فرصت دوباره جنگ اوکراین برای ایران

نویسنده: مصطفی غنی زاده

مترجم:


ناتوانی ترامپ در اقناع پوتین برای پایان دادن به جنگ اوکراین، وضعیت را به شدت مهیای استفاده ایران کرده است. شرایطی که در یک سال و نیم آغازین جنگ هم مهیا شده بود اما متاسفانه به درستی استفاده نشد و ظرفیت‌هایش از دست رفت. ترامپ که در پویش انتخاباتی خود، بارها تکرار کرده بود جنگ اوکراین را یک روزه حل خواهد کرد، امروز و پس از پنج ماه، به بن‌بست خورده است. او با یک بازی سیاسی بسیار ضعیف، دست خود را برای پوتین رو کرد و آنچنان در سیاست داخلی شعار پایان جنگ و ارسال نشدن سلاح به اوکراین را داد، تا روسیه در وضعیت بهتری از لحاظ جنگی قرار گیرد. درواقع داخلی کردن مسئله جنگ اوکراین در آمریکا توسط ترامپ برای او بسیار گران تمام شد. پوتین با فهم این وضعیت وخیم ترامپ و همچنین شرایط میدانی ارتش اوکراین، سقف خواسته‌های خود را از ترامپ طلب کرد. او که می‌داند ارسال سلاح توسط آمریکا، هزینه بسیار زیاد سیاست داخلی برای ترامپ دارد و از طرف دیگر ارتش اوکراین نیز بدون این ارسال سلاح گسترده به زودی با مشکلات اساسی در جبهه های جنگ مواجه خواهد شد، خواسته‌های بیشتری را روی میز گذاشته است. پوتین حالا هم تملک زمین‌های اوکراین را می‌خواهد و هم تضمین ناتو نشدن اوکراین را؛ یعنی همان خواسته‌های اولیه ورود به جنگ.
در این وضعیت، پرونده مذکور به شدت گره خورده و درگیری لفظی ترامپ با روسیه نیز بالا گرفته است. ترامپ از «بازی با آتش» پوتین و «چیزهای بد» می‌گوید و مدودوف در جواب می‌گوید که «چیز بد فقط جنگ جهانی سوم» است. این یعنی روسیه با وضوحی بسیار قابل توجه، رودربایستی سابق را کنار گذاشته است. روسیه معتقد است که ارتش اوکراین در حال فروپاشی درونی است و به زودی، ارتشی در مقابل روسیه نخواهد بود و جنگ خودبه‌خود به نفع روسیه تمام می‌شود.
این وضعیت که یک انشقاق بزرگ و مجدد در روابط روسیه-آمریکا ایجاد کرده، یک فرصت دوباره برای ایران است تا در میان گسل‌های این دو قدرت بایستد و استفاده خود را ببرد. اولا ترامپ به شدت با مشکل بی‌دستاوردی درماه پنجم دولتش مواجه است. پرونده‌های چین، روسیه، غزه، ایران، تعرفه‌ها و... همگی به بن‌بست خورده‌اند. این یک فرصت برای ایران است تا یک توافق ایجابی را به آمریکا ارائه دهد و از فرصت استفاده کند. ثانیا امکان بستن قراردادهای واقعا راهبردی با روسیه در این وضعیت، بیش از زمانی است که جنگ اوکراین تمام شده باشد. در این شرایط گرفتن امتیاز از طرف مقابل نیز با سهولت بیشتری مواجه است. قرارداد افزایش میزان بار اینچه برون-گرمسار که روسیه قبلا منابع مالی آن را فاینانس کرده، یکی از این ظرفیت‌های مهم و اساسی است که می‌تواند روسیه را به خلیج فارس متصل کند. در ضمن چنین قراردادی می‌توان امتیازات دیگری مانند انبار کردن غلات در داخل ایران یا فروش بخشی از غلات عبوری به مرز ایران را نیز از روسیه طلب کرد. همچنین قراردادهای گاز و نفت که متاسفانه تا به حال پیش نرفته، می‌تواند بخشی از پیشنهادها به روسیه باشد. در حوزه نظامی نیز، ظرفیت بزرگی وجود دارد. مثال‌ها در این زمینه بسیار است و باید فهم نمود که از لحاظ استراتژیک، روسیه نیازمند راه خروج از بن‌بست سیاست خارجی خود است. ایران می‌تواند با ایجاد برخی مفرها، منافع بزرگی از این کشور دریافت کند.
از طرف دیگر، پایان نیافتن جنگ اوکراین، می‌تواند برخی مناسبات ایران با اروپا را دوباره تنظیم کند. متاسفانه در دوره قبلی، برخی اشتباهات انجام شده، باعث شد تا دولت های اروپایی، ایران را در جبهه دشمن امنیتی خود ببینند درحالی که ایران کمترین مابه‌ازا را نسبت به این هزینه دریافت کرد. 
در وضعیت مطلوب، باید اروپا را از همکاری بیشتر با روسیه ترساند و سعی کرد تا با این برگه بازی شود. البته در این زمینه، خطراتی مانند استفاده از اسنپ بک هم وجود دارد. همچنین موضوع چین نیز در این پرونده، وضعیت بهتری برای ایران خواهد داشت. چراکه با تداوم درگیری اوکراین، احتمال توافق آمریکا و چین در عرصه تعرفه نیز کاهش می‌یابد و بدین وسیله، ظرفیت جدیدی برای همکاری واقعا راهبردی با چین نیز به وجود می‌آید.
این وضعیت، می‌تواند به بازتعریف مناسبات ایران و جلب منافع منجر شود، اگر به درستی مورد استفاده دستگاه‌های متولی و طراح قرار گیرد. طرح ایجابی و ایجاد یک قرارداد واقعا راهبردی که دارای پروژه‌های کوتاه و میان مدت و روی زمین باشد، اصلی‌ترین ملزومات چنین مسیری است.
10 صفحه اول