می‌توان از «خانواده فیبلمن» استیون اسپیلبرگ، «لیکوریش پیتزا»ی پل تامس اندرسون، «زنان کوچک» گرتا گرویگ و «ونزدی» تیم برتون در همین ژانر نام برد که به جوایز اسکار و امی هم رسیدند. البته باید توجه داشت که درام‌های بلوغ با فیلم‌های مخصوص مخاطب نوجوان متفاوت‌اند. این‌گونه آثار ممکن است مورد توجه تماشاگر نوجوان قرار بگیرند یا نه، ولی نکته این‌جاست که بیشتر «درباره نوجوان»اند، تا «برای نوجوان».
از «زیبا» تا «سمیر»
به شکلی جالب توجه، در 3-2 سال اخیر فیلم‌های متعدد ایرانی در ژانر درام بلوغ ساخته شده که هم‌اکنون چند عنوان آن‌ها روی پرده سینما دیده می‌شوند. احتمالاً گل سرسبد آثار جدید را می‌توان «زیبا صدایم کن» ساخته جدید رسول صدرعاملی دانست که بار دیگر او را به این ژانر بازگرداند. این فیلم قصه دختری پرورشگاهی را روایت می‌کند که در روز تولد 16 سالگی، یک صبح تا شب را با پدر روانی‌اش می‌گذراند؛ پدری که پس از چند سال بستری اجباری، برای جشن گرفتن تولد دخترش از آسایشگاه فرار می‌کند، ولی با استقبال سرد دختر مواجه می‌شود. «زیبا» طی یک روز زندگی و مکالمه با پدر، به دید تازه‌ای از خانواده و خوشبختی می‌رسد. دومین فیلم این ژانر که هم‌اکنون روی پرده دیده می‌شود، «بی‌سروصدا» اثر مجیدرضا مصطفوی است که البته کمتر از فیلم صدرعاملی، به نوجوان قصه محوریت می‌دهد. این فیلم ماجرای یک کارگر درستکار و حاشیه‌نشین را روایت می‌کند که در کنار مسائل مالی و کاری، با «سمیر» پسر نوجوانش به مشکلات جدی برخورده و مواجهه او را با عشق اولش می‌بیند. «بی‌سروصدا» تلخ است و علاوه بر ناکامی‌های اقتصادی، نشان می‌دهد پدر قصه از برقراری درست ارتباط با پسر نوجوانش عاجز است و در کار او مانده. به شکلی جالب توجه، فیلم «رها» ساخته حسام فرهمند نیز که در اکران نوروز روی پرده رفت، داستانی بسیار تلخ را درباره مشکلات اقتصادی یک خانواده طبقه متوسط نمایش می‌دهد و به شکل ضمنی، داستان پردرد مواجهه «رها» دختر نوجوان این خانواده را با مشکلات اقتصادی روایت می‌کند. «رها» البته ارتباط سالم دختر و والدینش را تصویر می‌کند، ولی همچنان پایانی تراژیک دارد.
موارد بعدی در راه اکران
جز این 3 عنوان، محصولات دیگری نیز در راه پرده سینما قرار دارند که بعضی در جشنواره اخیر فیلم فجر رونمایی شدند. از جمله آثار این جشنواره که با استقبال مواجه شد، می‌توان به «بچه مردم» اشاره کرد که قصه‌ای را درباره 4 پسر نوجوان بی‌سرپرست در دهه 60 به تصویر می‌کشد. «چشم‌بادومی» هم برای نخستین بار پدیده غریب طرفداران پروپاقرص کی‌پاپ را دراماتیزه کرده و عشق بی‌اندازه یک دختر نوجوان را به یک خواننده کره‌ای پاپ روایت می‌کند. در این جشنواره البته فیلم تماشاگرناپسند «فریاد» هم نمایش داده شد که در این ژانر ساخته شده. همچنین یکی از فیلم‌های مهم اکران 1404 احتمالاً «زن و بچه» ساخته سعید روستایی خواهد بود که قرار است تابستان روی پرده سینما برود. آن‌طور که از گزارش رسانه‌های خارجی از جشنواره فیلم کن برمی‌آید، در داستان این فیلم یک پسر نوجوان ناسازگار که از مدرسه اخراج یا تعلیق شده، نقش پررنگی دارد و گره اصلی فیلم را نیز خود این شخصیت ایجاد می‌کند.
واکنش به 1401
اگرچه در سینمای 2 دهه اخیر ایران، تجربیاتی از رسول صدرعاملی و مجید مجیدی مثل «دختری با کفش‌های کتانی»، «من ترانه 15 سال دارم»، «بچه‌های آسمان» و «رنگ خدا» در ژانر درام بلوغ دیده می‌شود، اما ظهور ناگهانی این تعداد فیلم جدید با قهرمان‌ها یا شخصیت‌های اصلی نوجوان، رخدادی است که کمتر در ایران تجربه شده. با وجودی که شاید دقیقاً نتوان همه این فیلم‌ها را به تحولات اجتماعی سال‌های اخیر منتسب کرد، ولی توجه ناگهانی بدنه سینمای جدی اجتماعی ایران به نوجوانان، ممکن است پیامد رخدادهایی باشد که در پاییز پرالتهاب 1401 در خیابان‌های تهران و چند شهر بزرگ رخ داد. از همان زمان طیفی از نوجوانان 12 تا 18 ساله که به عنوان عامل انسانی رخدادهای آن روزها شمرده می‌شدند، مورد توجه قرار گرفتند؛ در حالی که پیش از آن اساساً چندان در نظر برخی تصمیم‌گیران کشور دیده نمی‌شدند. این نوجوانان حالا به شکل‌های مختلف به سینمای ایران راه یافته و در درام‌های ایرانی دیده می‌شوند.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار