مدیر گروه هوش مصنوعی فیلم «موسی کلیم‌ا...؛ به وقت طلوع» یادداشتی درباره به کارگیری این فناوری و کاربردهای آن در ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا منتشر کرد:
«لابد این قاعده را شنیده‌اید که مدل‌های هوش مصنوعی با بازخوردگیری روز به روز بهتر و بهتر می‌شوند. حالا شما یک مدل هوش مصنوعی را در نظر بگیرید که دائما از نگاه هنرمندانه آقای حاتمی‌کیا و دیدگاه سختگیرانه آقای محمود رضوی بازخورد می‌گیرد و بعدش زیر سرپنجه‌های قدرتمند و فناور آقای خوش‌رفتار و آقای سپهری خود را روز به‌روز بهتر و بهتر می‌کند. حتما این مدل با مدل‌های دیگر فرق خواهد داشت. مدلی که قدرت خلق احساس را دارد و می‌تواند تصویر ویدئویی برای کیفیت پرده سینما بسازد. می‌گویند دیپ‌سیک به دلیل این که نشان داد می‌تواند با زیرساخت‌های کمتر و هزینه کمتر چنین مدل زبانی را بسازد؛ در صنعت هوش مصنوعی آمریکا زلزله به پا کرد و در بازار هوش مصنوعی و مدل‌های زبانی تحول و تغییر نگرش ایجاد کرد. هر چند زود است این قیاس با مثال دیپ‌سیک، اما من این جا به چشم خود شاهد بودم که چگونه مهندسین خوش‌فکر و توانمند ما بر محدودیت‌های زیرساختی و حتی موانع ‌تحریمی غلبه می کنند. آن‌ها با تکیه به ابتکار عمل و تمرکز بر دانش بر آن‌ استانداردهای مرسوم صنعت هوش مصنوعی عبور کردند. فیلم «موسی‌کلیم‌ا...» پروژه‌ای بود که تحقیق و توسعه‌اش چسبیده به خروجی محصول بود و گاهی چنان می‌شد که تازه‌ترین مقالات علمی هنوز آپلودشان روی صفحه نت خشک نشده؛ در مدل سیمازی استفاده و آن دانش تبدیل به سرویس و محصول می‌شد.»
خجسته همچنین نوشت: «در سالن سینما این شب‌ها وقتی کودکی موسی(ع) روی پرده ‌آمد و صدای غنج رفتن تماشاگران در سالن موقع دیدن کودک بلند ‌شد؛ این احساس برای تیم هوش مصنوعی شکل گرفت که حالا دیگر می‌شود گفت که سینما محصولی دارد که می‌تواند با آن تولید خود را قدرتمندتر و هم هزینه خود را کمتر کند. آن صحنه کودک برای ما سکانس شماره فلان و بهمان و... نام داشت که بارها در بازخوردگیری و اصلاح بین آن نگاه‌ها و دست‌هایی که پیش از آن صحبتش شد؛ رفت‌وبرگشت شد و حالا این شد. این مهم امکان‌پذیر نبود مگر به همت و لطف و غیرت این دوستانی که بعد از یک سال و اندی امروز بر پرده سینما نام گرامی‌شان می‌خورد و اعتمادی که آقای رضوی و آقای حاتمی‌کیا به این فناوران گران قدر داشتند. مبارک باشد پیوند صنعت سینما و هوش مصنوعی برای ایران.»
​​​​​​​