نشانِ بی‌نشانِ فردوسی!

نویسنده: علیرضا حیدری

مترجم:


بارها گفته‌ایم و گفته‌اند که ادبیات و شعر فارسی یک نشان معتبر جهانی می‌خواهد و چه کسی بهتر از فردوسی که نامش را بر این جایزه نهیم. شاید نخستین بار در دهۀ هشتاد در همین روزنامه نوشتم که باید برای جایزۀ جهانی فردوسی فکری بکنیم. در سال‌های پس از آن و در یادروز فردوسی گاهی نشانی با عنوان فردوسی داده شد و تا جایی که به خاطر دارم و از حسن اتفاق به بزرگانی چون دکترخالقی مطلق، قطب‌الدین صادقی، ژالۀ آموزگار و... داده شد که بسیار بجا و شایسته بود. 
اما ایراد کار این جا بود که این نشان همچنان بی‌شناسنامه بود و منشور تعریف‌شده‌ای نیاز داشت. در نشستی که چندی پیش با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مشهد برگزار شد، به همین نکته پافشاری کردم که این نشان نیازمند چهارچوب و سازوکار مشخصی است. شاید به همین دلیل بود که حتی سال‌هایی اهدای آن فراموش شد! و این نشان از آن دارد که نشان فردوسی خود بی‌نشان بوده و هست. 
جالب است که بدانیم در مادۀ الحاقی ۴۱ لایحۀ برنامۀ هفتم توسعۀ کشور (۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷)، سه بند به زبان فارسی اختصاص دارد. در بند نخست این  قانون گفته شده است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی باید با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مرتبط، آیین‌نامۀ «جایزۀ ملی پاسداشت زبان فارسی» را تدوین کند و به تصویب شورای‌عالی انقلاب ‌فرهنگی برساند. حتی مرداد 89 بود که رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی از اهدای جایزۀ جهانی فردوسی گفت. در سال 95 برای برنامه‌های اصلی روز ملی بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی، به اهدای جایزۀ بین‌المللی فرهنگی و هنری فردوسی به بزرگان ادب و زبان فارسی جهان اسلام اشاره شد. 
به یاد بیاوریم که در این سال‌ها بحث اهدای جایزۀ جهانی فردوسی به ابتکار ایران و با همکاری یونسکو هم مطرح بود و البته به جایی نرسید. و نیز این که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌منظور پاسداشت زبان فارسی در ۱۴۰۱، نخستین دورۀ جایزۀ «قند پارسی» را اهدا کرد و در سال 1402 نیز این جایزه که عنوانی جهانی داشت، به برگزیدگان (که تعدادی از آن‌ها هیچ نسبتی با ادبیات نداشتند) اهدا شد.
و این درحالی است که سال‌ها پیش از این در مشهد چنین نشانی البته با نام «فردوسی» پایه‌گذاری شده بود و اگر این جایزه به نشان و اعتبار و تعریفی می‌رسید، چه بسا نیازی نبود در لایحۀ برنامۀ هفتم هم درخواست شود.
به هر حال اگر این جایزه چه به نام «فردوسی» یا «زبان فارسی» جدی گرفته می‌شد، پس از سال‌ها به یک نشان جهانی، دست‌کم در حوزۀ زبان فارسی رسیده بودیم و حتی ظرفیت آن را داشت که یک نشان شاخص در ادبیات جهان به شمار آید. زمانی که جهان، ایران را با ادبیاتش می‌شناسد و به تعبیر دکتر صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، «ایران بدون ادبیات ایران نیست»، همیشه جای این نشانِ درخور و شایسته خالی بوده است.
نشان فردوسی یعنی نشانی که جهان ادبیات و ادبیات جهان آن را محترم شمارد. نشان فردوسی یعنی نشانی که برای اهدای آن به افراد به دنبال دلایلی باریک‌تر از مو بگردیم تا معلوم شود این نشان به اهلش داده می‌شود: اهل شعر، داستان و زبان فارسی.
10 صفحه اول