امان از عادت
نویسنده:
مترجم:
سالها بود به دور از هیاهو در کلبهای زندگی میکرد. تنها، با عینکی ترک خورده. روزی به اصرار آشنایان قدیمی به شهر رفت تا شیشه شکسته عینک را تعویض کند. با شیشههای سالم عینک به کلبهاش برگشت. اما حالا انگار جهان چیزی کم داشت. جهان بدون ترک شیشه، توازن خود را از دست داده بود. او سنگی برداشت و به شیشه عینک زد تا ترک بردارد. درست مثل قبل.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین