
در تاریخ جنگها، لحظاتی هست که فراتر از گلوله و موشک، در حافظه ملتها حک میشود. شب گذشته، در میانه حمله بیسابقه رژیم صهیونیستی به ساختمان خبر صدا و سیما در تهران، یکی از این لحظات شکل گرفت؛ زمانی که خانم سحر امامی، مجری دلیر شبکه خبر، در حالی که صدای انفجار در پسزمینه پخش زنده شنیده میشد، با تسلطی شگفتانگیز بر اعصاب و کلام، پیام بزرگی به دشمن داد و آن این که ما از روایت نمیترسیم، حتی در دل آتش. حمله مستقیم به استودیوهای پخش زنده، نهتنها یک جنایت جنگی عیان علیه مصونیت رسانهای است، بلکه نماد آشکار ترس رژیم صهیونیستی از حقیقتی است که زنانی چون امامی با صدایی آرام و چشمانی مصمم روایت میکنند. در جهانی که خبرنگاران باید سپر امنیت و صدای مردم باشند، اسرائیل ثابت کرد که برای سرکوب روایت مقاومت، هیچ خط قرمزی را به رسمیت نمیشناسد؛ همانطور که در غزه بیش از صد خبرنگار را به خاک و خون کشید و حالا در تهران، رسانه ملی ایران را هدف گرفت. اما آن چه در این میان برجسته شد، صدایی بود زنانه، اما نه از جنس ترس؛ صدایی از جنس ایمان و ارادهای ملی. سحر امامی در آن ثانیههای پراضطراب، بهجای عقبنشینی و ترس، لب به سخن گشود و به جهانیان نشان داد که «زن ایرانی»، نهتنها راوی حقیقت است، بلکه ایستادهترین صحنهگردان جبهه رسانهای مقاومت است و رسانهای که ریشه در شجاعت دارد، خاموش نمیشود. دشمن شاید ساختمان را بزند، اما صدای ما وروایت ما، تا همیشه خواهد ماند. چرا که این جا، روایت حقیقت با خون، زنده میماند.کاربری نوشت: دشمن با حمله به ساختمان خبر صداوسیما میخواست جنگ روانی را به نفع خود رقم بزند اما سحر امامی این شیرزن ایرانی با شجاعتی رشکبرانگیز، حمله دشمن را به ضد خود تبدیل کرد. کاربردیگری نوشت: «با زدن صدا و سیما می خواستند روحیه جمعی ما را خراب کنند، شیرزن ایرانی کاری کرد زینبی.. روحیه ملی ما صد چندان شد.»