سرنوشت تلخ!

نویسنده:

مترجم:


زن ۴۵ ساله ای  که به اتهام آزار فرزندانش به کلانتری  منتقل شده بود، اعتياد را مخرب ترين عامل فروپاشی بنيان خانواده و تنها آرزويش را کسب مجدد آرامش و ساختن زندگی سالم برای آن ها  ذکر کرد.
به گزارش توکلی خبرنگار روزنامه خراسان ،زن ميان سالی که به اتهام آزار فرزندانش به کلانتری سرآسیاب  منتقل شده بود به اتاق مشاوره راهنمايی شد و پس از دعوت به آرامش، در بیان سرگذشت خود گفت :45 ساله هستم و همسرم که مغازه داشت ۶ سال است که  فوت شده و دو فرزند ۲۶ و ۲۸ ساله از وی دارم.وی ادامه داد: قبلا هم اعتياد داشتم اما الان دو سال است که مصرف نمی کنم و بعد ازمرگ همسرم با چرخاندن مغازه ،مخارج زندگی را تهيه می  کردم که در نهایت پس از يک سال از مرگ شوهرم با همسر دومم آشنا شدم و به رغم نارضايتی فرزندانم با هم ازدواج کرديم.پسرم که تفاوت سنی زيادی با همسر دومم نداشت چندين بار با او درگير شدولی سرانجام  راضی شد و هم اکنون که چهارسال از ازدواج ما می گذرد فرزند سومی هم داريم.
اين زن درباره شرايط خانوادگی و دليل فرزندآزاری اش هم گفت: در زندگی قبلی ، من و همسرم اعتياد داشتيم و درآن زمان زندگی ما و برخوردهايمان با فرزندانم با تنش، بحث و بدخلقی های  ناشی از مصرف مواد ودعواها و مشکلات من و همسرم همراه بود که با فرزندانم بدرفتاری  می کرديم اما الان که ترک کردم اورژانس اجتماعی نيز ادعای کودک آزاری فرزندانم را دارد، واقعا احساس می کنم حال روحی ام بهتر است و با فرزندانم هم بدرفتاری ندارم چه اين که الان از همسر دومم نيز جدا شده ام و او همسر ديگری گرفته است اما من فرزندانم را دوست دارم و می خواهم با خودم زندگی کنند.بنا بر این گزارش در ادامه با حضور فرزندان اين زن در اتاق مشاوره کلانتری، علایمی از زخم های جزئی و کهنه روی بدنشان قابل مشاهده بود اما به نظر می رسيد هر چند که اين زن  به دليل مصرف مواد و اعتياد نتوانسته رابطه عاطفی مناسبی با فرزندان خود داشته باشد اما با ترک مواد افیونی و فراموش کردن شکست ها و مشکلات قبلی خيلی درتلاش است که رفتارهای خود را بهبود ببخشد و زندگی را با فرزندانش ادامه دهد.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در نهایت پس از گوش دادن به صحبت های  اين مادر و فرزندانش، با هماهنگی اورژانس اجتماعی و قضايی، تعهداتی از اين مادر گرفته و مقرر شد خدمات مشاوره به صورت فعال و مستمر به او ارائه شود تا با تلاش خود از گرايش به فرزندآزاری دور شود و زندگی بهتری کنار هم داشته باشند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس کرمان
10 صفحه اول