عقلانیت؛ بن مایه حکمرانی علوی
تاملی بر پاره ای از شاخصه های حکمرانی پیشوایی که حکومت و قدرت را همچون امانتی برای تعالی جامعه و در خدمت بشر می داند، نه اسباب تنعم، لذت جویی و سیطره بر مردمنویسنده: صادق غفوریان
مترجم:
دوره کوتاه پنج ساله خلافت و امامت مولای متقیان و امام عدالتجویان امیرالمومنین علی(ع)، همسو با روش عملی و در کنار آن، بیان و گفتار ایشان در نهج البلاغه، معرف متد و الگویی بی نظیر در امر سیاست و حکمرانی است. الگویی که همراه با توسعه عدالت و البته به کارگیری قوه قهریه در جای خود، اخلاق، مهر و عطوفت و انسان دوستی را در سر لوحه خود دارد که همه این ساحت ها جز در سایه عقلانیت به عنوان بزرگ ترین هدیه الهی به انسان، نیست. ما در این فرصت و به بهانه فرارسیدن 13 ماه رجب سالروز میلاد مسعود امام و پیشوای عدالت امیرالمومنین(ع) برگ هایی از روش حکمرانی ایشان در سایه عقلانیت را تورق می کنیم.
امام علی(ع) و مسئله انسان و عقل
در پیش درآمد موضوع حکمرانی و سیاست عقلانی در روش و نگاه امیرالمومنین علی (ع)، بی شک مرور مسئله «عقل و انسان» در کلام این امام راستین، نه تنها خالی از لطف نیست، بلکه لازم و ضروری به نظر می رسد، چراکه مهم است ابتدا و در بدو کلام بدانیم اساسا نگاه ایشان به مسئله انسان عاقل چیست؟
به هر روی تاریخ عقل و تعقل، همزاد تاریخ بشری است; وجه ممیز انسان از موجودات دیگر، عقل او است و آدمی با تعقل به حیات انسانی خویش ادامه می دهد. به فرموده امام علی علیه السلام الانسان بعقله; (1) «انسان به عقل خود انسان است .» و باز می فرمایند: اصل الانسان لبه; (2) «اصل انسان خرد او است .»
اما این تعریف، فقط گوشه ای از بیان حقیقت عقل برای انسان است و اگر بخواهیم نعمت بزرگ تعقل و نسبت میان آن با انسان را در دیگر بیانات امام علی (ع) جست وجو کنیم به این نقطه می رسیم که در پاره ای از سخنان امام، عقل قوه درک کننده است برای مثال در حدیثی که امام علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند، آمده است: «پس از آن که انسان به بلوغ رسید، در قلب او نوری پدید می آید و پس از آن خوب و بد را در می یابد همانا عقل در قلب مانند چراغی در میان خانه است.» امام همچنین
در توصیف عاقل، می فرمایند: «عاقل کسی است که از میان دو شر، بهتر را بشناسد»، بنابراین کار عقل شناخت بهترین شرهاست. باز حضرت می فرمایند: «عقل ها پیشوایان افکارند و افکار پیشوایان قلب ها، و قلب ها پیشوایان حواس و حواس پیشوایان اعضا و جوارح.» بر اساس این سخن، از عقل فکر تولید می شود و فکر در نهایت به عمل می انجامد. بنابراین عقل نقشی معرفتی نسبت به عمل دارد . از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «بندگان به وسیله عقل، عمل نیکو را از عمل قبیح می شناسند.»
با این وصف از مقوله «انسان و تعقل» در نگاه امام متقیان علی(ع) می توان به عمق راهبردی مصداقی همچون «حکمرانی» در اندیشه و عمل او پی برد که محصول و خروجی آن چه ساحت ها، جایگاه و ابعادی را در بر می گیرد.
نگاه او به حکومت، همچون نگاه یک حکیم بزرگپس از طرح این مقدمه، فرصت به طرح موضوع عقلانیت و حکومت از نگاه علی (ع) است و واقعا او به مقوله حکومت چگونه نظر می کند. آیت ا... خامنه ای در سال 60 از تعبیر لطیفی همچون «حکیم بزرگ» برای امام علی(ع) یاد کرده اند: «نگاه امام(ع) به حکومت، نگاه حکیم بزرگی است که با منبع وحی پیوند نزدیکی دارد ...»
وظیفه سیاست در روش امام عدالتجویان
حال این حکیم بزرگ چگونه توانست، ساحت های حکمرانی و سیاست را در مواجهه با امور عرفی جامعه عملیاتی کند؟ بی شک توجه به امر اخلاق در چارچوب های دینی برای او اولویت یافته است. این موضوع را فیض اللهی پژوهشگر و دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) این طور تحلیل می کند: «امام علی(ع) علاوه بر این که توانست وظایف یک حکومت مطلوب در نگاه امروزی آن را به طرز شایستهای به انجام برساند؛ مولفههایی از فرایند عقلانی شدن یک حکومت را به منصه ظهور رسانید که در حکومتهای دیگر کمسابقه است و عمداً یا سهواً از آن ها غفلت میشود. ایشان توانست سیاست خود را در چارچوب دین و اخلاق اعمال نماید. اساساً از نگاه او وظیفه اصلی سیاست، رشد و ارتقای این ارزشها در جامعه است. چرا که اصلیترین کارکرد عقل از نظر ایشان تامین خیر و شر انسان در بعد اخروی است و لذا یک سیاست نیز وقتی شایسته عنوان عقلانی است که بتواند این کارکرد اصلی عقل را اجرا نماید و چون تنها دین و اخلاق هستند که میتوانند سعادت اخروی مردم را تامین کنند؛ لذا عمل در چارچوب آن ها لازمه تامین سعادت خواهد بود.
حکمرانی همه جانبه، از میدان جهاد تا دستگیری از محروم و مظلوم
این وجه نگرش اخلاقی به امر حکمرانی که از ابعاد عقلانیت حکمرانی علوی است، دارای جزئیات و حوزه های وسیع تری است که میخائیل نعیمه، اندیشمند و ادیب برجسته معاصر اهل لبنان این گونه وصیت می کند: «قهرمانی امام تنها درمیادین جنگ نبود، بلکه در صفای بصیرت، طهارت وجدان، سحر بیان، عمق انسانیت، حرارت ایمان، خُلق عالی، کمک به مظلوم ومحروم دربرابرظالم، وتعبد در برابرحق نیز قهرمان بود...»
عقل معاش در ذیل عقلانیت حکمرانی
حکومت و امر اجتماع، در نگاه امام علی (ع) ابعاد وسیعی را در برمی گیرد؛ از آن جهت که این عقلانیت، صرفا امری انتزاعی و محدود در حوزه های روبنایی اخلاق نیست. به عنوان نمونه و مصداقی فراتر از حوزه های نمادین، می توان به «عقل معاش» اشاره کرد. عقل معاش و ابزاری از دیدگاه آن امام، ابزار رسیدن به اهداف عقل نظری و عملی است و چون عقل نظری، خدا و دین و آخرت را اثبات میکند و عقل عملی آدمی را به رعایت احکام خدا و دین و آخرت فرا میخواند؛ عقل ابزاری در خدمت دین و معنویت و آخرت قرار خواهد گرفت و در مقابل شهوت و هوای نفس. از همین رو و برای نشان دادن همسویی میان معاش و معاد است که امام در برخی سخنان، کارکرد عقل معاش و عقل معاد را قرین یکدیگر ساخته و میفرمایند: «برترین مردم در عقل، کسانی هستند که بهتر از دیگران در معاش خود تقدیر و برنامهریزی میکنند و بیش از دیگران به اصلاح معاد و آخرتشان اهتمام میورزند» به نظر میرسد دلیل این که در برخی احادیث زیرکی معاویه، «نکراء» و «شیطنت» شمرده شده است؛ نه عقل، همین نکته باشد؛ یعنی عقل ابزاری اگر در خدمت عقل نظری و عملی و در نتیجه خدا و دین قرار گیرد و زندگی دینی را سامان دهد؛ عقل نامیده میشود؛ ولی اگر به خدمت شهوت درآید؛ منکر است.
بی شک، در ذیل موضوع عقلانیت علوی، مباحث و موضوعات گسترده ای همچون عدالت، رفتار حاکمان و والیان، دولت، فضیلت تقوی بر قوم و نژاد و... نیز قابل طرح است که حقیقتا در این مجال و فرصت اندک جای بسط و شرح آن نیست. ذکر این سطور، صرفا روایت و گزارشی قطره گونه از دریای با عظمت معارف وجودی یگانه عدالت و تقوای امیرالمومنین علی(ع) است که امیدواریم گوشه ای از منش و روش اوهمچون سرمشق و الگوی حکمرانان ما نیز قرار گیرد.
دوره کوتاه پنج ساله خلافت و امامت مولای متقیان و امام عدالتجویان امیرالمومنین علی(ع)، همسو با روش عملی و در کنار آن، بیان و گفتار ایشان در نهج البلاغه، معرف متد و الگویی بی نظیر در امر سیاست و حکمرانی است. الگویی که همراه با توسعه عدالت و البته به کارگیری قوه قهریه در جای خود، اخلاق، مهر و عطوفت و انسان دوستی را در سر لوحه خود دارد که همه این ساحت ها جز در سایه عقلانیت به عنوان بزرگ ترین هدیه الهی به انسان، نیست. ما در این فرصت و به بهانه فرارسیدن 13 ماه رجب سالروز میلاد مسعود امام و پیشوای عدالت امیرالمومنین(ع) برگ هایی از روش حکمرانی ایشان در سایه عقلانیت را تورق می کنیم.
امام علی(ع) و مسئله انسان و عقل
در پیش درآمد موضوع حکمرانی و سیاست عقلانی در روش و نگاه امیرالمومنین علی (ع)، بی شک مرور مسئله «عقل و انسان» در کلام این امام راستین، نه تنها خالی از لطف نیست، بلکه لازم و ضروری به نظر می رسد، چراکه مهم است ابتدا و در بدو کلام بدانیم اساسا نگاه ایشان به مسئله انسان عاقل چیست؟
به هر روی تاریخ عقل و تعقل، همزاد تاریخ بشری است; وجه ممیز انسان از موجودات دیگر، عقل او است و آدمی با تعقل به حیات انسانی خویش ادامه می دهد. به فرموده امام علی علیه السلام الانسان بعقله; (1) «انسان به عقل خود انسان است .» و باز می فرمایند: اصل الانسان لبه; (2) «اصل انسان خرد او است .»
اما این تعریف، فقط گوشه ای از بیان حقیقت عقل برای انسان است و اگر بخواهیم نعمت بزرگ تعقل و نسبت میان آن با انسان را در دیگر بیانات امام علی (ع) جست وجو کنیم به این نقطه می رسیم که در پاره ای از سخنان امام، عقل قوه درک کننده است برای مثال در حدیثی که امام علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند، آمده است: «پس از آن که انسان به بلوغ رسید، در قلب او نوری پدید می آید و پس از آن خوب و بد را در می یابد همانا عقل در قلب مانند چراغی در میان خانه است.» امام همچنین
در توصیف عاقل، می فرمایند: «عاقل کسی است که از میان دو شر، بهتر را بشناسد»، بنابراین کار عقل شناخت بهترین شرهاست. باز حضرت می فرمایند: «عقل ها پیشوایان افکارند و افکار پیشوایان قلب ها، و قلب ها پیشوایان حواس و حواس پیشوایان اعضا و جوارح.» بر اساس این سخن، از عقل فکر تولید می شود و فکر در نهایت به عمل می انجامد. بنابراین عقل نقشی معرفتی نسبت به عمل دارد . از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «بندگان به وسیله عقل، عمل نیکو را از عمل قبیح می شناسند.»
با این وصف از مقوله «انسان و تعقل» در نگاه امام متقیان علی(ع) می توان به عمق راهبردی مصداقی همچون «حکمرانی» در اندیشه و عمل او پی برد که محصول و خروجی آن چه ساحت ها، جایگاه و ابعادی را در بر می گیرد.
نگاه او به حکومت، همچون نگاه یک حکیم بزرگپس از طرح این مقدمه، فرصت به طرح موضوع عقلانیت و حکومت از نگاه علی (ع) است و واقعا او به مقوله حکومت چگونه نظر می کند. آیت ا... خامنه ای در سال 60 از تعبیر لطیفی همچون «حکیم بزرگ» برای امام علی(ع) یاد کرده اند: «نگاه امام(ع) به حکومت، نگاه حکیم بزرگی است که با منبع وحی پیوند نزدیکی دارد ...»
وظیفه سیاست در روش امام عدالتجویان
حال این حکیم بزرگ چگونه توانست، ساحت های حکمرانی و سیاست را در مواجهه با امور عرفی جامعه عملیاتی کند؟ بی شک توجه به امر اخلاق در چارچوب های دینی برای او اولویت یافته است. این موضوع را فیض اللهی پژوهشگر و دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) این طور تحلیل می کند: «امام علی(ع) علاوه بر این که توانست وظایف یک حکومت مطلوب در نگاه امروزی آن را به طرز شایستهای به انجام برساند؛ مولفههایی از فرایند عقلانی شدن یک حکومت را به منصه ظهور رسانید که در حکومتهای دیگر کمسابقه است و عمداً یا سهواً از آن ها غفلت میشود. ایشان توانست سیاست خود را در چارچوب دین و اخلاق اعمال نماید. اساساً از نگاه او وظیفه اصلی سیاست، رشد و ارتقای این ارزشها در جامعه است. چرا که اصلیترین کارکرد عقل از نظر ایشان تامین خیر و شر انسان در بعد اخروی است و لذا یک سیاست نیز وقتی شایسته عنوان عقلانی است که بتواند این کارکرد اصلی عقل را اجرا نماید و چون تنها دین و اخلاق هستند که میتوانند سعادت اخروی مردم را تامین کنند؛ لذا عمل در چارچوب آن ها لازمه تامین سعادت خواهد بود.
حکمرانی همه جانبه، از میدان جهاد تا دستگیری از محروم و مظلوم
این وجه نگرش اخلاقی به امر حکمرانی که از ابعاد عقلانیت حکمرانی علوی است، دارای جزئیات و حوزه های وسیع تری است که میخائیل نعیمه، اندیشمند و ادیب برجسته معاصر اهل لبنان این گونه وصیت می کند: «قهرمانی امام تنها درمیادین جنگ نبود، بلکه در صفای بصیرت، طهارت وجدان، سحر بیان، عمق انسانیت، حرارت ایمان، خُلق عالی، کمک به مظلوم ومحروم دربرابرظالم، وتعبد در برابرحق نیز قهرمان بود...»
عقل معاش در ذیل عقلانیت حکمرانی
حکومت و امر اجتماع، در نگاه امام علی (ع) ابعاد وسیعی را در برمی گیرد؛ از آن جهت که این عقلانیت، صرفا امری انتزاعی و محدود در حوزه های روبنایی اخلاق نیست. به عنوان نمونه و مصداقی فراتر از حوزه های نمادین، می توان به «عقل معاش» اشاره کرد. عقل معاش و ابزاری از دیدگاه آن امام، ابزار رسیدن به اهداف عقل نظری و عملی است و چون عقل نظری، خدا و دین و آخرت را اثبات میکند و عقل عملی آدمی را به رعایت احکام خدا و دین و آخرت فرا میخواند؛ عقل ابزاری در خدمت دین و معنویت و آخرت قرار خواهد گرفت و در مقابل شهوت و هوای نفس. از همین رو و برای نشان دادن همسویی میان معاش و معاد است که امام در برخی سخنان، کارکرد عقل معاش و عقل معاد را قرین یکدیگر ساخته و میفرمایند: «برترین مردم در عقل، کسانی هستند که بهتر از دیگران در معاش خود تقدیر و برنامهریزی میکنند و بیش از دیگران به اصلاح معاد و آخرتشان اهتمام میورزند» به نظر میرسد دلیل این که در برخی احادیث زیرکی معاویه، «نکراء» و «شیطنت» شمرده شده است؛ نه عقل، همین نکته باشد؛ یعنی عقل ابزاری اگر در خدمت عقل نظری و عملی و در نتیجه خدا و دین قرار گیرد و زندگی دینی را سامان دهد؛ عقل نامیده میشود؛ ولی اگر به خدمت شهوت درآید؛ منکر است.
بی شک، در ذیل موضوع عقلانیت علوی، مباحث و موضوعات گسترده ای همچون عدالت، رفتار حاکمان و والیان، دولت، فضیلت تقوی بر قوم و نژاد و... نیز قابل طرح است که حقیقتا در این مجال و فرصت اندک جای بسط و شرح آن نیست. ذکر این سطور، صرفا روایت و گزارشی قطره گونه از دریای با عظمت معارف وجودی یگانه عدالت و تقوای امیرالمومنین علی(ع) است که امیدواریم گوشه ای از منش و روش اوهمچون سرمشق و الگوی حکمرانان ما نیز قرار گیرد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین