"مکانیسم ماشه باید غروب کند"

نویسنده: محمدمهدی رحیمی

مترجم:


مذاکره و گفت وگوی دیپلماتیک با کشورهای مختلف دنیا مسئله ای عقلانی و پذیرفته شده است و به طورکلی از این ایده روبه جلو در جهت تامین منافع ملی باید حمایت کرد اما آن جا که این گفت وگوها از چارچوب منطقی "عزت، حکمت و مصلحت" فاصله بگیرند، به ضد خود تبدیل شده و نه تنها سودی برای ما نخواهد داشت بلکه تجربیات مختلف داخلی و خارجی درباره مضرات این جنس مذاکرات پیش روی ماست.
در مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، تجربه گفت وگوهای هسته ای در اواسط دهه 90 باید از جهات گوناگون مورد توجه قرار بگیرد. حضور وزیر محترم خارجه که سابقه و نقش پررنگی در مذاکرات برجام داشت، در راس تیم ایرانی حاضر در گفت وگوهای غیرمستقیم با آمریکا، فرصت مغتنی است تا با بهره گیری از نقاط قوت و ضعف و نیز سرنوشت نهایی آن توافق، سیاست هوشمندانه و دقیقی را در پیش بگیرند.
تیم مذاکره کننده با بازخوانی مداوم این گزاره که "ما به آمریکا خیلی بدبین هستیم" و فراموش نکردن تمام بدعهدی های دور و نزدیک ایالات متحده در خصوص ملت ایران و سایر ملل جهان، شناخت کامل توانمندی های داخلی و تکیه بر آن ها را مورد توجه قرار داده و هیچ گاه به وعده دشمن بدعهد ذره ای اعتماد نکنند. فراموش نباید کرد که رئیس جمهور جنایتکار آمریکا به اذعان خود مسئول مستقیم ترور و شهادت قهرمان ایران زمین، سردار قاسم سلیمانی است.
مقامات کشور به ویژه مسئولان دولت باید این گفت وگوها را به عنوان یکی از ده‌ها و صدها ماموریت خود به حساب آورده و هیچ اقدام و برنامه دیگری را متوقف یا کند نکرده و به نتیجه مذاکرات گره نزنند. شرطی کردن امور کشور خصوصا مسئله کلیدی اقتصاد به نتیجه مذاکرات هسته ای سیاست مخربی بود که در دولت اعتدال در پیش گرفته شد و اقشار مختلف ایرانیان از آن آسیب دیدند.
در همین چارچوب، وزارت خارجه باید از تبدیل شدن به "وزارت امور مذاکرات هسته ای" به جد اجتناب و فعالیت های خود در زمینه تعامل با همسایگان، توسعه روابط با کشورهای شرق و غرب، تسهیل تجارت خارجی، مسائل منطقه ای و محور مقاومت، جنایات رژیم صهیونیستی و اوضاع در غزه را با جدیت و بلکه توجه بیش از گذشته، دنبال کند. تجربه مذاکرات رفع تحریم ها در دولت شهید رئیسی که هیچ گاه اخبار آن ضریب ویژه ای از سوی مقامات دولتی و تیم مذاکره کننده وقت پیدا نکرد و تحولات بازار و سفره مردم به آن گره نخورد، می تواند متناسب با شرایط جدید مورد الگوبرداری قرار بگیرد.
طراحی استراتژی هوشمندانه و سناریوهای مختلف رسانه ای و روایت سازی از جزء به جزء گفت وگوها، اگر بیش از اصل مذاکرات ضرورت نداشته باشد، قطعا اهمیتش کمتر از آن نیست. در این مسیر وزارت خارجه باید از توان همه رسانه ها و اهل فن در این حوزه بهره گرفته و از سوی دیگر اهالی رسانه و صاحبان تریبون هم در اظهارات و اقدامات خود، منافع ملی و کلان نگری را سرلوحه قرار دهند. 
در پایان باید این نکته مهم را متذکر شد که هدف جمهوری اسلامی ایران از حضور در این گفت وگوها "رفع تحریم های ظالمانه آمریکا" است و آن چه از جانب مقامات غربی و خصوصا آمریکایی ها درخصوص نگرانی از برنامه هسته ای کشورمان بیان می شود در گذشته هم مطرح بوده و جمهوری اسلامی ایران در برجام به حد اعلی اقدامات اعتمادساز برای برطرف کردن آن ها را به اجرا گذاشته است که در همان سال ها بارها صحت این اقدامات و پایبندی ایران به تعهداتش مورد تایید آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز قرار گرفته است و اکنون هر اقدام جدیدی در چارچوب منافع ملی باید با توجه به مفاد معطل مانده برجام و اقدام برای اجرای آن‌ها باشد. بر همین اساس هرگونه توافقی باید در درجه اول منوط به تعهد آمریکا برای عدم بهره گیری از "مکانیسم ماشه(اسنپ بک)" از جانب شرکای اروپایی برجام و پایبندی به زمان در نظر گرفته شده در آن توافق(موسوم به غروب برجام) برای عادی شدن پرونده هسته ای کشورمان در اکتبر 2025 باشد.
10 صفحه آخر