یادگار ماندگار دوتار استاد
نام زنده یاد عثمان محمدپرست، هنرمند موسیقی مقامی خراسان، یادآور سنت حسنه «مدرسه سازی» است که او و جمعی دیگر از نیکوکاران توانستند صدها مدرسه را بنا کنند. دوتار عثمان گویی امروز نیز همچنان بر مدار تداوم مدرسه سازی می نوازد. ما با شمس ا... پونه از شاگردان او در سومین سالگردش همکلام شدیمنویسنده:
مترجم:
«عثمان محمدپرست، در سال ۱۳۰۷ در روستای خواف در خراسان به دنیا آمد. در آن زمان، خواف کورهدهی بیش نبود؛ نه رفتن به مدرسه چندان مرسوم بود و نه نوازندگی موسیقی. عثمان با اصرار فراوان، پدرش را راضی کرد که اجازه دهد درس بخواند و به مدرسه برود(هرچند بعدها تا کلاس چهارم درس خواند و ادامه تحصیل را رها کرد.)
یکی از همان روزها، در مسیر رفتن به مدرسه، صدای دوتارنوازی مردی که در دکان خیاطی اش نشسته بود، او را میخکوب کرد. با خودش گفت: «اگر این ساز را به دست بگیرم، حتماً میتوانم به خوبی بنوازم.» جلو رفت، ساز را از خیاط گرفت و چند نت درهم ریخته را نواخت. صدای دوتار چنان او را مجذوب ساز دوتار کرد که به خودش قول داد نوازندگی را برای همیشه ادامه دهد.پیمودن این مسیر به همین آسانی نبود؛ چون پدر و مادر عثمان، بهمحض اطلاع از این موضوع، او را از نوازندگی منع کردند. تا اینکه یک روز، در محفلی دوستانه، دوتار به دست گرفت و ذکر و منقبت حضرت پیامبر(ص) را خواند. پدرش که پشت در اتاق بود و صدای دوتار و منقبت را شنید، راضی شد که فرزندش در این مسیر به نوازندگی دوتار مشغول شود. روزگار گذشت تا اینکه عثمان پونه (که بعدها نام خانوادگی خود را به محمدپرست تغییر داد) به عنوان راننده کامیون دل به جادهها زد. دوتارش همیشه در کنارش بود و هر جا که قصد استراحت داشت، به تمرین و نواختن میپرداخت. همین موضوع، کمکم او را به عنوان رانندهای با پنجهای قدرتمند در دوتارنوازی مشهور کرد. بعدها، از سوی دوستداران موسیقی خراسان به جشنوارههای مختلف و محافل تخصصی موسیقی در پایتخت دعوت شد.
رفتوآمد استاد به تهران بیشتر شد و با بزرگانی همچون استاد شجریان، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی و دیگر استادان موسیقی نشستوبرخاست کرد. سپس به جشنوارههای جهانی دعوت شد، دکترای افتخاری گرفت، در فیلم «فردا» (محصول ژاپن) بازی کرد و حتی در صداوسیمای ژاپن اجرای زنده دوتارنوازی داشت.»
این سطرها بخشی از گفتوگوی ما با استاد شمسا... پونه، برادرزاده عثمان محمدپرست یا همان عثمان خوافی است که بسیاری از ما امروز نوای «نوایی» او را در ذهن و جانمان داریم.
عثمان محمدپرست، نوازنده برجسته دوتار، چند سال پیش، در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، به دلیل عفونت ریه در بیمارستان ۲۲ بهمن خواف، در ۹۳ سالگی درگذشت.به مناسبت سالگرد درگذشت این استاد بزرگ، گفتوگوی خراسان با استاد شمسا... پونه را در ادامه بخوانید.
راز ماندگاری آثار استاد محمدپرست چیست؟
استاد، در عمق جانش به این معتقد بود که هنر نوازندگی تنها به گرفتن ساز در دست و نواختن چند نت محدود نمیشود. به نظر من، راز محبوبیت و ماندگاری استاد محمدپرست در این بود که با استفاده از موسیقی اش هر نوع تلاشی را انجام می داد تا دلی را شاد کند و این نگاه انسانی او به موسیقی بود که نامش را بر سر زبان ها انداخت و برایش دنیایی از احترام به ارمغان آورد. او معتقد بود که برای ورود به عرصه موسیقی، نوآموزان همیشه باید راهنما و استادی در کنار خود داشته باشند. چراکه همین موسیقی که میتواند انسان را به حقیقت نزدیک کند، در صورت نبود یک استاد کاربلد، ممکن است افراد را به مسیر اشتباه بکشاند.
او موسیقی را نه فقط به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان ابزاری برای پرورش روح، هدایت انسان و ایجاد پیوند میان نسلها میدید. همین نگاه ویژه، او را از بسیاری دیگر متمایز کرد و باعث شد آثارش تا امروز زنده بمانند.
اگر امروز استاد محمدپرست در میان ما بود، توصیه اش به جوان ترها چه بود؟
او همیشه چند جمله کوتاه را در قالب نصیحت به همه می گفت که دنیایی از پند در دل خود داشت؛ استاد محمدپرست می گفت: «دروغ نگویید،هیچ چیز بهتر از صداقت نیست». او اعتقاد داشت که هنر واقعی زمانی معنا پیدا میکند که از دل انسان پاک و صادق برخیزد.
چطور شد که استاد محمدپرست وارد فعالیتهای خیرخواهانه و مدرسه سازی شد؟
از سال ۱۳۶۲، کم کم آوازه عثمان محمدپرست در سراسر کشور پیچید و موسیقیاش فراتر از مرزهای محلی رفت. زندهیاد مجتبی کاشانی، شاعر برجسته خراسانی، همراه با دیگر استادان موسیقی، تأثیر فراوانی در تغییر مسیر زندگی او داشتند.
وقتی مجتبی کاشانی برای دیدن عثمان به خواف آمده بود، شرایط نامساعد روستاهای منطقه را دید، گروهی تشکیل داد و با سرودن اشعاری درباره این مناطق، توجه مردم را به مشکلات مردم منطقه خواف جلب کرد. عثمان نیز در مسیر با او همراه شد. یکی از دوستان مشترکشان، نیکول فریدنی، که مسیحی بود هم از این مناطق عکاسی کرد و همین حرکتها سرانجام در سال ۱۳۶۲ منجر به تأسیس جامعه فرهنگ یاوری شد. این بنیاد خیریه که همچنان در مدرسهسازی و امور خیرخواهانه فعال است، تأثیر بزرگی بر منطقه گذاشت. فعالیتهای استاد محمدپرست به جایی رسید که استاد شجریان نیز به این برنامهها پیوست و اجرای بداههای در حمایت از این حرکت انجام داد. تا زمانی که استاد زنده بود، حدود ۹۰۰ مدرسه توسط این انجمن ساخته شد و امروز تعداد آنها از ۱۰۰۰ مدرسه فراتر رفته است. عثمان محمدپرست ثابت کرد که هنر تنها در نغمهها خلاصه نمیشود، بلکه میتواند بنیانی برای ساختن آینده باشد.
ازنظر شما که سالها شاگرد عثمان محمدپرست بودهاید، مهمترین چالش دوتارنوازی در خراسان چیست؟
دوتار خراسان و نوازندگان آن، همیشه مظلوم واقع شدهاند. بسیاری از نوازندگان و خوانندگان موسیقی خراسان ما به دلیل شرایط دشوار کاری و فشارهای اقتصادی قادر به تمرین و آموزش دیدن و آموزش دادن نیستند. اگر این روند ادامه یابد، مقامهای موسیقی خراسان از خاطر مخاطبان و نسل آینده به کلی پاک خواهد شد. جوانان امروز، وقتی به زندگی بزرگان موسیقی مقامی نگاه میکنند ، درمییابند که از نظر اقتصادی، ورود به این مسیر برای آنها سودی ندارد. اگر مسئولان هنر خراسان و کشور، اقتصاد هنر را در حوزه موسیقی نواحی جدی نگیرند، موسیقی نواحی و دوتارنوازی خراسان با بحرانهای بزرگی روبهرو خواهد شد. باید تا دیر نشده، برای حمایت از نوازندگان و حفظ این میراث ارزشمند، اقدامات مؤثر و پایدار انجام شود. باید تا دیر نشده چاره اندیشی هایی در دستور کار قرار گیرد.
یکی از همان روزها، در مسیر رفتن به مدرسه، صدای دوتارنوازی مردی که در دکان خیاطی اش نشسته بود، او را میخکوب کرد. با خودش گفت: «اگر این ساز را به دست بگیرم، حتماً میتوانم به خوبی بنوازم.» جلو رفت، ساز را از خیاط گرفت و چند نت درهم ریخته را نواخت. صدای دوتار چنان او را مجذوب ساز دوتار کرد که به خودش قول داد نوازندگی را برای همیشه ادامه دهد.پیمودن این مسیر به همین آسانی نبود؛ چون پدر و مادر عثمان، بهمحض اطلاع از این موضوع، او را از نوازندگی منع کردند. تا اینکه یک روز، در محفلی دوستانه، دوتار به دست گرفت و ذکر و منقبت حضرت پیامبر(ص) را خواند. پدرش که پشت در اتاق بود و صدای دوتار و منقبت را شنید، راضی شد که فرزندش در این مسیر به نوازندگی دوتار مشغول شود. روزگار گذشت تا اینکه عثمان پونه (که بعدها نام خانوادگی خود را به محمدپرست تغییر داد) به عنوان راننده کامیون دل به جادهها زد. دوتارش همیشه در کنارش بود و هر جا که قصد استراحت داشت، به تمرین و نواختن میپرداخت. همین موضوع، کمکم او را به عنوان رانندهای با پنجهای قدرتمند در دوتارنوازی مشهور کرد. بعدها، از سوی دوستداران موسیقی خراسان به جشنوارههای مختلف و محافل تخصصی موسیقی در پایتخت دعوت شد.
رفتوآمد استاد به تهران بیشتر شد و با بزرگانی همچون استاد شجریان، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی و دیگر استادان موسیقی نشستوبرخاست کرد. سپس به جشنوارههای جهانی دعوت شد، دکترای افتخاری گرفت، در فیلم «فردا» (محصول ژاپن) بازی کرد و حتی در صداوسیمای ژاپن اجرای زنده دوتارنوازی داشت.»
این سطرها بخشی از گفتوگوی ما با استاد شمسا... پونه، برادرزاده عثمان محمدپرست یا همان عثمان خوافی است که بسیاری از ما امروز نوای «نوایی» او را در ذهن و جانمان داریم.
عثمان محمدپرست، نوازنده برجسته دوتار، چند سال پیش، در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، به دلیل عفونت ریه در بیمارستان ۲۲ بهمن خواف، در ۹۳ سالگی درگذشت.به مناسبت سالگرد درگذشت این استاد بزرگ، گفتوگوی خراسان با استاد شمسا... پونه را در ادامه بخوانید.

راز ماندگاری آثار استاد محمدپرست چیست؟

او موسیقی را نه فقط به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان ابزاری برای پرورش روح، هدایت انسان و ایجاد پیوند میان نسلها میدید. همین نگاه ویژه، او را از بسیاری دیگر متمایز کرد و باعث شد آثارش تا امروز زنده بمانند.
اگر امروز استاد محمدپرست در میان ما بود، توصیه اش به جوان ترها چه بود؟
او همیشه چند جمله کوتاه را در قالب نصیحت به همه می گفت که دنیایی از پند در دل خود داشت؛ استاد محمدپرست می گفت: «دروغ نگویید،هیچ چیز بهتر از صداقت نیست». او اعتقاد داشت که هنر واقعی زمانی معنا پیدا میکند که از دل انسان پاک و صادق برخیزد.
چطور شد که استاد محمدپرست وارد فعالیتهای خیرخواهانه و مدرسه سازی شد؟
از سال ۱۳۶۲، کم کم آوازه عثمان محمدپرست در سراسر کشور پیچید و موسیقیاش فراتر از مرزهای محلی رفت. زندهیاد مجتبی کاشانی، شاعر برجسته خراسانی، همراه با دیگر استادان موسیقی، تأثیر فراوانی در تغییر مسیر زندگی او داشتند.
وقتی مجتبی کاشانی برای دیدن عثمان به خواف آمده بود، شرایط نامساعد روستاهای منطقه را دید، گروهی تشکیل داد و با سرودن اشعاری درباره این مناطق، توجه مردم را به مشکلات مردم منطقه خواف جلب کرد. عثمان نیز در مسیر با او همراه شد. یکی از دوستان مشترکشان، نیکول فریدنی، که مسیحی بود هم از این مناطق عکاسی کرد و همین حرکتها سرانجام در سال ۱۳۶۲ منجر به تأسیس جامعه فرهنگ یاوری شد. این بنیاد خیریه که همچنان در مدرسهسازی و امور خیرخواهانه فعال است، تأثیر بزرگی بر منطقه گذاشت. فعالیتهای استاد محمدپرست به جایی رسید که استاد شجریان نیز به این برنامهها پیوست و اجرای بداههای در حمایت از این حرکت انجام داد. تا زمانی که استاد زنده بود، حدود ۹۰۰ مدرسه توسط این انجمن ساخته شد و امروز تعداد آنها از ۱۰۰۰ مدرسه فراتر رفته است. عثمان محمدپرست ثابت کرد که هنر تنها در نغمهها خلاصه نمیشود، بلکه میتواند بنیانی برای ساختن آینده باشد.
ازنظر شما که سالها شاگرد عثمان محمدپرست بودهاید، مهمترین چالش دوتارنوازی در خراسان چیست؟
دوتار خراسان و نوازندگان آن، همیشه مظلوم واقع شدهاند. بسیاری از نوازندگان و خوانندگان موسیقی خراسان ما به دلیل شرایط دشوار کاری و فشارهای اقتصادی قادر به تمرین و آموزش دیدن و آموزش دادن نیستند. اگر این روند ادامه یابد، مقامهای موسیقی خراسان از خاطر مخاطبان و نسل آینده به کلی پاک خواهد شد. جوانان امروز، وقتی به زندگی بزرگان موسیقی مقامی نگاه میکنند ، درمییابند که از نظر اقتصادی، ورود به این مسیر برای آنها سودی ندارد. اگر مسئولان هنر خراسان و کشور، اقتصاد هنر را در حوزه موسیقی نواحی جدی نگیرند، موسیقی نواحی و دوتارنوازی خراسان با بحرانهای بزرگی روبهرو خواهد شد. باید تا دیر نشده، برای حمایت از نوازندگان و حفظ این میراث ارزشمند، اقدامات مؤثر و پایدار انجام شود. باید تا دیر نشده چاره اندیشی هایی در دستور کار قرار گیرد.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده
-
برنج های طلایی!
-
تکاپو برای حل معمای تعامل با چهرهها
-
آب شدن دانشجویان!
-
تکرار مکرر یک تخلف!
-
تغییر استراتژی موقت ترامپ
-
CR7 بیست و نه ساله است!
-
عصیان شایعات، سکوت پروندهها
-
ماجرای «سوگند» دختری در باند«تنهای وحشی»!
-
تباهی رویاها با کابوس«فرسودگی شغلی»
-
راز اصرار بر صفرسازی
-
ملک سلمان، بدون تصویر!
-
تیشرت ضداسرائیلی در «کن»
-
یادگار ماندگار دوتار استاد