به یاد گل خشک داخل نامه

نویسنده:

مترجم:

دورانی بود که نامه نوشتن مهم‌ترین راه رسیدن دل ما به دل عزیزان دورمان بود؛ مخصوصاً وقت‌هایی که دانشجو بودیم یا در پادگان، تمام دلتنگی‌ها را در چند خط خلاصه می‌کردیم. با وسواس، برگ کاغذ تمیزی انتخاب می‌کردیم، دست‌خط‌مان را صاف می‌کردیم و هر کلمه را می‌سنجیدیم. گاهی مدت‌ها فکر می‌کردیم که چه بگوییم، کدام واژه‌ها بیشتر حال و هوایمان را منتقل می‌کند. نامه را صبح یا وقت غروب، با خاطره‌ای یا روایت روزمره‌ای آغاز می‌کردیم، بسته به حالی که داشتیم. حتی تا کردن نامه و آن گل خشک کوچکی که میان خط‌ها می‌گذاشتیم، برایمان رسم عشق بود. حالا هرچند موبایل و پیام‌رسان‌ها همیشه وصلمان کرده‌اند، عمق و گرمای همان نامه‌های ساده را ندارند. کسی دیگر خط امیدوار یا لرزان کسی را نمی‌بیند، عطر دستان کسی با نامه نمی‌آید. ارتباط بیشتر شد، اما شاید قلب‌هایمان میان این حجم پیام‌ها، جایی برای مکث‌ها و دلتنگی‌ها ندارد. نامه‌ها، انگار جادوی زمان خودشان را داشتند.
10 صفحه اول