کتاب چی بخونیم؟
چطور از اشتباه تکراری پیشگیری کنیم؟
نویسنده:
مترجم:
همه ما دوست داریم رفتارهای مناسب، بدون اشتباه و درستی داشته باشیم، اما بهخاطر محدودیتهای ذهن انسان، اشتباه بخشی از رفتار طبیعی ما محسوب میشود، پس بهجای اینکه بابتش خودمان را تخطئه کنیم، بهتر است مکانیسمهایی را که باعث این اتفاقها میشود، شناسایی کنیم و از طی شدن یک مسیر تا بروز خطا پیشگیری کنیم. کتاب «چرا اشتباه میکنیم»؟ اثر جوزف هالینان به این موضوع میپردازد که چه خطاهای شناختی باعث بروز خطا در رفتار ما میشود. با برخی از نکاتی که در این کتاب مطرح شده آشنا میشویم.
1. زاویه دید اشتباه| میدان دید ما انسانها وسیع نیست، گاهی دید ما محدود است و براساس آنچه میبینیم یا ادراک میکنیم و کامل هم نیست، تصمیم میگیریم و در نتیجه چون مواد خام کافی برای تصمیممان نداریم، دچار خطا میشویم.
2. خطای همذاتپنداری| کتاب به ما یاد میدهد که در هر اتفاقی، برداشت ما بهشدت متاثر از این است که با کدام سمت ماجرا همذاتپنداری میکنیم؟ بهطور مثال در ماجراهای ورزشی این موضوع نقش پررنگی دارد. یکی دیگر از اشتباهات ما ناشی از آن است که دادههای تصادفی توسط ذهنمان خوب بهخاطر سپرده نمیشوند و فقط امکان بایگانی دادههای معنیدار را داریم. با این اوصاف بسیاری از مواقع چیزهای مهم را از یاد میبریم و اشتباه میکنیم.
3. قضاوت براساس ظاهر| با مطالعه این کتاب یاد میگیریم که چرا و چگونه براساس ظواهر قضاوتهای اشتباه انجام میدهیم، چون طی هزاران سال ذهن انسانها یاد گرفته، هرچیزی را براساس ظاهرش قضاوت کند؛ میوه زرد و دراز، موز است و حیوان راه راه و درنده، ببر. همین ویژگی باعث بقای گونه ما در طبیعت شده اما متاسفانه زمینه برای خطاهای دیگر را در زندگی امروز فراهم کرده است، چون حالا یک فرد با ظاهر خشن را با شخصیتی خشن قلمداد میکنیم.
4. سادهسازی جهان| یکی دیگر از اشتباهات رایج ما این است که هرچیزی را راجع به جهان یاد میگیریم،بهشدت ساده میکنیم. دوست داریم بهجای جزئیات روی الگوها تمرکز کنیم. حتی درباره افکار و رفتارهای اطرافمان دچار اغراقهای وسیع میشویم و مسائل را تحریف میکنیم. بهطور مثال اتفاقی میافتد و بعد به همه میگوییم وقوع آن را پیشبینی کرده بودیم و هشدار هم داده بودیم. اصولاً تصور عجیب و اشتباهی داریم که باور نکنیم دچار اشتباه هستیم، همیشه فکر میکنیم خودمان و اطرافیانمان بهشدت خاص و متفاوت هستند.
1. زاویه دید اشتباه| میدان دید ما انسانها وسیع نیست، گاهی دید ما محدود است و براساس آنچه میبینیم یا ادراک میکنیم و کامل هم نیست، تصمیم میگیریم و در نتیجه چون مواد خام کافی برای تصمیممان نداریم، دچار خطا میشویم.
2. خطای همذاتپنداری| کتاب به ما یاد میدهد که در هر اتفاقی، برداشت ما بهشدت متاثر از این است که با کدام سمت ماجرا همذاتپنداری میکنیم؟ بهطور مثال در ماجراهای ورزشی این موضوع نقش پررنگی دارد. یکی دیگر از اشتباهات ما ناشی از آن است که دادههای تصادفی توسط ذهنمان خوب بهخاطر سپرده نمیشوند و فقط امکان بایگانی دادههای معنیدار را داریم. با این اوصاف بسیاری از مواقع چیزهای مهم را از یاد میبریم و اشتباه میکنیم.
3. قضاوت براساس ظاهر| با مطالعه این کتاب یاد میگیریم که چرا و چگونه براساس ظواهر قضاوتهای اشتباه انجام میدهیم، چون طی هزاران سال ذهن انسانها یاد گرفته، هرچیزی را براساس ظاهرش قضاوت کند؛ میوه زرد و دراز، موز است و حیوان راه راه و درنده، ببر. همین ویژگی باعث بقای گونه ما در طبیعت شده اما متاسفانه زمینه برای خطاهای دیگر را در زندگی امروز فراهم کرده است، چون حالا یک فرد با ظاهر خشن را با شخصیتی خشن قلمداد میکنیم.
4. سادهسازی جهان| یکی دیگر از اشتباهات رایج ما این است که هرچیزی را راجع به جهان یاد میگیریم،بهشدت ساده میکنیم. دوست داریم بهجای جزئیات روی الگوها تمرکز کنیم. حتی درباره افکار و رفتارهای اطرافمان دچار اغراقهای وسیع میشویم و مسائل را تحریف میکنیم. بهطور مثال اتفاقی میافتد و بعد به همه میگوییم وقوع آن را پیشبینی کرده بودیم و هشدار هم داده بودیم. اصولاً تصور عجیب و اشتباهی داریم که باور نکنیم دچار اشتباه هستیم، همیشه فکر میکنیم خودمان و اطرافیانمان بهشدت خاص و متفاوت هستند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین