نابینایی که از قحطی نجات یافت

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​جوداز کروسینکی به مدت 20 سال نماینده امپراتور فرانسه در کلیسای جلفا بود و با دربار شاه سلطان حسین صفوی هم روابطی را برقرار کرده بود. او که با اعیان و اشراف شهر هم آشنایی داشت هنگام محاصره اصفهان به وسیله افغان‌ها شاهد و ناظر حوادث بود و در کتابش بخشی از ماجرا را این‌طور توصیف کرده است: «ماجرای جالب‌تری که شنیدم این بود که گدای کوری قبل از محاصره اصفهان در آن شهر زندگی می‌کرد و در تمام مدت محاصره شهر، کارش تکدی بود و پس از آن‌که افغان‌ها شهر را به تصرف درآوردند، کار خود را از دست نداد و هنوز هم به کار خود ادامه می‌داد. البته این موجب شگفتی است در جایی که هزاران تن از ثروتمندان بنام در اثر گرسنگی جان خود را از دست داده بودند، مشیت الهی بر این قرار گرفت که از جان گدای کوری که از نعمت بینایی محرومش کرده بود، حراست نماید و روزی او را از طریق تکدی تهیه و تدارک بیند. لااقل این داستان به ما نشان می‌دهد که در بعضی اوقات گدایان منبع درآمدی دارند که ثروتمندان از آن محروم هستند». 
برگرفته از کتاب «ایران در سفرنامه ها»
 اثر فرشاد ابریشمی  
10 صفحه اول