خانه پدری جلال همچنان در سایه فراموشی
خانهای که روزگاری پناهگاه اندیشه بود، حالا در پیچوخم وعدههای ناتمام، به مرز نابودی رسیده استنویسنده:
مترجم:

پروژه بازسازی خانه پدری جلال و شمس آل احمد همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرد. میراثی که قرار بود در گذر زمان زنده بماند، حالا زیر بار سکوت مسئولان، آرامآرام رنگ میبازد. به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زندهیادان آل احمد، در یادداشتی از وضعیت نابسامان این خانه و عدم تحقق وعدههای مسئولان انتقاد کرده است. در بخشی از این یادداشت آمده است:
خانه تاریخی آیتا... حاج سید احمد طالقانی (پدر جلال و شمس آل احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال 1383 در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال 1385 برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت. وزارتخانه مزبور هم 15 سال بعد، یعنی در تاریخ 28/2/1400، این خانه را به سرمایهگذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ 28/2/1401 به پایان برسد.
از طرف دیگر، چون این پروژه پس از 18 سال به نتیجهای نرسیده بود، لذا در اسفند 1402 موضوع در شورای اسلامی شهر تهران مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز 1403 به بهرهبرداری برسد، اما آنچه پس از 18 سال در دست است، تنها سکوت است و بیخبری و این پرسش مقدر که: برادران و خواهران محترم! چرا چیزی را میگویید که بدان عمل نمیکنید؟
اخبار ناگوار تازه
سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به صراحت از حضور «دلالان» یاد کرده است و واگذاری پروژههای مرمتی به «پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی». یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژههای مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصهها ختم میشود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!
اخبار ناگوار تازهای هم که از سوی خودِ وزارتخانه مربوطه شنیده میشود، بیاعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوانهای فریبندهای مانند «نمایشگاه صنایع دستی»، یعنی عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بیربط، همراه با نصب سازههای فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی.
و اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آلاحمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل! به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آلاحمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اداری، همچون اخذ تأییدیهها و دستاندازهای اداری، گفته است: قرارداد ما برای سال 1399 بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینههای ما که اکنون 400 برابر بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبه رو میشویم.
سنگ بزرگ صندوق احیا پیش پای مرمت خانه تاریخی
وی در ادامه ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، گفته است: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان میاندازد. یک روز صورتوضعیت را بهانه میکند و یک روز ریز متر میخواهد. یک روز میگویند دریافت وام ربطی به صورتوضعیت ندارد و یک روز دیگر چیز دیگری میگوید. گویی کارشناسان صندوق بهرهبرداری و احیای خانهها و بناهای تاریخی، سلیقهای عمل میکنند و استانداردی در این خصوص وجود ندارد!
بدون تردید، ادامه این روند نتیجهای نخواهد داشت جز «مرگ تدریجی» میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.
10 صفحه اول