خر بیار و باقالی بار کن
نویسنده:
مترجم:
در ریشه این ضربالمثل این ماجرا مطرح میشود که: مردی باقلای فراوان خرمن کرده بود و در کنار آن خوابيده بود. فرد ديگری که کارش زورگويی و دزدی بود، آمد و بناکرد به پرکردن کیسهخودش. صاحب باقلا بلند شد که دزد را بگيرد. با هم گلاويز شدند. عاقبت دزد صاحب باقلا را بر زمين کوبيد و روی سينهاش نشست و گفت: «میخواستم مقدار کمی ببرم؛ حالا که اينطور شد میکشمت و همه را میبرم.» صاحب باقلا که ديد زورش به او نمیرسد، گفت: «حالا که پای جان در کار است بروخر بيار و باقالی بار کن». اما خیلی این داستان را ریشه اصلی نمیدانند و میگویند این ضربالمثل «خر بیار و معرکه بار کن» است. یعنی دردسرهای زیاد مثل باری است که باید روی خر گذاشت.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین