فقط و فقط با یک خودکار!
متین شفیعی هنرمندی است که نقاشیهای رئالیستی چشمنوازش با خودکار توجه مخاطبان جهانی را هم جلب کرده است، با او درباره این هنر، راههای حرفهای شدن و کسب درآمد از آن و حال خوبی که هنر به زندگی ما تزریق میکند، گپ زدیمنویسنده: سید مصطفی صابری | روزنامهنگار
مترجم:
حتماً در شبکههای اجتماعی نمونههایی از نقاشی با خودکار یا مداد را دیدهاید که بدون هیچ نرمافزاری، کاملاً با دست آثاری را خلق میکنند که بهشدت طبیعی و شگفتانگیز است؛ بد نیست بدانید یک هنرمند ایرانی هم جزو کسانی است که در بالاترین سطح این جنس کار را ارائه میکند. آثار متین شفیعی 41 ساله که از کودکی به نقاشی علاقه داشته، این روزها در اینستاگرام حسابی مورد توجه قرار گرفته، او از جمله کسانی است که بهخوبی هنرش را به دیگران منتقل کرده و بین جامعه آورده است؛ هم جنس کارهایش برای بدنه مخاطبی این هنر جذاب است، هم اهتمام زیادی به آموزش دیگران دارد. در این پرونده سراغ او رفتیم تا بدانیم چطور هنرش را توسعه داده و راز موفقیتش چیست.
خانواده چندان موافق کارم نبود
از متین شفیعی میخواهم از مسیرش در هنر بگوید: «از کودکی به نقاشی علاقه داشتم، البته به جز خودکار، تکنیکهای دیگر نقاشی را دنبال میکردم. ناگفته نماند خانوادهام به دلیل این که نقاشیکردن درآمدی ندارد، خیلی موافق این کار نبودند. در کنار نقاشی به شغلهای دیگری هم مشغول بودم. کارهایی مانند مدیریت فروش و حسابداری و ... تا اینکه سال ۹۲ که آموزشگاه خودم را تاسیس کردم، کارهای دیگر را کنار گذاشتم و فقط نقاشی را به صورت جدی دنبال کردم. از سال ۹۳ نقاشی با خودکار را شروع کردم و خیلی ناخودآگاه به آن رو آوردم. الان ۱۲،۱۱ سال است که نقاشی با خودکار را به صورت حرفهای کار میکنم».
آقای خودکار هستم!
گپ و گفتمان سمت نقاشی با خودکار میرود؛ شفیعی میگوید: «اوایل برای همه باورش سخت بود که بتوان با خودکار چنین نقاشیهایی را کشید. فکر میکردند که ما تکنیکهای دیگر را هم به این کار اضافه کردهایم تا اینکه در کلاسهای نقاشی با خودکار ثبت نام کردند و از نزدیک با این هنر آشنا شدند. طی این سالها هنرجویان بسیاری داشتم که چه بهصورت حضوری،چه مجازی این هنر را دنبال میکردند. الان من را در ایران به عنوان کسی که نقاشی با خودکار میکند یا به قولی«آقای خودکار ایران»میشناسند. نقاشی با خودکار یک تکنیک است. ما در نقاشی سبکهای مختلفی داریم؛ سبک ما در نقاشی با خودکار، سبک رئال است و براساس آنچه واقعی میکشیم از این سبک استفاده کردیم».
سبکی با ویژگیهای خاص
شفیعی در پاسخ به این سوال درباره ویژگیهای این سبک میگوید: «نقاشی با خودکار با بقیه تکنیکها تفاوتهایی دارد و مثل همه تکنیکها دارای محاسن و معایبی است. از جمله معایب این تکنیک این است که خودکار پاک نمیشود، یعنی اگر هنگام کشیدن نقاشی، خطایی کنی با هیچ پاککنی نمیتوان آن را پاک کرد که اشکال بزرگ آن همین است. البته اگر کسی به صورت حرفهای این هنر را دنبال کند، دیگر کار را خراب نمیکند که بخواهد آن را پاک کند. اما نقاشی با خودکار محاسن بسیاری دارد. از جمله محاسن این است که با توجه به شرایط اقتصادی کشور و نسبت به تکنیکهای دیگر که تهیه وسایلشان گران است و هزینه دارد، مقرون به صرفه است. شما با یک خودکار بیک ۱۰ هزار تومانی هم میتوانید یک نقاشی را بکشید و حتی آن را به مبلغ خوبی هم بفروشید. از دیگر ویژگیها و محاسن نقاشی با خودکار این است که شلوغ کاری ندارد. نکته دیگر در دسترس بودن و قابل انجام بودن این هنر است. شما با یک خودکار و کاغذ (همان مقوایی که ما استفاده میکنیم) در مترو، در هواپیما و در سفر میتوانید بهراحتی آن را حمل و نقاشی کنید».
تکنیکی منحصربهفرد در دنیا
کنجکاوم بدانم این تکنیک در دنیای نقاشی چه جایگاهی دارد؛ شفیعی میگوید: «در دنیا تعداد افرادی که به صورت حرفهای با خودکار نقاشی میکنند خیلی زیاد نیست و نسبت به تکنیکهای دیگر انگشتشمار هستند، چون این تکنیک10-20 سال است که در دنیا شکل گرفته و در این دو سه سال اخیر خودش را نشان داده و بین مردم جا افتاده است». فرض کنید یک نقاش مبتدی هستید که میخواهید در این تکنیک متبحر شوید. این هنرمند خوش ذوق مسیر کار را اینطور بیان میکند: «برای آموزش نقاشی با خودکار، کسی که در نقاشی مبتدی است ابتدا باید نقاشی پایه یا همان اسکیس زدن را کار کند. اسکیس زدن یعنی اسکلت طرحی را که باید با خودکار نقاشی کند، بتواند با مداد شبیه خودش بکشد، بعد بتواند با خودکار آن را حجم بدهد، سایه بدهد و آن نقاشی را زنده کند. این که آموزش این تکنیک، چقدر طول میکشد به تمرین هنرجویان و علاقه آنها بستگی دارد. در کلاسهای ما یادگیری و آموزش خیلی زمانبر نیست و مثلا این طور نیست که هنرجویی مدت ۱۰ سال آموزش ببیند تا بتواند تابلویی بکشد. معمولا هنرجویان طی یکی دو سال آموزش و تمرین میتوانند تابلویی بکشند که قابلیت قاب کردن و نصب کردن آن در دیوار را داشته باشد و از آن لذت ببرند».
حیف است از هنر دور شویم
از این میگوییم که کاش بهجای مجسمههای زشت ساخت چین، خانهها با آثار هنرمندان داخلی تزیین شود؛ نظر شفیعی در این باره را بخوانید: «ایران به هنر در دنیا معروف است. حیف است که از این مسیر دور شویم و از تزیینات مصنوعی در خانههایمان استفاده کنیم. به هرحال همه ما یک سری علایق و استعدادها داریم. یکی در زمینه موسیقی، یکی نقاشی، یکی هم در زمینه ورزش استعداد دارد که باید آن را کشف و از آن استفاده کنیم. هنر واقعا آرامشبخش است. جالب است بدانید هنرجویانی داشتم که طی مشاورههایی که داشتند استاد یا مشاورشان به آنها پیشنهاد داده بود که به سراغ نقاشی یا موسیقی بروند تا آرامتر شوند».
هنر، تزریق حال خوب است
اما نگاه شفیعی به تاثیر یک اثر روی خود هنرمند هم جالب است: «همانطور که گفتم هنر باعث آرامش روحی روانی و ایجاد اعتماد به نفس میشود. ما حتی هنرجویانی در سن پایین داریم. وقتی فرزندمان، کودک یا نوجوان فرقی نمیکند، بتواند اثری از خود خلق کند؛ این اثر هنری مورد تشویق دیگران قرار میگیرد و این تشویق باعث ایجاد اعتماد بهنفس و انگیزه در او میشود. وقتی نمایشگاه برگزار میکنیم، بعد از اینکه هنرجو اثرش در نمایشگاه قرار میگیرد و خانواده اش و دوستانش به نمایشگاه میآیند؛ اعتماد بهنفس و عزت نفس او بیشتر میشود».
نزدیک به نیمی از مخاطبان من خارجی هستند
اما برویم سراغ اینکه جایگاه نقاشی با خودکار در کشورمان چگونه است و بازخوردهای جهانی به آثار شفیعی تا چه میزان بوده: «کار من مخاطبان بسیاری دارد، چون اولین نفر در ایران بودم که این تکنیک را شروع کردم و افراد بسیاری من را میشناسند. به این دلیل که این کار، تکنیک سختی دارد و شاید از عهده هر کسی برنیاید چون تمرین زیادی میخواهد. بد نیست بدانید بازخوردهای خارجیها نسبت به این نوع کار فوقالعاده بوده، حتی میتوانم بگویم از ایرانیها خیلی بهتر بوده است، حدود ۴۸ درصد مخاطبان پیج من خارجیها هستند که بازخوردهای فوق العادهای به این هنر دارند و از کامنتهایی که میگذارند میشود فهمید».
میشود با هنر پول درآورد؟
از شفیعی میپرسم اگر کسی در این زمینه فعالیت کند میتواند برای گذران زندگی روی آن حساب کند؟ میگوید: «ما هنرجویانی داشتیم که حالا خودشان آموزش میدهند. در مجموع در هنر هر کسی در حد معقول و جزو برترینهای رشته خودش باشد حتما درآمد زیادی دارد. الان در ایران و جهان مثل گذشته نیست که نقاشی درآمدی نداشته باشد و بگویند درآمد این هنر کم است، بهشرط آنکه جزو تاپها باشد، شاید بتوان گفت درآمدشان از چند کارمند هم بیشتر میشود».
از هنرم به همه چیز رسیدم
«همانطور که میدانید لحظه لحظه هنر خاطره است؛ خاطرههای تلخ و شیرین که البته بیشتر خاطرههای شیرین بوده؛ موفقیتهایی که به دست آوردهام، نمایشگاههایی که برپا کردهام، گاهی در شهری پیش آمده که داشتیم به مسیر ادامه میدادیم، یک نفر که من را از طریق پیجم شناخته، آمده و به من گفته شما فلان استاد هستید و این برای من خیلی خوشايند است. موفقیتهایی هم داشتم؛ به عنوان مثال دو بار به خارج کشور دعوت شدم. ماه گذشته بود که ورکشاپی در قطر داشتم. کار و شغل من چه به لحاظ مالی، چه رزومه کاری برایم هم تفریح بوده و هم کار و هم پول درآوردن که شايد با هیچ شغل دیگری نمیتوانستم آن را به دست بیاورم و من هر چه در زندگی دارم چه به لحاظ آرامش روحی روانی، چه از نظر مالی از نقاشی بوده است». شفیعی با بیان نکاتی که خواندید درباره نقش استعداد و تلاش در هنر میگوید: «تجربه من به خودم ثابت کرده که واقعا استعداد در هنر شاید ۱۰، ۱۵ درصد نقش دارد. شما اگر استعدادی داشتهباشی و آن را با تمرین، مهارتآموزی و ممارست رشد ندهی، آن استعداد در همان سطح میماند. من این استعداد را خودم داشتم ولی واقعا تلاش کردم. روزهایی بود که من ۱۰ یا ۱۲ ساعت نقاشی و تمرین میکردم. آن قدر تمرین میکردم که از درد اشک چشمانم در میآمد و الان دارم ثمرهاش را میبینم. به نظر من در نقاشی یا هر هنر دیگری ۸۰، ۹۰ درصد ممارست، تمرین و آموزش دیدن است. من این نکته را به هنرجوهایم هم میگویم که ممارست، تمرین و آموزش خوب دیدن از همه چیز مهمتر است و به نظر من خیلی مهمتر از استعداد است».
خلاقیت مهم است اما...
نکتهای که شاید ذهن هر مخاطب را در مواجهه با آثار امثال شفیعی درگیر کند این است که وقتی آثاری این چنین رئالیستی کار میشوند؛ پس جایگاه خلاقیت چه میشود؟ پاسخ این هنرمند بینالمللی را بخوانید: «کلا هنر همهاش خلاقیت و نوآوری است. همین که ما با تکنیک جدید خودکار آمدیم کار کردیم خودش یک خلاقیت و نوآوری است و تا زمانی که این حس را داریم ادامه میدهیم، یک زمانی میرسد که تکراری بشود و جذابیت برای خودت و مخاطب نداشته باشد و میتوانیم با یک سری تغییرات، ایدهها، فکرها و خلاقیتها بهترش کنیم. ولی این طوری نیست که ما شروع کنیم دوباره هفته بعد عوضش کنیم و از این شاخه به آن شاخه برویم. ما باید از نظر توانایی، مهارت و حتی افکار به یک پختگی برسیم. وقتی به این نقطه رسیدیم میگوییم خب الان من به این نقطه رسیدم و توانایی ایجاد یک خلاقیت جدید دیگر را دارم. خیلی از دوستان متاسفانه در ایران خیلی باب هست به خاطر این که نشان بدهند ما خلاقیت داریم دست به هرکاری میزنند و از نظر خودشان شاید آن کار جذاب بشود، درحالی که آن خلاقیت باید همراه با مهارت، تمرین و فکر باشد، نه این که حالا چون ما میخواهیم خلاقیت انجام بدهیم بدون مهارت و توانایی انجامش بدهیم و بگوییم مخاطب متوجه نمیشود من چی کشیدم وگرنه من که میفهمم. اتفاقا به نظر من مخاطب خیلیخوب و زود اینها را میفهمد».
مدرک من هنرم است
اما دوست دارم بدانم از نظر شفیعی تحصیلات آکادمیک چه نقشی در هنر دارد؟ «به واسطه فضای مجازی آدمها آگاهی خیلی بیشتری نسبت به حتی هنر پیدا کردهاند. خود من تحصیلاتم هیچ ربطی به نقاشی نداشته، من کلا در هنر اعتقاد به مدرک ندارم، مدرک ما کار ماست. ما اگر مدرک دکتری نقاشی داشته باشیم اما هنری در آن وجود نداشته باشد و مخاطب چیزی نبیند، صرف آن مدرک به کار نمیآید، خلاصه من خیلی موافق مدرک داشتن در هنر نیستم و اعتقاد دارم به اینکه در هنر مدرک، کار ما، توانایی ما و آنچه که میتوانیم ارائه بدهیم، هست، نه صرفا یک کاغذی و یک رزومه کاغذی که بتوانیم قابش کنیم وبه دیواربزنیم. البته من کلی از نمایشگاههای مختلف رزومه دارم. جوایزی گرفتم ولی هیچکدام را هیچوقت قابشان نکردم، چون به نظرم ارزش هنر من خیلی خیلی بیشتر از آن کاغذهاست.»
10 شماره آخر