سونامی فراموشی در کمین کاریکاتور
به بهانه خبرساز شدن کاریکاتوری که در انتقاد از رئیسجمهور طراحی شد، در گفتوگو با محسن اسدی، از کاریکاتوریست های مطرح به بررسی چرایی کمرنگ شدن کاریکاتورهای انتقادی پرداختیمنویسنده: محمد بهبودی نیا
مترجم:
چند روز پیش، کاریکاتوری انتقادی با چهره رئیسجمهور پزشکیان، توسط هادی حیدری، یکی از کاریکاتوریستهای شناختهشده منتشر شد؛ اثری که بهسرعت واکنشهای متعددی را در فضای عمومی برانگیخت. ماجرا از این قرار است که ابتدا خبری مبنی بر اعلام جرم علیه این هنرمند از سوی یکی از نهادهای قضایی منتشر شد، اما در ادامه شخص رئیسجمهور اعلام کرد: «هیچ شکایتی از طراح این تصویر ندارم» و آن را نمودی از تحمل نقدهای اجتماعی دانست.جدا از این که مضمون کاریکاتور شاید آمیخته به بی احترامی بود یا نه که جای بررسی دارد، اما این برخورد متفاوت، بسیاری را به یاد فضای جسورانه مجله گلآقا انداخت؛ مجلهای که در دهههای 60 و 70 با کاریکاتورهای بیپروای خود، عملکرد دولتمردان را به چالش میکشید؛ اما امروز، آن شور انتقادی در هنر کاریکاتور کمفروغ و این انتقادها حتی نیمه فعالشده است.برای واکاوی این عقبنشینیها، با محسن اسدی گفتوگو کردهایم؛ هنرمندی باسابقه در حوزه کاریکاتور که طی پنج سال اخیر فعالیتهایش را بهطورجدی از هنر کاریکاتور به سمت نقاشی معطوف کرده است. اسدی هماکنون مسئول واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری خراسان رضوی و مدیر نگارخانه اشراق است و همچنان به بازگشت این هنر بهروزهای طلاییاش امید دارد.

ابتدا اجازه دهید با این پرسش آغاز کنیم که چرا کاریکاتور انتقادی که در دهههای گذشته نقشی مؤثر در نقد عملکرد مسئولان داشت، امروز تا این حد کمرنگ شده است؟
پاسخ به این سوال نیازمند بیان این مقدمه است که در دهههای 80 و 90، ایران به یکی از قطبهای کاریکاتور جهان تبدیلشده بود؛ بخشی از این اعتبار مرهون فعالیتهای سازنده خانه کاریکاتور ایران بود. در طنز مطبوعاتی نیز هنرمندان برجستهای چون استاد عربانی، درمبخش و دیگر چهرههای شناختهشده، حضوری مؤثر داشتند و رسانهها هم بهطورجدی در کنار این جریان ایستاده بودند؛ اما امروز نه خانه کاریکاتور ایران و نه رسانهها فعالیتهای موثری درزمینه کاریکاتور ندارند. آخرین حرکتهای پویا درزمینه کاریکاتورهای انتقادی به سال 1395 و پیش از همهگیری کرونا بازمیگردد. پسازآن، جمعهای هنری پراکنده شدند و با افول جایگاه رسانههای مکتوب، هنر
کاریکاتور نیز ازنظر نقدهای اجتماعیاش رو به افول گذاشت. در این میان ورود سرمایهگذاریهای کلان به بازارهای NFT و خرید آثار هنری در فضای مجازی، عملاً کاریکاتوریستها را از فضای مطبوعات دورتر کرد. مجموع این عوامل دستبهدست هم دادند تا کاریکاتور مطبوعاتی و انتقادی، به وضعیت امروز برسد.پس هراس هنرمندان از این که آثار انتقادی آنها با شکایت مسئولان و دردسرهای بعدی روبهرو شود، باعث این کمکاریهای منتقدانه نشده است؟
اگرچه برخی معتقدند ترس کاریکاتوریستها از شکایت یا برخوردهای اداری به خاطر نقد چهرههای مسئول، یا کمتحملی برخی مدیران نسبت بهنقد، یکی از دلایل کاهش نگاه انتقادی در کاریکاتور است اما من این دیدگاه را چندان قانعکننده نمیدانم. مسئولان امروز، نسبت به گذشته صبورتر و پذیراتر شدهاند. به نظر من، اصلیترین علت، دلسردی خود هنرمندان است.
این دلسردی مربوط به ایران است یا در کشورهای دیگر نیز رخداده است؟
کاریکاتوریستهای امروز، نهفقط در ایران، بلکه در سراسر جهان، به این نتیجه رسیدهاند که تأثیرگذاری هنرهای تجسمی روزبهروز در حال کاهش است؛ با ظهور فناوریهایی چون هوش مصنوعی، این روند شدت بیشتری گرفته است. بسیاری از هنرمندان، به خاطر همین تغییرات، به مشاغل و هنرهای دیگر کوچ کردهاند.به نظر شما چگونه میتوان کاریکاتور انتقادی را به دوران اوج بازگرداند؟

نخستین گام در این مسیر، زنده شدن دوباره «احساس نیاز» در میان هنرمندان برای خلق آثار انتقادی است. تا حدود 10 سال پیش، این احساس بهوضوح در فضای هنری وجود داشت و صدها کاریکاتوریست درزمینه نقد اجتماعی فعالیت میکردند؛ اما امروز این انگیزه و دغدغه به شکل محسوسی کاهشیافته است. پرسش اساسی این است که چرا چنین تغییری رخداده؟ این پرسش را باید با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر مسئولان فرهنگی کشور مطرح کرد و پاسخ آنها را شنید. به باور من، مسئولان فرهنگی و خود کاریکاتوریستها باید در کنار یکدیگر، حمایتها و همکاریهایی پایدار و هدفمند را شکل دهند. احیای انجمنهای کاریکاتور در سراسر کشور و فراهم کردن بستری برای تعامل منظم و هفتگی میان هنرمندان، گامی مهم در بازسازی این فضاست. این هنر، بهطور بنیادین یک هنر گروهی است و بدون گفتوگو و همفکری، نمیتواند به بلوغ برسد. در کنار آن، رسانهها و مطبوعات باید بار دیگر نقش خود را بهعنوان حامی و بستر تولید اندیشه در این عرصه ایفا کنند. تقویت ارتباط میان هنرمندان و فضای رسانهای میتواند به زایش دوباره ایدهها، نگاههای انتقادی و خلق آثار اثرگذار منجر شود.
مطلب مرتبط
تفاوت رویکرد دولتها
در مواجهه با نقد هنری
روز گذشته اسماعیل امینی، طنزپرداز و استاد زبان و ادبیات فارسی، در یک برنامه تلویزیونی ضمن اشاره به اتفاقات اخیر در زمینه انتشار یک کاریکاتور از مسعود پزشکیان و حاشیه های آن، با بازخوانی خاطراتی از دوران همکاریاش با مجله گلآقا، به تفاوت رویکرد دولتها در مواجهه با نقد هنری پرداخت. او با اشاره به دوران مدیریتی زنده یاد حسن حبیبی، معاون اول دولتهای پنجم، ششم و هفتم جمهوری اسلامی ایران گفت :در آن زمان، کاریکاتوریستها نهتنها پس از کشیدن تصویر آقای حبیبی با واکنش منفی مواجه نمیشدند، بلکه مورد حمایت نیز قرار میگرفتند.امینی در ادامه، خاطرهای از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد را نقل کرد و گفت: یک روز در نمایشگاه کتاب بودیم و آقای احمدی نژاد به یکی از غرفه ها رسید. به رسم گذشته یکی از کاریکاتوریست ها که تصویر مسئولان را پیش از این بارها کشیده بود، کاریکاتوری از احمدی نژاد را کشیده و قاب گرفته بود و به او داد. احمدی نژاد کاریکاتور را گرفت و رفت. فردای آن روز دستور داد، سهمیه کاغذ مجله گلآقا را قطع کردند.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده
-
عزیزتر از همیشه
-
نقشه راه دفاع در میدان چندلایه
-
وارثان ناکام در «مهمانکشی»
-
سونامی فراموشی در کمین کاریکاتور
-
افشاگری از دل تاریکی
-
به تنظیمات کارخانه برنگردید!
-
روزانه 3 قربانی در جاده های استان!
-
کاسهای زیر نیمکاسه «انرژیزا»ها
-
غافلگیری زورگیر مسلح در پاتوق سیاه !
-
سد ازبک ها برابر ترانزیت ایران!
-
بیرانوند علیه بیرانوند


