بازیهای رایانهای؛ دشمن ذهن یا ابزار سلامت روان؟
سالهاست که بازیهای رایانهای فعالیتی مخرب و مخصوص نوجوانان تصور میشود؛ اما یافتههای متعدد گویای آن است اگر بزرگ سالان با انتخاب درست سراغ بازیها بروند، میتوانند خستگی ذهنی را رفع کنند، خلاقیت را افزایش و روابط اجتماعیشان را بهبود دهندنویسنده: سید مصطفی صابری، روزنامهنگار
مترجم:
شاید شما هم جزو آن گروه باشید که وقتی درباره «بازی رایانهای» میشنوید، ذهنتان ناخودآگاه به سمت گیمنتهای تاریک و پرسروصدایی برود که نوجوانان در آن سرگرم هستند؛ فعالیتی که بهخیال بسیاری از ما چیزی جز اتلاف وقت و سرگرمشدن نازل نیست. درحالیکه دنیای گیم طی سالهای اخیر تغییرات شگفتی به خود دیده و پژوهشهای نوین نشان دادهاند که ماجرا پیچیدهتر از این کلیشه رایج و تثبیت شده در ذهن ماست. در این مطلب سراغ یکی از مهمترین پرسشهای این روزها رفتهایم: «آیا بازی رایانهای واقعاً برای مغز بزرگ سالان هم فایده دارد؟» و اگر بله، با چه شرایط و محدودیتهایی؟ برخلاف تصوری که بسیاری از ما داریم، شواهد علمی موثق حاکی از آن است که اگر نوع بازی و میزان زمان صرفشده بهدرستی انتخاب شود، این سرگرمی میتواند باعث شادابی ذهن، کاهش فرسودگی روانی و حتی تقویت حافظه و خلاقیت بزرگ سالان شود. در ادامه به یافتههای علمی در این حوزه اشاره میکنیم، بعد به دستهبندی بازیهای مفید و سبکهای پیشنهادی میرسیم و در پایان، درباره مرز باریک فایده تا آسیب بازی با تکیه به پژوهشهای روز توصیههایی داریم. با ما باشید.

پژوهشها علیه کلیشهها
در سالهای اخیر، پژوهشهای متعدد در حوزه روانشناسی شناختی و جامعهشناسی بازی نشان دادهاند که ذهن بزرگ سالان هم مانند کودکان نیازمند فعالیتهای چالشبرانگیز و تازه است. بهعنوان نمونه، محققان دانشگاه روچستر در جریان یک مطالعه ثابت کردند که شرکت در بازیهای ویدئویی استراتژیک، میتواند مهارتهای تصمیمگیری و سرعت واکنش مغز را تقویت کند؛ امری که مستقیم در عملکرد شغلی بسیاری از بزرگ سالان هم تاثیرگذار است. در پژوهشی دیگر در دانشگاه آکسفورد (۲۰۲۰)، مشخص شد بزرگ سالانی که به طور منظم و البته محدود به انجام بازیهای ویدئویی سبک پازل یا شبیهساز میپردازند، نشانههای استرس کمتر، رضایت ذهنی بالاتر و حتی انسجام اجتماعی بیشتری را تجربه میکنند. معنای این یافتهها روشن است؛ بازی میتواند بهمثابه فرصتی برای بازسازی روان، فرار از خستگیهای روزمره و تقویت شبکههای اجتماعی عمل کند، بهویژه زمانی که در قالب بازیهای گروهی یا آنلاین با دیگران همراه میشویم. این دادهها در کنار سایر مطالعات جامعهشناسی نشان میدهد که بازی فقط یک سرگرمی منفعل نیست، بلکه بستری است برای یادگیری مهارتهای جدید، تمرین مدارا و حتی کشف جنبههای پنهان خود. بهطور مثال در طول زندگی روزمره بارها در مواجهه با موانع مختلف خسته و دلسرد میشویم؛ اما فرایند بازی به ما یاد میدهد دنبال راهحلهای تازه در جایی باشیم که چندان احتمالش را نمیدهیم. با این حال، پژوهشگران همگی به این نکته مهم اشاره دارند: مزایای بازی فقط زمانی ظهور میکند که انتخاب بازی و مدتزمان استفاده سنجیده و متناسب با نیازهای بزرگ سالی باشد.
چه نوع بازیهایی مناسبتر هستند؟
امروزه تنوع بازیهای رایانهای چنان گسترده شده که انتخاب بر اساس سن، نیاز و هدف ذهنی هر فرد تبدیل به ضرورتی جدی شده است. برخلاف ذهنیت رایج، بازیهای رایانهای فقط محدود به سبکهای اکشن یا ماجراجویی نیستند؛ بخش بزرگی از آنها در حوزههای راهبردی، معمایی، شبیهساز و حتی تعاملات اجتماعی طراحی شدهاند.
بازیهای راهبردی تا معمایی| مطالعات روانشناسی شناختی نشان میدهد بازیهای راهبردی مثل «تمدن» (Civilization) یا «عصر امپراتوریها»، با واداشتن مغز به برنامهریزی و تحلیل موقعیتهای پیچیده، توانایی تصمیمگیری بزرگ سالان را تقویت میکند.
بازیهای معمایی و فکری مانند «تتریس»، «پورتال»، یا حتی بازیهای سودوکوی دیجیتال، برای افزایش تمرکز، حافظه کاری و انعطاف شناختی توصیه میشوند. پژوهشهای دانشگاه استنفورد و پژوهشکدههای علوم شناختی ایران نیز این تأثیر را تأیید کردهاند.
شبیهسازی برای فرار از انزوا| در کنار اینها، بازیهای شبیهساز و نقشآفرینی اجتماعی همچون «سیمز»، «عبور حیوانات» یا هر پلتفرمی که امکان همکاری گروهی دارد، بستر تمرین مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را فراهم میکند. مطالعات بنیاد پژوهشی پیو نشان داده که تجربه بازی گروهی یا آنلاین، احساس تعلق و هدفمندی جمعی را در بزرگ سالان تقویت میکند و حتی در دورههای استرس یا فشار اجتماعی نقش حمایتی دارد. در مقابل، برخی بازیهای بسیار پرتنش و رقابتی (مانند سبک «تیراندازی اولشخص» یا «اکشن شدید») گرچه ممکن است باعث تیز شدن واکنشها و بهبود لحظهای تمرکز شوند، اما فقط در صورت اعتدال قابل توصیهاند. استفاده بیرویه از این نوع بازیها، طبق نتایج پژوهشهای مرکز سلامت روان ایران، میتواند سبب فرسودگی ذهنی و وابستگی شود. در نهایت، انتخاب بازی باید بر اساس نیاز روانی و موقعیت روزمره هر بزرگ سال انجام شود. ترکیبی متعادل از بازیهای راهبردی، معمایی و اجتماعی، همان کلیدی است که پژوهشگران برای ارتقای کیفیت زندگی ذهنی توصیه میکنند.
زمان و شرایط بازی؛ خط باریک فایده تا آسیب
تقریباً همه پژوهشهای تازه تأکید دارند که تأثیر مثبت بازی فقط زمانی محقق میشود که زمان بازی و هدفمندی آن مورد توجه قرار گیرد. نتایج مطالعات مرکز فناوری پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشکده سلامت روان ژاپن نشان داده است که اختصاص ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در روز یا ۴ تا ۷ ساعت در هفته به بازی برای بزرگ سالان، بیشینه سود و کمینه آسیب را به همراه دارد. عبور از این میزان به ویژه به صورت پشت سرهم، خطر افت عملکرد فردی یا وابستگی روانی را افزایش میدهد. عامل کلیدی دیگر، هدفمند بودن تجربه بازی است. انتخاب بازی باید بر اساس شناخت نیاز فکری و شرایط زندگی صورت گیرد، نه صرفاً برای فرار موقت از مشکلات یا جایگزین وظایف روزمره. پژوهشگران دانشگاه آکسفورد توصیه میکنند که تجربههای جمعی، یعنی بازی با دوستان، خانواده یا حتی همکاران، بیشتر از بازی انفرادی بر ارتقای حس تعلق اجتماعی و سلامت روان تأثیر مثبت دارند. خلاصه اینکه هر بازی رایانهای میتواند بالقوه ابزاری برای رشد ذهن و نشاط در بزرگ سالی باشد؛ مشروط به اینکه با انتخاب آگاهانه، مدیریت زمان و هدفمندی، این سرگرمی نقشی سالم و سازنده در سبک زندگی ما بیابد.
دردسرهای زیادهروی در گیم
ممکن است برای سرگرمی، همراهی با فرزند یا افزایش هوش و خلاقیت سراغ دنیای رنگارنگ گیم برویم؛ اما از آنجایی که بیشتر بازیها طوری طراحی شدهاند که مخاطب را وسوسه به انجام بیشتر مراحل میکند؛ باید حواسمان باشد که کجا این سرگرمی آرام و مفید تبدیل به تهدیدی پنهان برای سلامت و روابطمان میشود. واقعیت این است که پژوهشهای روانشناسی و پزشکی، زیادهروی در بازی را در ردیف سایر اعتیادهای رفتاری قرار میدهند؛ اعتیادی که ممکن است تدریجی و بیصدا، کیفیت زندگی شخصی و اجتماعی را فروببلعد. مضرات زیادهروی در بازی فقط به اتلاف وقت محدود نمیشود. استفاده بیشازحد از بازیهای رایانهای میتواند منجر به اختلال برنامهریزی روزانه، افت تحصیلی یا کاری، ضعف روابط خانوادگی و دوستانه شود؛ پژوهشهای مرکز ملی سلامت آمریکا و انجمن جامعهشناسی ایران نشان دادهاند که افراط در گیم، احساس انزوا، کاهش مشارکت در گفتوگوهای واقعی، تعارضات زوجین و آسیب به ارتباط والد و فرزند را افزایش میدهد. از طرفی از منظر فیزیکی، نشستن طولانی و خیرهشدن به صفحه نمایش، به سلامت چشمها، گردن، مچ دست و حتی خواب آسیب جدی میزند و ریسک مشکلاتِ اسکلتی و عصبی را بالا میبرد.
علایم وابستگی زیاد به دنیای بازی
وقتی صحبت از وابستگی به بازیهای رایانهای میشود، نشانهها آرام و تدریجی ظهور میکنند اما اغلب نادیده گرفته میشوند. بهطوری که فرد خود را در موقعیتی میبیند که شروع بازی تبدیل به یک رفتار غیرارادی و تکرارشونده شده است و برای بازی کردن حتی بهانه میتراشد یا مواقعی که دقایقی از آن دور مانده، احساس بیقراری و بیحوصلگی به سراغش میآید. کمکم متوجه میشود زمان زیادی را صرف بازی میکند و حتی بارها تصمیم به کاهش یا قطع میگیرد اما موفق نمیشود. در این میان، مسئولیتها و برنامههای دیگر زندگیاش کمرنگ میشود؛ گاهی کار یا تحصیل و گاهی روابط خانوادگی و اجتماعی به تعویق میافتد یا کمرنگ میشود. فرد ممکن است علاقهمندی خود را به سایر تفریحات و حتی فعالیتهای ساده روزمره از دست بدهد و اغلب کاهش انرژی یا نوعی خستگی دایمی را تجربه کند. پنهانکاری درباره مدت زمان بازی، یا تلاش برای توجیه آن نزد اطرافیان، به تدریج بخشی از رفتار روزانهاش میشود. نشانههای جسمی مثل سردردهای گاهبهگاه، درد گردن و شانه، خستگی چشم یا اختلال در خواب نیز به آرامی ظاهر میشوند؛ همه اینها در کنار هم زنگ خطری جدیاند که نشان میدهد بازی از یک سرگرمی سالم به عاملی تاثیرگذار و گاه سلطهگر بر زندگی بدل شده است.

پژوهشها علیه کلیشهها
در سالهای اخیر، پژوهشهای متعدد در حوزه روانشناسی شناختی و جامعهشناسی بازی نشان دادهاند که ذهن بزرگ سالان هم مانند کودکان نیازمند فعالیتهای چالشبرانگیز و تازه است. بهعنوان نمونه، محققان دانشگاه روچستر در جریان یک مطالعه ثابت کردند که شرکت در بازیهای ویدئویی استراتژیک، میتواند مهارتهای تصمیمگیری و سرعت واکنش مغز را تقویت کند؛ امری که مستقیم در عملکرد شغلی بسیاری از بزرگ سالان هم تاثیرگذار است. در پژوهشی دیگر در دانشگاه آکسفورد (۲۰۲۰)، مشخص شد بزرگ سالانی که به طور منظم و البته محدود به انجام بازیهای ویدئویی سبک پازل یا شبیهساز میپردازند، نشانههای استرس کمتر، رضایت ذهنی بالاتر و حتی انسجام اجتماعی بیشتری را تجربه میکنند. معنای این یافتهها روشن است؛ بازی میتواند بهمثابه فرصتی برای بازسازی روان، فرار از خستگیهای روزمره و تقویت شبکههای اجتماعی عمل کند، بهویژه زمانی که در قالب بازیهای گروهی یا آنلاین با دیگران همراه میشویم. این دادهها در کنار سایر مطالعات جامعهشناسی نشان میدهد که بازی فقط یک سرگرمی منفعل نیست، بلکه بستری است برای یادگیری مهارتهای جدید، تمرین مدارا و حتی کشف جنبههای پنهان خود. بهطور مثال در طول زندگی روزمره بارها در مواجهه با موانع مختلف خسته و دلسرد میشویم؛ اما فرایند بازی به ما یاد میدهد دنبال راهحلهای تازه در جایی باشیم که چندان احتمالش را نمیدهیم. با این حال، پژوهشگران همگی به این نکته مهم اشاره دارند: مزایای بازی فقط زمانی ظهور میکند که انتخاب بازی و مدتزمان استفاده سنجیده و متناسب با نیازهای بزرگ سالی باشد.
چه نوع بازیهایی مناسبتر هستند؟
امروزه تنوع بازیهای رایانهای چنان گسترده شده که انتخاب بر اساس سن، نیاز و هدف ذهنی هر فرد تبدیل به ضرورتی جدی شده است. برخلاف ذهنیت رایج، بازیهای رایانهای فقط محدود به سبکهای اکشن یا ماجراجویی نیستند؛ بخش بزرگی از آنها در حوزههای راهبردی، معمایی، شبیهساز و حتی تعاملات اجتماعی طراحی شدهاند.
بازیهای راهبردی تا معمایی| مطالعات روانشناسی شناختی نشان میدهد بازیهای راهبردی مثل «تمدن» (Civilization) یا «عصر امپراتوریها»، با واداشتن مغز به برنامهریزی و تحلیل موقعیتهای پیچیده، توانایی تصمیمگیری بزرگ سالان را تقویت میکند.
بازیهای معمایی و فکری مانند «تتریس»، «پورتال»، یا حتی بازیهای سودوکوی دیجیتال، برای افزایش تمرکز، حافظه کاری و انعطاف شناختی توصیه میشوند. پژوهشهای دانشگاه استنفورد و پژوهشکدههای علوم شناختی ایران نیز این تأثیر را تأیید کردهاند.
شبیهسازی برای فرار از انزوا| در کنار اینها، بازیهای شبیهساز و نقشآفرینی اجتماعی همچون «سیمز»، «عبور حیوانات» یا هر پلتفرمی که امکان همکاری گروهی دارد، بستر تمرین مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را فراهم میکند. مطالعات بنیاد پژوهشی پیو نشان داده که تجربه بازی گروهی یا آنلاین، احساس تعلق و هدفمندی جمعی را در بزرگ سالان تقویت میکند و حتی در دورههای استرس یا فشار اجتماعی نقش حمایتی دارد. در مقابل، برخی بازیهای بسیار پرتنش و رقابتی (مانند سبک «تیراندازی اولشخص» یا «اکشن شدید») گرچه ممکن است باعث تیز شدن واکنشها و بهبود لحظهای تمرکز شوند، اما فقط در صورت اعتدال قابل توصیهاند. استفاده بیرویه از این نوع بازیها، طبق نتایج پژوهشهای مرکز سلامت روان ایران، میتواند سبب فرسودگی ذهنی و وابستگی شود. در نهایت، انتخاب بازی باید بر اساس نیاز روانی و موقعیت روزمره هر بزرگ سال انجام شود. ترکیبی متعادل از بازیهای راهبردی، معمایی و اجتماعی، همان کلیدی است که پژوهشگران برای ارتقای کیفیت زندگی ذهنی توصیه میکنند.

زمان و شرایط بازی؛ خط باریک فایده تا آسیب
تقریباً همه پژوهشهای تازه تأکید دارند که تأثیر مثبت بازی فقط زمانی محقق میشود که زمان بازی و هدفمندی آن مورد توجه قرار گیرد. نتایج مطالعات مرکز فناوری پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشکده سلامت روان ژاپن نشان داده است که اختصاص ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در روز یا ۴ تا ۷ ساعت در هفته به بازی برای بزرگ سالان، بیشینه سود و کمینه آسیب را به همراه دارد. عبور از این میزان به ویژه به صورت پشت سرهم، خطر افت عملکرد فردی یا وابستگی روانی را افزایش میدهد. عامل کلیدی دیگر، هدفمند بودن تجربه بازی است. انتخاب بازی باید بر اساس شناخت نیاز فکری و شرایط زندگی صورت گیرد، نه صرفاً برای فرار موقت از مشکلات یا جایگزین وظایف روزمره. پژوهشگران دانشگاه آکسفورد توصیه میکنند که تجربههای جمعی، یعنی بازی با دوستان، خانواده یا حتی همکاران، بیشتر از بازی انفرادی بر ارتقای حس تعلق اجتماعی و سلامت روان تأثیر مثبت دارند. خلاصه اینکه هر بازی رایانهای میتواند بالقوه ابزاری برای رشد ذهن و نشاط در بزرگ سالی باشد؛ مشروط به اینکه با انتخاب آگاهانه، مدیریت زمان و هدفمندی، این سرگرمی نقشی سالم و سازنده در سبک زندگی ما بیابد.
دردسرهای زیادهروی در گیم
ممکن است برای سرگرمی، همراهی با فرزند یا افزایش هوش و خلاقیت سراغ دنیای رنگارنگ گیم برویم؛ اما از آنجایی که بیشتر بازیها طوری طراحی شدهاند که مخاطب را وسوسه به انجام بیشتر مراحل میکند؛ باید حواسمان باشد که کجا این سرگرمی آرام و مفید تبدیل به تهدیدی پنهان برای سلامت و روابطمان میشود. واقعیت این است که پژوهشهای روانشناسی و پزشکی، زیادهروی در بازی را در ردیف سایر اعتیادهای رفتاری قرار میدهند؛ اعتیادی که ممکن است تدریجی و بیصدا، کیفیت زندگی شخصی و اجتماعی را فروببلعد. مضرات زیادهروی در بازی فقط به اتلاف وقت محدود نمیشود. استفاده بیشازحد از بازیهای رایانهای میتواند منجر به اختلال برنامهریزی روزانه، افت تحصیلی یا کاری، ضعف روابط خانوادگی و دوستانه شود؛ پژوهشهای مرکز ملی سلامت آمریکا و انجمن جامعهشناسی ایران نشان دادهاند که افراط در گیم، احساس انزوا، کاهش مشارکت در گفتوگوهای واقعی، تعارضات زوجین و آسیب به ارتباط والد و فرزند را افزایش میدهد. از طرفی از منظر فیزیکی، نشستن طولانی و خیرهشدن به صفحه نمایش، به سلامت چشمها، گردن، مچ دست و حتی خواب آسیب جدی میزند و ریسک مشکلاتِ اسکلتی و عصبی را بالا میبرد.
علایم وابستگی زیاد به دنیای بازی
وقتی صحبت از وابستگی به بازیهای رایانهای میشود، نشانهها آرام و تدریجی ظهور میکنند اما اغلب نادیده گرفته میشوند. بهطوری که فرد خود را در موقعیتی میبیند که شروع بازی تبدیل به یک رفتار غیرارادی و تکرارشونده شده است و برای بازی کردن حتی بهانه میتراشد یا مواقعی که دقایقی از آن دور مانده، احساس بیقراری و بیحوصلگی به سراغش میآید. کمکم متوجه میشود زمان زیادی را صرف بازی میکند و حتی بارها تصمیم به کاهش یا قطع میگیرد اما موفق نمیشود. در این میان، مسئولیتها و برنامههای دیگر زندگیاش کمرنگ میشود؛ گاهی کار یا تحصیل و گاهی روابط خانوادگی و اجتماعی به تعویق میافتد یا کمرنگ میشود. فرد ممکن است علاقهمندی خود را به سایر تفریحات و حتی فعالیتهای ساده روزمره از دست بدهد و اغلب کاهش انرژی یا نوعی خستگی دایمی را تجربه کند. پنهانکاری درباره مدت زمان بازی، یا تلاش برای توجیه آن نزد اطرافیان، به تدریج بخشی از رفتار روزانهاش میشود. نشانههای جسمی مثل سردردهای گاهبهگاه، درد گردن و شانه، خستگی چشم یا اختلال در خواب نیز به آرامی ظاهر میشوند؛ همه اینها در کنار هم زنگ خطری جدیاند که نشان میدهد بازی از یک سرگرمی سالم به عاملی تاثیرگذار و گاه سلطهگر بر زندگی بدل شده است.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده
-
فینالی که یک هفته طول کشید!
-
نسل جوان، مخاطب اصلی روح ا...
-
فرمول مواجهه با بسته آمریکایی
-
مسیر عبور از مین گذاری های اقتصاد
-
خیانتهای ترند «خوشتیپ»
-
اورژانس مشهد در وضعیت اورژانسی!
-
کنسرسیوم، مکمل صنعت هسته ای و نه جایگزین
-
بازیهای رایانهای؛ دشمن ذهن یا ابزار سلامت روان؟
-
قاضی القضات واقع بین
-
شکست امنیتی بزرگ روسها
-
بازار خشک شیر خشک