​​​​​​​ما این داستان را از زبان جیسون می‌شنویم که یک برادر بزرگ‌تر و یک خواهر کوچک‌تر دارد.
یک روز که آن ها مشغول بازی در اطراف خانه بودند، خواهر کوچولوی جیسون تخم بزرگی را پیدا می‌کند که حدس می‌زند، تخم اژدهاست. چند روز بعد، اژدها متولد می‌شود.
پدر و مادر بچه‌ها تصمیم می‌گیرند اژدها را نگه دارند و این راز را به کسی نگویند. یک‌بار که اژدها بی‌حال و کم اشتهاست، همه نگران می‌شوند و نمی‌دانند باید چه کار کنند تا این که به پیشنهاد جیسون کلی کتاب امانت می‌گیرند تا علت بی‌حالی و کم اشتهایی اژدها را کشف کنند. اژدها کم کم بزرگ می‌شود و پنهان کردنش در خانه کار سختی است. یک مشکل دیگر هم وجود دارد، اژدها دوست دارد آزادانه پرواز کند اما فضای خانه برای این کار مناسب نیست. خانواده جیسون سعی می‌کنند نقشه‌ای بکشند تا به اژدها کمک کنند تا در آسمان پرواز کند.
تخم اژدها از کجا آمده بود؟ دلیل بی‌حالی و کم اشتهایی اژدها چه بود؟ آیا اژدها می‌تواند آزادانه پرواز کند؟ آیا اژدها می‌تواند کاری کند که مشکل اقتصادی خانواده جیسون برطرف شود؟
با خواندن کتاب «راز اژدهایی که به خانه ی‌ ما آمد» جواب تمام این سوالات را پیدا خواهید کرد.