قدمی به‌سوی امید و راستی  

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​رمان «بینوایان» اثر ویکتور هوگو یکی از جاودانه‌های دنیای ادبیات است، در بخشی از اثر ژان والژان، پس از تحمل سختی‌های بسیار، نگاهی تازه به زندگی پیدا می‌کند و می‌گوید: «از آن روز که این مرد بزرگوار [اسقف] مرا بخشید و راهی تازه پیش پایم گذاشت، زندگی‌ام معنای دیگری یافت. آدمی گم نمی‌شود، اگر خود نخواهد که گم شود؛ و باز می‌تواند خودش را بیابد، حتی اگر همه چیز را از دست داده باشد. من آموختم که هیچ چیز در این دنیا قطعی نیست، حتی بدبختی، همان‌گونه که نیکی همیشه جرقه‌ای دارد. مهر و صداقت از درون زاده می‌شوند؛ و اگر انسان بخواهد، می‌تواند گرد و غبار شب‌های تلخ را از روی دلش بتکاند. کافی است هر روز، حتی با قدمی کوچک، به امید و راستی نزدیک‌تر شویم. اکنون هر نگاه ساده‌ای، هر لبخندی، و حتی هر زحمتی که می‌کشم معنایی تازه دارد؛ می‌دانم که زندگی میدان تجربه و اصلاح خویش است. آدمی با هر گام راستینش، با هر تلاشی برای بخشش و صداقت، جهان را کمی بهتر از قبل می‌کند و در این راه، حتی شکست هم نوعی پیروزی است.»
10 صفحه آخر