شاعر صمیمی و دردمند

به مناسبت سالروز تولد استاد زنده یاد ذبیح ا... صاحبکار  شاعر و پژوهشگر نامدار خراسانی از فعالیت‌های ادبی او نوشته‌ایم. صاحبکار شاعری برجسته و پژوهشگری ژرف‌اندیش است که شعرهایش هم در مکتب کلاسیک فارسی ریشه دارد و هم با جریان‌های نوگرایانه همراه شده است

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​
ذبیح‌ا... صاحبکار، متخلص به «سهی»، یکی از چهره‌های برجسته شعر معاصر بود که توانست میان مکتب‌های مختلف شعر فارسی ارتباط‌هایی را کشف و در آن فضا آثار قابل‌توجهی را خلق کند. او در کنار آشنایی عمیق با شعر کلاسیک، ارتباطی صمیمی با شاعران نوگرا داشت. به عقیده صاحبکار، زیبایی باید در ذات اثر ادبی جاری باشد، نه در نام شاعر یا سبک خاص او.

ذوق جوشان کودک تربتی
ذبیح‌ا... صاحبکار نیمه‌شب هفدهم خرداد در سال ۱۳۱۳ یا ۱۳۱۴ زیر آسمان پرستاره روستای دولت‌آباد تربت‌حیدریه چشم به جهان گشود. پدرش، ابراهیم صاحبکار، از مردان خوش‌نام آبادی بود که علاقه فراوانی به شعر داشت. همین علاقه پدر، باعث شد که ذبیح ا...از کودکی با واژه‌ها انس بگیرد و بعدها دنیای شاعری را تجربه کند. او از خردسالی اشعاری موزون می‌سرود وبه وزن و قافیه مسلط شده بود. ابتدا به مرثیه‌سرایی برای اهل‌بیت(ع) پرداخت اما بعدها در قالب غزل هم‌طبع آزمایی های موفقی داشت و این قالب را به‌عنوان میدان اصلی هنرش انتخاب کرد.
سفر به مشهد به توصیه استاد غلامرضا قدسی
پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در روستای خود، برای ادامه تحصیل راهی تربت‌جام شد. ابتدا دروس دوره متوسطه را آغاز کرد اما خیلی زود دبیرستان را رها کرده و به تحصیل علوم دینی در مدرسه علمیه مهدیه پرداخت.
در آن زمان او نه‌تنها درس‌های فقهی را می‌آموخت، بلکه مسئولیت‌های اجرایی نیز بر عهده داشت. پس از چند سال اقامت در تربت‌جام، به توصیه مرحوم غلامرضا قدسی، شاعر توانا و خوش‌قریحه خراسانی، راهی مشهد شد.
صاحبکارپس از اتمام تحصیلات حوزوی، وارد آموزش‌وپرورش شد.
هم‌نشینی با اخوان، مشیری، شفیعی کدکنی و...
در همان زمان‌ها از جلسات فرخ و دیگر بزرگان ادبیات بهره برد. صاحبکار در غزل، به حافظ و صائب تبریزی علاقه داشت و در قصیده، مسعود سعد سلمان را الگوی خود می‌دانست. رهی معیری تأثیر زیادی بر سبک شعری او گذاشت و صاحبکار توانست مسیری تازه در غزل‌سرایی خراسانی به وجود آورد.
صاحبکار برخلاف بسیاری از شاعران هم‌دوره‌اش، اسیر سرودن در سبک خاصی نبود. او با شاعران نو پرداز مانند اخوان، شفیعی کدکنی و مشیری ارتباط داشت و همواره شعرهای آن‌ها را زیر لب زمزمه می‌کرد.
این رویکرد آزاداندیشانه، باعث شد که او نه‌تنها در محافل رسمی ادبی فعال باشد، بلکه از شاعران جوان و سبک شعری آن‌ها نیز حمایت کند.
پژوهشگری صاحب سبک
در آن زمان‌ها مثلث کمال، صاحبکار و قهرمان، سه ضلع مهم شعر کهن خراسان بودند. صاحبکار و قهرمان، به مکتب هندی گرایش داشتند و در معرفی هر چه بیشتر این سبک، نقش مهمی ایفا کردند.
صاحبکار در تصحیح آثار صائب تبریزی، کلیم کاشانی و حزین لاهیجی تلاش‌های فراوانی کرد و حتی گزیده‌ای از شعرهای بیدل دهلوی را گردآوری کرده بود.
ویژگی‌های شعر مکتب هندی در شعر او دیده می‌شود و همزمان با بهره‌گیری از پیچیدگی‌های معنایی این مکتب، روانی و شیوایی بیان سبک عراقی را نیز در شعرش حفظ می‌کرد.
میراث ادبی صاحبکار
صاحبکار علاوه بر شعر، به پژوهش‌های ادبی نیز علاقه داشت. برخی از آثار او عبارت‌اند از: تصحیح دیوان حزین لاهیجی، تصحیح تذکره عرفات العاشقین و عرصات العارفین، تصحیح دیوان مشفقی بخارایی، گردآوری بهترین مراثی با عنوان «شفق خونین»، سیری در تاریخ مرثیه عاشورایی. دیوان او نیز با نام «افسانه ناتمام» منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.
این شاعر خراسانی در ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ درگذشت و پیکرش، در مقبرة‌الشعرای توس، در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.
نمونه  ای از اشعار استاد ذبیح ا... صاحبکار:
چه زین ماتم‌سرا دیدم که باشم پای‌بند اینجا؟
ز بخت بد ز هر خار و گلی دیدم گزند اینجا
از آن برداشتم چشم از جهان و زشت و زیبایش
که جز نادیدنش، نقشی ندیدم دلپسند اینجا
به دل صد عقده همچون سرو دارم از سرافرازی
مرا همواره پستی زاید از طبع بلند اینجا
ز لبخندِ گلِ این باغ و جور خار دانستم
که صد نیش است ما را در پیِ هر نوشخند اینجا
به هر جایی که رو آرم به جای نغمه شادی
نمی‌آید به گوشم جز نوای دردمند اینجا
در این ماتم‌سرا یک دم ندارم طاقتِ ماندن
چه سازم؟ رشته عمرم به گردن شد کمند اینجا
(سهی) شرم آید از بی دردی خویشم چو می‌بینم
که می‌رقصد به شادی بر سر آتش سپند اینجا
10 صفحه اول