نسل جدیدی در راه است که فضای‌مجازی، نقش پررنگی درتربیت و پرورشش داشته است؛ فضایی که درآن عده‌ای برای دیده‌شدن بیشتر حاضرند دست به هرکار سخیفی بزنند و حتی حرمت خانواده و پدر و مادرشان را هم زیرپا بگذارند. کم نیستند بلاگرهایی با ویوهای چندصدهزارتایی یا حتی میلیونی که به سادگی پدر یا مادرشان را به سخره می‌گیرند یا از آن‌ها موجوداتی ترسناک و خشمگین می‌سازند. درنمونه‌های پربازدید، شاید پسری با شوخی‌های عجیب را دیده باشید که مدام پدرش را مورد آزار و اذیت قرار داده و به واکنش‌های پدر می‌خندد یا دختری که مادرش را با روش‌های مختلف می‌ترساند و از ترس و وحشت مادرش بازدید و لایک می‌گیرد! در چنین فضایی که به نظر می‌رسد درآمد و دیده‌شدن خط قرمزی برای تولید محتوا نگذاشته، «مجتبی شفیعی» که هم اکنون  3.5 میلیون دنبال‌کننده دارد هیچ‌گاه از نشان دادن خانواده ساده و پدر و مادرش ابایی نداشته و همواره از عشق و علاقه خود به خانواده‌اش سخن گفته است. او بارها در پست‌ها و استوری‌هایش، قربان صدقه مادر و پدرش رفته و مخاطبانش را در این ابراز عشق و علاقه سهیم می‌کند. با این‌که پدر و مادرش آموزشی ندیده‌اند اما او هنرمندانه از آن‌ها در قسمت‌های مختلف ویدئوهایش استفاده می‌کند و در حال حاضر این پیرمرد و پیرزن ساده با همان لباس‌های بی‌آلایش و زبان خودمانی، جای خود را در دل مخاطبان صفحه اینستاگرامی «مجتبی شفیعی» باز کرده‌اند و محبوب آن‌ها هستند. به مناسبت روز پدر در پرونده امروز زندگی‌سلام سراغ این بازیگر تئاتر، دوبلور و بلاگر رفتیم که عشق و احترام به پدر و مادرش را درآثارش لحاظ و می‌تواند در این زمینه الگوی مناسبی برای نوجوانان و جوانان باشد.

کارم را با تئاتر و دوبله در رادیو شروع کردم
از «مجتبی شفیعی» می‌پرسم که چه‌طور پا به دنیای طنز و بلاگری گذاشته که می‌گوید: «من از سال ۸۹ با تئاتر شروع کردم. 
بعد در رادیو، دوبله را ادامه دادم و چون برای رادیو هم مطلب می‌نوشتم، یکی از متن‌ها را به صورت تصویری اجرا کردم. اسم آن ویدئوها را زود نیوز گذاشتم که با استقبال کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد. از اوایل سال ۹۶ بود که با گروهم شروع به تولید ویدئوهای طنز کردیم و تا الان کارهای زیادی در این قالب تولید شده است.»

ویدئوهایم را مناسب خانواده‌ها می‌سازم
از «شفیعی» می‌پرسم در کارهایش چه خط قرمزهایی را رعایت می‌کند و نظرش در مورد بلاگرهایی که به هر قیمتی می‌خواهند دیده شود، چیست که این‌طور پاسخ می‌دهد: «همیشه سعی می‌کنم ویدئوهایی تولید کنم که مناسب خانواده‌ها و بچه‌ها باشد‌ چون بعضی‌ها گوشی را دست بچه‌ها می‌دهند و تفکیک نمی‌کنند که چه محتوایی را ببیند. از آن‌جایی که خانواده خودم هم عیالوار هستند و هم بچه‌های خواهر و برادرهایم کارهایم را می‌بینند، تولیداتم را با توجه به قوانین جامعه‌ و عرف می‌سازم».

مردم صمیمیت و سادگی پدر و مادرم را دوست دارند 
«شفیعی» درباره این‌که چرا از پدر و مادرش در ساخت ویدئوها استفاده می‌کند و برخلاف بعضی بلاگرها، احترام آن‌ها را همیشه نگه داشته است، می‌گوید: «لحن ساده و صمیمی پدر و مادرم به دل مخاطبانم نشسته است. به خاطر داشتن پدر و مادرم شکرگزارم، آن‌ها خیلی دوست‌داشتنی‌اند و خیلی برای من  زحمت کشیدند. من با خودم می‌گویم این پدر و مادر من هستند و این زندگی من است بنابراین اگر احترام آن‌ها را نگه ندارم، باید تعجب کرد. مردم ایران هم خانواده دوست هستند بنابراین این رفتار را پسندیدند. بعضی‌ها به من می‌گویند چقدر زندگی مادر شما شبیه مادر خود من است یا چقدر شبیه مادربزرگم است و یک حس نزدیکی به خانواده من دارند و خیلی هم این جور محتواها را دنبال می‌کنند. مادر و پدرم خیلی ساده حرف می‌زنند یعنی اصلا بازیگری بلد نیستند اما همین سادگی خیلی به دل می‌نشیند برای همین در برنامه یلدا که من از پدر و مادرم دعوت و با آن ها مصاحبه کردم، مردم خیلی استقبال کردند.»

سالی 200 تا 300 میلیون تومان برایم می‌ماند
از «شفیعی» درباره درآمدبلاگرها که همیشه یکی از سولات رایج مردم از آن هاست، می‌پرسم که او می‌گوید: «از وقتی اینستاگرام فیلتر شد، درآمدم خیلی کمتر شد. با این‌که برای کارهایم حامی مالی دارم اما چون برای تولید وسواس به خرج می‌دهم و محتوا برایم مهم است، یک مقدار زمان می‌برد. در ضمن تولیدات ما با گوشی نیست و با گروه کامل تصویربرداری و عوامل پشت صحنه و گریم و ... انجام می‌شود. درصد زیادی از پولی که از حامی مالی می‌گیرم، هزینه ساخت ویدئوها می‌شود. همچنین ممکن است چند وقت بیکار باشم و هرچه هم کار کردم، باید برای حفظ دفتر و نیروها هزینه کنم. رقم باقی‌مانده خیلی مشخص نیست ولی مثلا نزدیک‌های آخر سال شاید  ۲۰۰ الی ۳۰۰ میلیون تومان برایم بماند». به «شفیعی» می‌گویم با توجه به صحبت‌های شما پس تصور عموم در مورد این‌که وضع مالی بلاگرها خیلی خوب است و برای هر استوری چند ده میلیون پول می‌گیرند، درست نیست که می‌گوید: «درآمد اینفلوئنسرها خیلی متفاوت است. مثلا یک پیجی هست مربوط به یک خانم و آقا که پست و استوری‌های ساده و روزمره می‌گذارند که کاملا با گوشی تولید می‌شود. جالب است بازدیدهای بالا و درآمدهای زیادی دارند. فود بلاگرها درآمد نسبتا خوبی دارند، می‌روند غذا می‌خورند و پول هم می‌گیرند اما ما باید خلق بکنیم، سناریو بنویسیم، تایید بشود و بعد برود برای پیش تولید که خیلی زمان می‌برد. این طور نیست که بگوییم کسی در  این فضا پول خوبی در نمی‌آورد با همه بلاگرها نسبت به عموم جامعه درآمد خیلی بهتری دارند.»

توهین‌ها نمی‌گذارد در بیان عقایدمان راحت باشیم
«شفیعی» درباره این‌که آیا تابه‌حال در فضای مجازی مورد توهین و فحاشی مخاطبانش قرار گرفته یا نه، می‌گوید: «یک بار برای شهادت حضرت زهرا(س) استوری گذاشتم، بعدها برای کوروش هم استوری گذاشتم. یک عده توهین کردند و ‌گفتند تو که تا دیروز از حضرت زهرا(س) استوری می‌گذاشتی، چی شده حالا الان از کوروش می‌گویی؟ نمی‌گویم فحاشی‌ها و توهین در سانسور کردن اعتقاداتم بی‌تاثیر نبوده ولی خیلی هم به آن توجه نمی‌کنم. 
مثلاً اگر گاهی دلم گرفته بوده و به حرم امام رضا(ع) رفتم و استوری هم گذاشتم، حالم واقعا خوب بوده و دوست داشتم این حال واقعی را به اشتراک بگذارم و برایم آنجا مهم نبوده که واکنش مخاطب‌هایم چیست. من برای شهادت رئیس‌جمهور که استوری گذاشتم، در دو ساعت تقریبا 10 هزار نفر من را آنفالو کردند، در حالی که من فقط تسلیت گفتم. یک حجمی از فحش‌ها و توهین‌ها اجازه نمی‌دهند که ما در بیان عقایدمان خیلی راحت باشیم».

90 درصد کارهایم را در مشهد تولید کردم
او درباره این‌که چرا بسیاری از بلاگرها به محض معروف شدن به تهران می روند، مگر تفاوت فضای تهران و مشهد چیست و ... می‌گوید: «یک عده می‌روند تهران به خاطر این‌که دنبال روابط بیشتر هستند ولی من به شخصه اگر برای نزدیک بودن به کارگردان و تهیه کننده نباشد، هیچ تفاوتی بین مشهد و تهران احساس نمی‌کنم. من ۹۰ درصد کارهایم را در مشهد تولید کردم و نیازی نبوده که شهر خودم را رها کنم. اینجا و در مشهد راحتم. البته آلودگی هوا اینجا هم هست ولی خیلی کمتر از تهران، شلوغی‌اش هم کمتر است. در ضمن، خانواده‌ام این جا هستند و دوستانم، چرا باید به تهران بروم؟ اگر پروژه‌ای هم باشد، می‌روم و برمی‌گردم.»

چرا محتوای خوب حمایت نمی‌شود؟
این بلاگر درباره چالش‌هایی که در این حوزه با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، می‌گوید: «اگر اینستاگرام و یوتیوب نبودند، یک عده زیادی بیکار می‌شدند و یک آمار بیکاری عجیب و غریب زیادی روی دست دولت بود و یک عده هم منبع درآمدی‌شان کم میشد و باید دنبال شغل دوم و سوم می‌رفتند. حالا چرا این فضا را محدود و فیلتر می‌کنند؟ من نمی‌گویم مدیریت نشود، به هر حال فضای عرف جامعه طوری است که اگر این فضا کنترل نشود، شاید محتواهای نامناسب زیادی تولید شود ولی از یک جهاتی هم باید از کسانی که محتوای خوب تولید می‌کنند، حمایت شود تا جوان‌ها به این سمت سوق داده شوند. اما به جایش از اینفلئونسرهای حقیقی مالیات می‌گیرند و من نمی‌دانم چرا دارم برای فعالیت در فضایی که فیلتر شده مالیات می‌دهم. من مشکلی با پرداخت آن ندارم اما وقتی نت پرسرعت و مجوز داشته باشم.»

خیلی دوست دارم مردم را بخندانم
«شفیعی» درباره هدفش از ساخت کلیپ‌های طنز و فعالیت در این حوزه می‌گوید: «در پایان می‌خواهم بگویم خیلی دوست دارم مردمم را به بهانه‌های شیرین بخندانم ولی بعضی وقت‌ها یک اتفاق خنده‌دار تلخ می‌افتد که ما هم طنز تلخش را می‌سازیم تا حداقل مردم بگویند یکی یک حرفی زد و درد ما را متوجه شد. امیدوارم که مردم کشورم همیشه حال‌شان خوب باشد و خنده روی لب‌هایشان باشد.»

تاثیر بلاگرها بر احترام به والدین توسط نوجوانان
سعیده سادات اکبرزاده| روان شناس بالینی​​​​​​​
 این روزها وقتی وارد اکسپلور اینستاگرام می‌شویم، متوجه ویدئوهای طنز و بی‌معنی می‌شویم که برخی از اینفلوئنسرهای بی‌هنر و کم‌تجربه با شوخی‌های زشت و زننده با والدین خود به دنبال دریافت لایک و جذب مخاطب بیشتر هستند. در این بین افرادی هم مانند «مجتبی شفیعی» که در پرونده امروز زندگی‌سلام با او گفت‌و‌گو کردیم، هستند که نه تنها با بی‌احترامی کردن به پدر و مادر خود به دنبال جذب مخاطب نیستند بلکه تکریم و احترام به والدین را در صفحه خود رواج می‌دهند. در ادامه به بررسی تاثیرگذاری فضای مجازی بر احترام به والدین توسط نوجوانان و جوانان می‌پردازیم.
تبدیل شدن بلاگرها به الگویی برای نوجوانان
امروزه در بین جوامع مختلف شبکه‌های مجازی جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده‌اند و برای بسیاری از مردم به خصوص نوجوانان و جوانان، جایگزین تفریحات سالم و معمول و دورهمی‌ها و مراسمات خانوادگی شده‌اند. شبکه‌های مجازی جز آن دسته از تفریحات ارزانی است که به راحتی اوقات فراغت جوانان را پر می‌کند. از طرفی سرکشی کردن و کنجکاوی درزندگی خصوصی افراد، برای بسیاری از مردم جذاب می‌باشد. بنابراین فضای مجازی مخصوصا اینستاگرام تاثیرغیر قابل چشم‌پوشی بر نسل جدید می‌گذارد. وقتی فردی مشهور شود، به الگویی برای افراد جامعه به خصوص نوجوانان که الگو پذیری بالایی دارند تبدیل می شود زیرا نوجوانان در راه کسب هویت خود تحت تاثیر دو عامل هستند: 1- ژنتیک که نخستین تاثیر را بر فرد می‌گذارد. 2- عوامل محیطی و اجتماعی. پس نوجوانان برای ساخت هویت خود به دنبال الگوهای مختلفی می‌روند که ممکن است این الگوها را در فضای مجازی پیدا کنند. نوجوانان گاهی نه تنها رفتار بلکه طرز فکر وسبک زندگی شان را از افراد مشهور تقلید می‌کنند.

برانگیختن کنجکاوی نوجوانان با بی‌احترامی به والدین
از طرفی بسیاری از اینفلوئنسرها، بی‌تجربه و تازه کار و فقط به دنبال مشهور شدن و کسب درآمد بالا در این فضا هستند که محتوای مفیدی برای ارائه ندارند. بیشتر آن‌ها به تولید کردن محتواهای بی‌ارزش و پوچ می‌پردازند که فقط هدف‌شان جذب مخاطب و گرفتن لایک بیشتر می‌باشد زیرا با توجه به فرهنگ اصیل و مبتنی بر اخلاق مداری ایرانیان، محتواهای که در آن بی‌اخلاقی و بی‌احترامی به والدین وجود دارد، به دلیل جنبه‌های غیرمنتظره آن، کنجکاوی بسیاری از افراد را بر می‌انگیزد بنابراین بیشتر دیده می‌شود. بنابراین این شوخی‌های نامناسب و مغایر با فرهنگ غنی ما تبدیل به رقابتی برای تولید محتوای اینفلوئنسرها شده است تا مخاطب بیشتری جذب کنند.
دغدغه ارزشمند حفظ احترام والدین در اینستاگرام
در این بین، گروهی از اینفلوئنسرها هم هستند که دغدغه حفظ احترام و ارزش بزرگترها را دارند و با تولیدکردن محتوای مناسب به دنبال جذب مخاطب هستند، نه با زیر پا گذاشتن احترام و شان والدین خود. پس ما در فضای مجازی با دو گروه سروکار داریم:
1- گروهی که هم به فرهنگ غنی ایران و ارزش های اخلاقی واحترام به والدین  هستند و به تولید کردن محتوا های مفید و ارزشمند برای جامعه می پردازند.
2- گروهی که به هر دلیلی فرهنگ و اخلاق مردم ایران را زیر پا می‌گذارند.
به هر حال با توجه به مقتضیات زمانه نمی‌توان از تاثیرات عمیق فضای مجازی، بر افراد جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان چشم پوشی کرد؛ بنابراین باید تلاش کرد تا الگوهای مناسبی که اخلاق و سبک زندگی سالم و همسو با فرهنگ اصیل خانواده های ایرانی را پرورش دهیم که مبتنی بر مهر و محبت و حفظ احترام بزرگ‌ترهاست.
​​​​​​​