ننه‌ام بهتر از تو نفرین می‌کند

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​ یکی به شکایت نزد حاکم رفت و گفت: «دروازه بان شهر بار خرم را به جای صد دینار کسر عوارض از من گرفته است». حاکم رنجیده خاطر به تلخی مشت بر سینه کوفتن گرفت که: «خدا این دروازه‌بان را مرگی عاجل کرامت فرماید، الهی خانه‌اش بر سرش خراب شود. خدا او را بر زمین گرم بزند و بچه‌هایش را آواره دشت و صحرا کند تا از این ظلم و ستم که به بندگان خدا روا می‌دارد، دست بردارد». شاکی نومید راه بازگشت پیش گرفت. حاکم پرسید: «کجا می‌روی»؟ گفت: «می‌روم به خانه، چون اگر به نفرین کار درست شود مادرم بهتر از تو نفرین می‌کند». 
فرهنگ نامه «امثال و حکم» 
10 صفحه آخر