زیدان؛ ون‌‌‌گوگ و موتزارت مستطیل سبز

جوان مهاجر تیم ملی فرانسه، توپ را فقط کنترل نمی‌کرد، بلکه با آن اثری هنری خلق می‌‌‌کرد؛ چیزی شبیه تابلوهای ون‌‌‌گوگ یا سمفونی موتزارت در سالروز تولد زیزوی دوست‌‌‌داشتنی سراغ مهارت‌‌‌ها و شخصیتش رفتیم

نویسنده: سید مصطفی صابری

مترجم:


زیدان توپ را شوت نمی‌کرد، بلکه نوازشی دوستانه داشت. انگار بین ساق پای او و چمن، توافقی پنهان برقرار بود: به توپ ضربه نزن، هدایتش کن. او زاده ۲۳ ژوئن ۱۹۷۲ در مارسی است؛ البته از خانواده‌ای الجزایری و حالا، در حافظه نسلی از فوتبال‌دوستان، نه صرفاً به عنوان یک بازیکن با مهارت‌‌‌های بالا، بلکه به عنوان یک اسطوره نجیب و جذاب جای دارد. حضورش در زمین، تلفیقی از سکوت و اقتدار، نرمی و انفجار، مهارت و اخلاق بود. زیدان را می‌توان یکی از معدود بازیکنانی دانست که بازی‌اش بیشتر به شعر می‌مانست تا رقابت؛ و همین زیبایی آرام، او را به چهره‌ای بی‌بدیل در تاریخ فوتبال بدل کرد.
ارکستر هماهنگ مغز، پا و توپ
زیدان، نمود اصیل وقار در فوتبال است؛ مردی که به جای سر و صدای بیهوده، با چرخش‌های موزون خود حریف را سردرگم می‌کرد. تسلطش بر توپ، تحسین‌برانگیز و حیرت‌آور بود؛ گویی توپ به کف پایش می‌چسبد و تَن به فرمانی شاعرانه می‌دهد. تکنیک‌های فردی زیدان، مثل کنترل و پاس‌کاری در فضاهای تنگ یا دریبل‌های کوتاه و نرم، نه فقط زیبا، بلکه تماماً کارآمد بودند. او در لحظه‌های حساس، ذهنی آرام داشت و راه‌حلی ساده و ناب انتخاب می‌کرد. هوش تاکتیکی‌اش او را همانند یک نویسنده صامت میدان می‌کرد، کسی که دیگران را در مسیر درست هدایت می‌کند، بدون آن‌‌‌که ضرباهنگ بازی تغییر کند. اگر فوتبال هنری برای نمایش هماهنگی بدن و ذهن است، زیدان نقطه تلاقی آن‌ها بود؛ آرامش، خلاقیت و اجرای بی‌نقص هر حرکت، امضا و یادگاری جاودانه‌ اوست.
​​​​​​​
آرامش و شرافت یک مهاجر
در واقعیت، زیدان بیش از آن‌‌‌که قهرمانی شناخته‌شده باشد، ورزشکاری بی‌حاشیه و اخلاق‌مدار بود. آرامش عمیق او در مستطیل سبز، نمادی از شرافت فردی و درک بالایش بود. او نیروی رهبری‌اش را از سکوت و احترام به هم‌تیمی‌ها می‌گرفت، نه از فریاد و خودنمایی. زیدان با اصالتی ریشه‌دار در الجزایر و پرورش‌یافته در فرانسه، تبدیل به نماد وحدت ملی شد؛ مرد مهاجری که تیمی آشفته را در ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶ متحد کرد و هویتی نو به جامعه چندپاره فرانسه بخشید. مواجهه او با نگاه محتاط و گاه تبعیض‌آمیز غرب، پاسخی بود اخلاقی و زیبایی‌شناسانه: زیدان، قهرمانی بود که وحدت، احترام و هنر را در صحنه‌ فوتبال به نمایش گذاشت و با رفتار و منش خود، متعصب‌ترین منتقدان را وادار به ستایش کرد.
میراثی فراتر از جام‌ها
دوران مربیگری زیدان، فصل نوینی از جنتلمنی در فوتبال مدرن بود؛ بی‌صدا و سربه‌زیر و بدون اغراق، اما با آمارهایی بی‌رقیب مثل سه قهرمانی متوالی در لیگ قهرمانان اروپا؛ رکوردی که مدیون تدبیر، دوراندیشی و احترام متقابلش با بازیکنان بود. سکوت او در مقابل جنجال‌های خبری، زیدان را به «کم‌حرف‌ترین قهرمان» ورزشی بدل کرد؛ مردی که نه فقط به‌خاطر جام‌ها، بلکه بابت طرز زندگی فوتبال و حفظ وقار، تا امروز در حافظه‌ جمعی ماندگار شده است. او فوتبالی را زیست که حتی در دوران تبدیل شدن به شغلی صنعتی و پر سروصدا، هنوز طنینی از شعر و هنر داشت. زیدان هیچ‌گاه به فرسودگی شغلی تن نداد و دوران کوتاه و پربارش کنار زمین به عنوان مربی، نشانی شد برای حفظ کلاس انسانی بدون هیاهو. حتی اگر عجیب‌ترین خاطره ما از او همان ضربه‌ معروفش به ماتراتزی باشد، باز هم تصویر شاعر فوتبال در ذهن هواداران خدشه‌دار نشد؛ زیدان ماندگار شد، چون همواره مرز شهامت و ظرافت را پاک و هنرمندانه نگه داشت.
10 صفحه اول