اعمال خاموشی، فرار از مسئولیت است

نویسنده: حمیدی

مترجم:

بنا بر ضرورت مردم در جبهه حضور پیدا کردند، بنا بر ضرورت چه فداکاری‌هایی که در دوران بحران کرونا نشد. این را گفتیم که بگوییم مردم به معنی عام آن از تولیدکننده تا خانه‌دار همه پای‌کار هستند و اگر ضرورت داشته باشد مصرف برق خود را به‌روزی چند ساعت هم کاهش خواهند داد. اما حقیقت آن است که مردم فهیم در دوران جنگ و کرونا قانع شدند که دولت تمام توان خود را به میدان آورده و بسیج مردم و همراهی مردم لازم است اما آیا در موضوع برق هم این اقناع وجود دارد؟ چرا باید مردم کشور بپذیرند در کشوری که رتبه دوم تولید انرژی دنیا را در اختیار دارد باید با چالش کمبود انرژی مواجه شده باشند؟ مگر چه اتفاق خارق‌العاده‌ای رخ‌داده است که یک‌باره شاهد هجوم بحران برق هستیم؟
ابتدا این که این ادعا که مردم ایران چند برابر سرانه فلان کشور یا منطقه برق مصرف می‌کنند ادعایی خودساخته است که تنها به بخشی از حقیقت اشاره می‌کند زیرا طبق آمارهای جهانی سرانه مصرف برق یا انرژی در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها ناچیز است و تنها در مقایسه با کشورهای کم برخوردار سرانه بالاتری دارد و این گزاره برای کشوری که دومین کشور تولیدکننده انرژی فسیلی دنیاست، قابل‌تأمل است. درواقع مدیران با اشاره به بخشی از واقعیت کم‌کاری و بدمدیریتی خود را پنهان می‌کنند. آمارهای رسمی می‌گوید بخش عمده‌ای از نیروگاه‌های کشور بهره‌وری بسیار پایینی دارند و هدر رفت انرژی در خطوط انتقال بالاست و بخشی از نیروگاه‌ها روزآمد نشده و توسعه انرژی‌های نوین در حد فاجعه بوده است.
امروز دولت خاموشی خانگی را از دو روز در هفته به سه روز در هفته افزایش داده و بهانه‌اش آن است که خودمان را برای چله تابستان آماده می‌کنیم. ساعت کار اداره‌ها بین 6 صبح تا 13 تنظیم‌شده و پنج‌شنبه‌ها تعطیل‌شده است. درواقع این حجم از سخت‌گیری برای کاهش اجباری مصرف برق در کشوری که سرانه مصرف برق کاملاً متعارفی دارد و بزرگ‌ترین تولیدکننده انرژی فسیلی دنیاست، قابل‌تأمل است. از سوی دیگر تعرفه‌های برق نیز افزایش قابل‌توجهی داشته است.
شاید اگر این سخت‌گیری‌ها در موضوع آب اعمال می‌شد، با توجه به خشکسالی‌ها و کاهش شدید نزولات جو و گرمای شدید برای مردم قانع‌کننده‌تر بود. اما در موضوع برق اقناع دشوار است زیرا بخش اصلی این ناترازی ناشی از ضعف شدید و عقب‌ماندگی قابل توجه رشد تولید و بهره‌وری حوزه تولید برق کشور است. می‌گویند یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوال دوز به دیگران؛ اگر دولت واقعاً نگران بحران برق است چرا هیچ اقدام جدی و عاجلی در توسعه و نصب پنل های خورشیدی که ساده‌ترین و سریع‌ترین مسیر تأمین بخشی از کسری برق است، انجام نداده و همچنان بوروکراسی دولتی مانع اصلی است یا این که چرا طرح تعویض موتورهای کولرآبی برای کاهش مصرف برق به 50 درصد همچنان لنگ حمایت و تصمیمات دولت است؟ درواقع قطع کردن برق مردم و اعمال خاموشی آن هم در سال حمایت از تولید پیش‌پاافتاده‌ترین اقدامی است که یک مدیر ناتوان می‌تواند برای فرار از مسئولیت انجام دهد.
10 صفحه اول