طلیعه فجر با وحدتآفرینی «صیاد»
ساخته جوادافشار به عنوان فیلم افتتاحیه چهلوسومین جشنواره فجر، چه روایتی از شهید صیاد شیرازی ارائه می دهد؟نویسنده: محمد عنبرسوز
مترجم:
اولین فیلمی که در نخستین روز از چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، یک اثر ملی در ژانر تاریخی و دفاع مقدس بود که به زندگی یکی از مهمترین چهرههای ارتش در دوران دفاع مقدس، یعنی شهید علی صیاد شیرازی، اختصاص داشت. جواد افشار که عموم مخاطبان او را با تولید سریالهای تلویزیونی میشناسند، این بار با یک فیلم خاص که پروداکشن عظیمی دارد، به جشنواره فیلم فجر پای گذاشته است.
روایت مستندگونه
حضور جواد موگویی به عنوان مشاور این پروژه، باعث شده است که لحن اثر مستند و قابل اتکا باشد. موگویی که او را به عنوان یک مستندساز کارکشته و سینماگری که دستی بر پژوهش و تحلیل رسانهای دارد میشناسیم، توانسته یک مبنای قدرتمند تاریخی را برای اثر فراهم آورد، اما همزمان اتکای بیش از حد فیلمساز به این نگاه مستند، مانع از گسترش یافتن نگاه دراماتیک در فیلم شده است. حتی نحوه نگارش دیالوگها هم از تاثیر روایت مستندگونه فیلم در امان نمانده و بعضا درگیر کلیشه و شعار شده است، زیرا تیم نگارش تعمد داشتهاند که عینا واقعیت را منتقل کنند. مشخصا نریشنهایی که توسط مارال بنی آدم گفته میشوند، گرچه میتوانند حاکی از درونیات شهید صیاد باشند، کاملا درام و اثرگذاری را منحرف و حس مخاطب را خراب میکنند.
خلق حماسه در نیمه دوم
در عرصه تولید، «صیاد» درگیر افراط در استفاده از ادوات نظامی نشده و برخلاف برخی از آثاری که میدان جنگ را میسازند و تلاش میکنند تا به الگوهای هالیوود نزدیک شوند، از انفجارهای بیمورد برای به رخ کشیدن ظرفیتهای تولیدیاش خودداری میکند. این موضوع نشان میدهد که فیلم در بودجه اقتصادی عمل کرده و تلاشش بر آن بوده است که تمرکز خود را بر روابط بین شخصیتها بگذارد. با این حال، خویشتنداری فیلم در بازنمایی صحنههای جنگی، باعث شده که «صیاد» از سوی دیگر بام سقوط کند. به طور مشخص، نیمه اول فیلم به یک منازعه استراتژیک بین بنیصدر و شهید صیاد مبدل شده که باعث ایجاد گسست در لحن اثر و پرت شدن حواس مخاطب از تمرکز بر شخصیت اصلی شده است. در نیمه دوم اما، دقیقا از زمان عزل بنیصدر و حذف او از روابط دراماتیک، «صیاد» روی ریل بهتری میافتد و فرصت این را مییابد که برسد به حماسهای که طبعا محصول وحدت بین نیروهای نظامی (به عنوان ایده محوری اثر) است و البته موضوع شهادت که حتی قدری کمرنگ است.
بازی خوب علی سرابی
«صیاد» یک فیلم شخصیتمحور درباره شهید صیاد شیرازی است و علی سرابی نقش این شهید را بازی کرده است. فیلمنامه این اثر به نحوی به رشته تحریر درآمده که یکی از مهمترین اهدافش، نمایش تنهایی و غربت شهید صیاد بوده است. تمرکز بر یک بازیگر ذاتا تئاتری به نام علی سرابی، در راستای همین هدف انجام شده و تا حد زیادی هم موفق بوده است. حداقل میتوان گفت که سرابی توانسته به عنوان هنرپیشهای که خودش را وقف نقش کرده، طراحی قابل توجهی در خلق لحن شخصیت را به نمایش بگذارد. کاملا روشن است که این بازیگر با دقت، میمیکهای واقعی و زبان بدن شهید صیاد را در خودش نهادینه کرده و با دقت و ریزبینی آنها را بازسازی میکند.
اولین فیلمی که در نخستین روز از چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، یک اثر ملی در ژانر تاریخی و دفاع مقدس بود که به زندگی یکی از مهمترین چهرههای ارتش در دوران دفاع مقدس، یعنی شهید علی صیاد شیرازی، اختصاص داشت. جواد افشار که عموم مخاطبان او را با تولید سریالهای تلویزیونی میشناسند، این بار با یک فیلم خاص که پروداکشن عظیمی دارد، به جشنواره فیلم فجر پای گذاشته است.
روایت مستندگونه
حضور جواد موگویی به عنوان مشاور این پروژه، باعث شده است که لحن اثر مستند و قابل اتکا باشد. موگویی که او را به عنوان یک مستندساز کارکشته و سینماگری که دستی بر پژوهش و تحلیل رسانهای دارد میشناسیم، توانسته یک مبنای قدرتمند تاریخی را برای اثر فراهم آورد، اما همزمان اتکای بیش از حد فیلمساز به این نگاه مستند، مانع از گسترش یافتن نگاه دراماتیک در فیلم شده است. حتی نحوه نگارش دیالوگها هم از تاثیر روایت مستندگونه فیلم در امان نمانده و بعضا درگیر کلیشه و شعار شده است، زیرا تیم نگارش تعمد داشتهاند که عینا واقعیت را منتقل کنند. مشخصا نریشنهایی که توسط مارال بنی آدم گفته میشوند، گرچه میتوانند حاکی از درونیات شهید صیاد باشند، کاملا درام و اثرگذاری را منحرف و حس مخاطب را خراب میکنند.
خلق حماسه در نیمه دوم
در عرصه تولید، «صیاد» درگیر افراط در استفاده از ادوات نظامی نشده و برخلاف برخی از آثاری که میدان جنگ را میسازند و تلاش میکنند تا به الگوهای هالیوود نزدیک شوند، از انفجارهای بیمورد برای به رخ کشیدن ظرفیتهای تولیدیاش خودداری میکند. این موضوع نشان میدهد که فیلم در بودجه اقتصادی عمل کرده و تلاشش بر آن بوده است که تمرکز خود را بر روابط بین شخصیتها بگذارد. با این حال، خویشتنداری فیلم در بازنمایی صحنههای جنگی، باعث شده که «صیاد» از سوی دیگر بام سقوط کند. به طور مشخص، نیمه اول فیلم به یک منازعه استراتژیک بین بنیصدر و شهید صیاد مبدل شده که باعث ایجاد گسست در لحن اثر و پرت شدن حواس مخاطب از تمرکز بر شخصیت اصلی شده است. در نیمه دوم اما، دقیقا از زمان عزل بنیصدر و حذف او از روابط دراماتیک، «صیاد» روی ریل بهتری میافتد و فرصت این را مییابد که برسد به حماسهای که طبعا محصول وحدت بین نیروهای نظامی (به عنوان ایده محوری اثر) است و البته موضوع شهادت که حتی قدری کمرنگ است.
بازی خوب علی سرابی
«صیاد» یک فیلم شخصیتمحور درباره شهید صیاد شیرازی است و علی سرابی نقش این شهید را بازی کرده است. فیلمنامه این اثر به نحوی به رشته تحریر درآمده که یکی از مهمترین اهدافش، نمایش تنهایی و غربت شهید صیاد بوده است. تمرکز بر یک بازیگر ذاتا تئاتری به نام علی سرابی، در راستای همین هدف انجام شده و تا حد زیادی هم موفق بوده است. حداقل میتوان گفت که سرابی توانسته به عنوان هنرپیشهای که خودش را وقف نقش کرده، طراحی قابل توجهی در خلق لحن شخصیت را به نمایش بگذارد. کاملا روشن است که این بازیگر با دقت، میمیکهای واقعی و زبان بدن شهید صیاد را در خودش نهادینه کرده و با دقت و ریزبینی آنها را بازسازی میکند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین