کاریکلماتور

نویسنده:

مترجم:

*پایان سفر باران، پنجره است.
*باران گریه بی‌امان ابر تنهاست.
*آفتاب بوسه داغ خورشید بر جان زمین است.
*آغاز لبخند تو، پایان هراس تنهایی من است.
*نگارم که رفت، نگاهم که ماند.
*کاش مثل غم بودی، می‌آمدی و می‌ماندی، نه مثل برف که زیبا می‌آید و ناگاه می‌رود.
*کاش لمس نگاهت به جای نبودنت همیشگی بود.
سید مصطفی صابری
10 صفحه اول