چرا باید زندگی را دوست داشته باشیم

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​من از بچگی خودم را دوست داشتم و مردم را تحقیر می‌کردم، اما هر چه بیشتر مردم را دوست می‌داشتم، خودم را کمتر دوست می‌داشتم. اما حالا گمان می‌کنم اگر انسان خودش را دوست داشته باشد، آن‌وقت همگان را هم همان‌قدر دوست خواهد داشت... آدم باید بتواند در این دنیا بی‌آن‌که ترسی داشته باشد حتی یک نفر را هم دوست بدارد و اگر این کار را بکند، ناگهان درمی‌یابد که همه چیز چقدر خوب و زیباست. حتی هر زمستانی که از راه می‌رسد، با خود گرمی و روشنی می‌آورد، و هر مرد، هر زنی، هر کودکی که انسان می‌بیند، نشانی از امید و زیبایی است.  زندگی همین است: باید بیاموزیم از هر چیز کوچکی ـ برگ سبزگیاهی، خنده کودکی، یا حتی نور آفتاب میان برگ‌ها ـ خوشحال باشیم و به شکرانه‌ آن زندگی را دوست بداریم.
برگرفته از رمان «برادران کارامازوف»، اثر فئودور داستایفسکی
10 صفحه آخر