گزاره«غنی سازی صفر»که ویتکاف تکرارمی کند، دقیقاً امتداد همان استراتژی تحقیراعتماد به نفس ایران توسط ترامپ است

از پتک روانی ترامپ تا تله دیپلماتیک ویتکاف

نویسنده:

مترجم:



در حالی که روند گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان ایران وآمریکا وارد فاز تازه‌ای شده، اظهارات رسانه‌ای استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ درمذاکرات هسته‌ای، موجی از واکنش‌ها را در تهران به‌دنبال داشت. ویتکاف درمصاحبه‌ای صریح اعلام کرد: حتی یک درصد غنی‌سازی در ایران غیرقابل پذیرش است. اندکی بعد، سید عباس عراقچی ، در موضعی شفاف تأکید کرد که اصل غنی‌سازی خط قرمز جمهوری اسلامی است و صرفاً در مورد سطح و دوره‌های زمانی خاص می‌توان گفت‌وگو کرد. این تقابل علنی، تنها نوک کوه یخ یک بازی پیچیده دیپلماتیک است.
واشنگتن چرا بازی با غنی سازی صفر را آغاز کرده؟
در هندسه جنگ روانی آمریکا، اظهارات تحقیر‌آمیز دونالد ترامپ همچون پتک روان‌شناختی طراحی شده بود تا اعتماد به نفس ملی وخودباوری جمعی مردم و مسئولین ایرانی را درهم فرساید، چرا که هر ملتی که ستونِ اعتماد به نفسش فروبپاشد، پذیرای تحمیل هرمعادله ناعادلانه‌ای خواهد بود. اکنون نیز گزاره «غنی‌سازی صفر» که استیو ویتکاف با ژست قاطعیت تکرار می‌کند، دقیقاً امتداد همان استراتژی است. شکستن اعتماد ملی والقای ناتوانی ساختاری به طرف ایرانی تا او را در تنگنای تسلیمِ پیشینی بنشاند. از این منظر، واشنگتن برآن است تا قبل ازچانه‌زنی فنی، زمین بازی روحی را تسخیر کند. با این حال این سناریو ابعاد دیگری نیز در بر دارد و طرح شعارغنی‌سازی صفر سه کارکرد عمده برای آمریکا دارد:
 بازدارندگی روانی : اعلام سقف حداکثری انتظارات برای ایجاد فضای روانی برتر پیش از مذاکرات نهایی
 مدیریت فشار داخلی : اقناع جناح‌های تندرو درکنگره آمریکا که خواهان رویکرد سخت‌گیرانه‌تری نسبت به ایران هستند
چانه‌زنی درلحظه آخر: کاستن از مطالبات اولیه درمراحل پایانی و جا زدن آن به‌عنوان امتیازدهی ایران

​​​​​​​
 دو نگاه و یک بحران
با این حال واشنگتن، با تأکید بر توقف کامل غنی‌سازی و نظارت‌های فراتر از پروتکل الحاقی، در پی ساختن تصویری ازکنترل کامل بر برنامه هسته‌ای ایران است.  در مقابل، ایران ضمن تأکید بر حق انکارناپذیر غنی‌سازی ذیل NPT، شرط اصلی بازگشت به توافق را  لغو مؤثر و قابل راستی‌آزمایی تحریم‌ها اعلام کرده و تصریح دارد که هیچ گفت‌وگویی درباره اصل غنی‌سازی صورت نخواهد گرفت.
باید میان زبان رسانه‌ای آمریکا و زبان مذاکراتی آن تمایز قائل شد. اظهارات تند در تریبون‌های رسمی، بیش از آن که منعکس‌کننده راهبرد نهایی کاخ سفید باشد، بخشی از یک عملیات روانی برای مدیریت افکار عمومی داخلی و متحدان منطقه‌ای آمریکاست. این رویکرد، با هدف افزایش سقف مطالبات اولیه طراحی می‌شود تا فضای عقب‌نشینی آتی، به‌مثابه شکست تلقی نگردد. زیرا آمریکایی ها به خوبی خطوط قرمز ایران را می‌دانند.
برگ‌های دیپلماتیک تهران
در پاسخ به این فشارها، تهران برحفظ انسجام مواضع در سطح حاکمیتی تأکید دارد. از وزارت امور خارجه تا نهادهای قانون‌گذار، موضع واحدی در دفاع از اصل غنی‌سازی اتخاذ شده است. علاوه بر این، ایران با تکیه بر استنادات حقوقی نظیر NPT و گزارش‌های مثبت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تلاش دارد پروژه  ایران قانون‌شکن را خنثی کند ودرعین حال، سناریوی  تعلیق مشروط را صرفاً در صورتی ممکن می‌داند که مجموعه‌ای از تحریم‌ها به‌صورت مشخص و قابل راستی‌آزمایی لغو شده باشد.
پیام یکدستِ تهران به کاخ سفید
 علی لاریجانی مشاور رهبر انقلاب وعضو تشخیص مصلحت نظام با لحنی کنایه‌آمیز رفتار و سخنان اخیرمقامات آمریکایی را «نمایشی مضحک» توصیف کرد و گفت: «این شیفتگی به جولانی از کمدی‌های زمان است. سخنان اخیر آمریکایی‌ها یادآور گفته معروف مارکس است که تاریخ دوبار تکرار می‌شود؛ یک‌بار به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی.» اظهارات او درحقیقت ، نه فقط کنایه به سهل‌اندیشی سیاستمداران آمریکایی بود، که هشداری زیرپوستی برای متحدین واشنگتن در منطقه: «از این نمایش مضحک درس عبرت بگیرید و بدانید بازیگر اصلی صحنه، ایران است.» قبل از او نیز محمد باقر قالیباف ومسعود پزشکیان، با ترکیب تلخ‌کامی و طنز گزنده به سراغ یاوه گویی های ترامپ رفتند.همچنین سرلشکر سلامی به عنوان یکی از چهره های عالی رتبه لشکری نیز به میدان آمد. این وحدت نظر درتهران نشان داد هرنوع «شبیخونِ لفظی» ازسوی آمریکا همچون «پینگ‌پنگ سیاسی» بی‌اثر است و تهران مترصد فرصتی برای بازتر کردن پنجره‌های گفت‌وگو است، اما نه از موضع ضعف که ازجایگاه اقتدار واحترام متقابل. وسرانجام، متحدان منطقه‌ای وجهانی واشنگتن به روشنی دریافته‌اند که ایران نمی‌گذارد هیاهوی رسانه‌ای نظم موجود را تغییر دهد. 
10 صفحه اول