نامه کودک فقیر  به اسباب بازی

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​
 فریدونی- من از نداشتن تو غمی ندارم. تا وقتی که به فروش نرفته‌ای، از پشت شیشه فروشگاه به تو نگاه می‌کنم و در خیالم با تو بازی می‌کنم. وقتی هم که فروخته شدی باز هم غمی ندارم، چون پولدارها بعد از مدتی تو را بیرون می‌اندازند و من صاحب تو می‌شوم. اما این بار نه در خیال که در واقعیت. فقط آرزو دارم پولدارترین آدم تو را بخرد چون هرچه آدم ها پولدارتر باشند، زودتر اسباب‌بازی را بیرون می‌اندازند و من می‌توانم با یک تیر دو نشان بزنم. یعنی هم تو را به دست بیاورم و هم این که بوی نو بودن را حس کنم. خدا را شکر که آدم پولدار داریم که می‌تواند برای بچه‌هایش اسباب بازی‌های گران بخرد....
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین