شماره سه هزار

نویسنده: امیر حسین خوش‌حال

مترجم:

هوا عالیه و فصل بهاره!        رسیده شادی و غم‌ها کناره!
 رو کاناپه کمی لم داده بودم    پیام اومد؛ وَ دیدم «کارداره»
 بهم گفتش: بگو یک شعرِ تازه    برای صفحه ما این شماره!
 ببین! فردا برای صفحه ما    یه روز خاص و خیلی موندگاره
اگه گفتی شماره چندمونه؟    صده؟ نه، نهصده؟ نه، سه هزاره
 بهش گفتم: عجب عزم و ثباتی    شما دارین و هرکس این نداره!
 تو دنیای فضاهای مجازی    حضورِ واقعی‌ها افتخاره!
 میونِ این‌همه سر توی گوشی    هنوز روزنامه خوندن اعتباره!
 تو سبک زندگی چون صفحه‌تون نیست    یه دارو روی زخم روزگاره!
واسه دل‌های خیلیا قرارین    تو این روزا که دل‌ها بی‌قراره!
 حسابی از شما تعریف کردم    نگن مَردم که «خوشحال» پاچه‌خاره؟!
 آخه من با شماها کار کردم    می‌دونم شاخه‌هاتون پر ز باره
 واسه دل‌های تشنه ابرهاتون    دلم می‌خواد همین‌جوری بباره!
 الهی که مخاطب هم بخنده!    غمش رو داخل چشمش نیاره
 بهم گفتش: عجب شعر قشنگی    برای صفحه‌مون گفتی دوباره!
 بهش گفتم: عزیزم! لطف داری...    واسه‌ش شکلک زدم قلب و ستاره ️
 خدایا تو خودت داناترینی    خودت می‌دونی و گفتن نداره!
 کمک کن حال مردم خوب باشه    بده هر مشکلی رو راه چاره!
10 صفحه اول