لیگ ملتهای اروپا، شور تازه یا تکرار ملالآور؟
پرتغال درحالی با مهار یامال و گلزنی کریس دوباره قهرمان لیگ ملتهای اروپا شد که بسیاری معتقدند این رقابتها باعث مصدومیت ستارهها و کاهش جذابیتهای تورنمنتهای مهم میشود؛ از طرفی موافقان میگویند با این جام، فیفادی هدفمند شده و تیمها به جوانان اعتماد بیشتری میکنندنویسنده: سید مصطفی صابری، روزنامهنگار
مترجم:

چهار دوره است که لیگ ملتهای اروپا به عنوان یک فرمت جدید فوتبال ملی در میان هواداران، مربیان و ستارهها پرسشبرانگیز مانده است؛ رقابتی که امسال با بازیهایی چون تقابل تماشایی اسپانیا و فرانسه (با نتیجه ۵ بر ۴) و فینالی که به جای دوئل لامین یامال با کریس رونالدو، با گلزنی کریس و بعد هم مصدومیتش و مهار سوپراستار اسپانیا در ضربات پنالتی برندهاش را شناخت و مورد توجه قرار گرفت. اما بحث چند وقت اخیر درباره شکل خاص برگزاری این رقابتها آن است که آیا این لیگ فرصتی برای شکوفایی تیمهای کوچک و مسابقاتی عادلانه است یا تهدیدی برای سلامت بازیکنانی که هر سال، زیر فشار بازیهای بیپایان باشگاهی و ملی فرسودهتر میشوند؟ آیا هواداران از چشمانداز رقابتهای ملی و درآمد مضاعف، دلگرماند یا دلخسته از مواجهه بیوقفه با بازیهای تکراری که در خطر کماهمیت شدن هستند؟ این لیگ هنوز پاسخی قطعی نداده و هر فصل، این پرسشها پررنگتر مطرح میشود.
جهتدهی درست به فیفا دی
پیش از راهاندازی لیگ ملتها، روزهای موسوم به «فیفا دی» معمولاً با بازیهای دوستانه کماهمیت، بدون انگیزه و هدفی مشخص برگزار میشد. مربیان چراغ خاموش بازیکنان ذخیره را میدان میدادند و اغلب تماشاگران این بازیها را بیاهمیت میدانستند. لیگ ملتهای اروپا این فضا را متحول کرد. حالا هر بازی نقشی در سرنوشت تیمها دارد؛ هر پیروزی یا شکست میتواند به صعود یا سقوط منجر شود و این ساختار، به سیر طبیعی اوج و افول تیمهای ملی معنا بخشیده است. آیا در گذر زمان، این رویکرد تازه باعث پویایی بیشتر و دشواری تصمیمگیریها برای مربیان شده، یا سود یا آسیب بلندمدتش هنوز ناشناخته است؟
جوانگرایی و ترکیبسازی تیمها
کارکرد میدانآزمایی لیگ ملتها، به ویژه برای کشورهایی که انتقال نسل دشوارتری دارند، چشمگیر بوده است. بسیاری از ستارههای جوان تیمها که در یورو یا جام جهانی فرصت دیده شدن نداشتند دقیقاً در بازیهای لیگ ملتها اولین میدان جدی خود را تجربه کردند. بر اساس گزارش BBC Sport، میانگین سن بازیکنان جدیدالورود به تیمهای ملی طی چهار دوره برگزاری این لیگ، کاهش یافته است. مربیان بهراحتی میتوانند ترکیبهای تازه و تاکتیکهای تهاجمی را با ریسک پایینتر آزمایش کنند. اما این تنوع و گردش بازیکن تا چه اندازه به رشد واقعی فوتبال ملی انجامیده و آیا موجب تضعیف انسجام یا تقویت شجاعت فنی شده است؟
ایجاد رقابت، انگیزه و هویت برای تیمهای ضعیف
مهمترین شعار و شاید موفقترین کارکرد لیگ ملتهای اروپا، «فرصت برابر» در سطوح پایینتر است. تیمهایی چون مجارستان، گرجستان، اسلوونی و آلبانی با صعودهای پیاپی به سطوح بالاتر لیگ ملتها، نه تنها برای هواداران ملی خود امید و هیجان ساختهاند، بلکه الهامبخش سایر تیمهای کوچک اروپا شدهاند. برای بازیکنان کشورهایی که تیم قدرتمندی ندارند لیگ ملتها مثل یک جام جهانی کوچک است؛ هر مسابقه شانس تازهای برای اثبات لیاقت، حضور در باشگاههای مهم و ... است.
انسجام ساختاری رقابتها
پیش از آغاز لیگ ملتها، تقویم فوتبال ملی متفاوت و بیقواره بود؛ هر کشور حسب علاقه یا امکانات، با رقبای تصادفی روبه رو میشد. این عدمانسجام در بین تماشاگران و مربیان سردرگمی ایجاد میکرد. با ساختار گروهها، رتبهبندیها و نظام صعود و سقوط، نظمی تازه شکل گرفته است؛ همه تیمها میدانند کجا ایستادهاند، چه چیزی در انتظار آنهاست و حتی ضعیفترینها انگیزهای روشن برای تلاش دارند. The Athletic در گزارشی (۲۰۲۴) نوشت: برای اولین بار فوتبال ملی اروپا در یک سیستم طبقهبندیشده و هدفمند، به سوی رقابت عادلانه رفته است. این انسجام ساختاری، حتی برای رسانهها و برنامهسازان تلویزیونی، به معنای احترام برنامه و شفافیت بیشتر است.
درآمدزایی و بازتوزیع منابع
بر اساس دادههای رسمی یوفا و نقل از ESPN FC، طی دو دوره اخیر لیگ ملتها بیش از ۱۵۰ میلیون یورو درآمد از محل پخش تلویزیونی و حمایت مالی بین اتحادیههای ملی تقسیم شده است. بسیاری از تیمهای متوسط و ضعیف که پیشتر در رقابت با غولها شانسی برای جذب اسپانسر و حمایت مالی نداشتند، حالا به واسطه لیگ ملتها سهم بیشتری از گردش مالی فوتبال اروپا بردهاند. این درآمدها صرف بهبود زیرساخت، کمپهای ملی نوجوانان و توسعه آکادمیهای فوتبال شده و حتی برخی فدراسیونهای شرق اروپا بخشهایی از بدهیهای مزمن خود را به همین طریق پرداخت کردهاند. سوال این است: آیا توزیع عادلانه سود میان همه اعضا، واقعاً بخش محروم فوتبال اروپا را متحول خواهد کرد یا همچنان فاصله مالی تیمهای بزرگ و کوچک تداوم دارد؟
خستگی و مصدومیت بازیکنان
برگزاری فشرده رقابتهای ملی، به ویژه در بطن فصلی که باشگاهها با برنامهریزی سنگین مواجهاند، اثرات عینی خود را گذاشته است. فصل گذشته چند بازیکن مطرح با قراردادهای چندصدمیلیون دلاری بهخاطر خستگی و آسیبدیدگی ناشی از ازدحام رقابتها بخشی از لیگ ملتها یا بازیهای باشگاهی را از دست دادند. حتی شایعات استعفای زودهنگام برخی بازیکنان از تیمهای ملی در کشورهای اسکاندیناوی و اروپای شرقی به این موضوع نسبت داده شد.
تأثیر منفی بر برنامه باشگاهها
دوگانه باشگاه و تیم ملی از قدیم محل مناقشه بوده است؛ اما لیگ ملتها این تقابل را به اوج رسانده است. باشگاههایی که میلیونها دلار صرف آمادهسازی و انتقال بازیکنان میکنند، ناگهان باید آنها را نصفه کاره و گاه مصدوم به باشگاه بازگردانند. مربیانی چون یورگن کلوپ و پپ گواردیولا چندین بار علناً به رسانهها گلایه کردهاند که لیگ ملتها سازوکار آمادگی پیشفصل و اردوی تاکتیکی باشگاهها را مختل کرده است. کار به جایی رسیده که برخی مربیان، تن به تغییرات تاکتیکی پیشبینینشده میدهند و بازیکنان تا مرز فرسودگی ذهنی فشار را تحمل میکنند. آیا فوتبال ملی و باشگاهی ناگزیر باید یکی را فدای دیگری کند یا راهحلی برای حفظ توازن وجود دارد؟
کاهش جذابیت بازیها
یکی از نکات مورد انتقاد رسانهها و تماشاگران فوتبال این است که فرمت جدید باعث تکرار بازیهای تقریباً مشابه با فواصل کوتاه و کاهش هیجان بکر بازیهای سنتی ملی شده است. در حالی که پیشتر، مواجهه این تیمها یک رویداد مهم و گاه نادر محسوب میشد. حالا نه تنها انرژی رسانهای کمتر شده، بلکه استقبال هواداران معمولی هم افت کرده است. چه تعداد از هواداران دیگر حاضرند شبها را صرف تماشای رقابتی کنند که سه ماه قبل هم یک نمونهاش را دیدهاند؟
بیاهمیتی بعضی بازیهای سطح پایین
همانقدر که صعود مجارستان یا مونتهنگرو خبرساز است، بازیهایی در گروههای سطح D و C هرگز در رسانهها دیده نمیشود. تیمهایی چون سانمارینو، لیختناشتاین یا آندورا، بهرغم شعار فرصت برابر، همچنان بازیهایشان کمتماشاگر و بیاثر است. برخی کارشناسان، این رقابتها را «دوستانههای اجباری» یا «اردوهای ملی با پوسته جدید» توصیف کردهاند. آیا این بخشها، صرفاً باری اضافی بر تقویم ملی هستند، یا تنها راه دیدهشدن برای فوتبال کشورهای کوچک؟

حرفهای بینظیر کریس درباره یامال
فینال لیگ ملتهای اروپا برای خیلی از فوتبالیها دوئل کریس و یامال بود؛ دو بازیکن با حدود 23 سال اختلاف سنی. در حقیقت یامال فقط دو سال از پسر کریس بزرگتر است. فینالی که با بالابردن جام توسط کریس تمام شد، فوق ستاره تمام نشدنی فوتبال که در جریان بازی یک موقعیت مرده و ساده را تبدیل به گل کرد و قبل از سوت پایان 90 دقیقه مصدوم شده بود؛ آنطرف هم یامال بعد از آنکه مهار شده بود تعویض شد، با این حساب خیلیها پیروز این فینال را کریس میدانستند و او درحالیکه با جام قهرمانی در جمع هواداران بود با سوالاتی مواجه شد که پاسخهای بسیار دقیقی به آنها داد. خبرنگار از او پرسید: «در چنین روز مهمی، چه صحبتی با لامین یامال داری»؟ رونالدو هوشمندانه جواب داد: «صحبت خاصی نیست، اون قراره جوایز فردی و تیمی زیادی ببره، تکرار میکنم، اون فقط ۱۷ سالشه؛ پسر بچهایه که پتانسیل پیشرفت زیادی داره؛ یک پدیده است اما بذارید راحت باشه؛ این درخواست رو ازتون دارم، چون مسیری طولانی در پیش داره؛ اون احتمالا بارها لیگ ملت ها رو فتح می کنه پس آروم باشید». کریس با این حرفها به همه نشان داد که انتظار زیادی که از یامال و درخشش او وجود دارد باعث جو روانی نامناسبی برای این بازیکن 17 ساله شده که فرصت زیادی برای تکرار قهرمانی و موفقیت دارد. بعد خبرنگار با زیرکی برای ایجاد حاشیه پرسید: «کریستیانو، اگه تو مربی بودی، بازیکنی مثل یامال رو تعویض میکردی»؟ اما رونالدو بازهم هوشمندانه جواب داد و گفت: «ببین، مربیتون خودش یک پدیده است، اون بهتر از من می دونه، من مربی نیستم، شما قبلا هزاران بازی رو بردید. همین مربی محترم قبل این با اسپانیا به افتخارات زیادی رسیده، چی میخوای بهت بگم؟ وقتی اون چنین تصمیمی گرفته برای تقویت تیمش بوده، همون طور که من و بازیکنای دیگه تعویض شدن، نظر دادن همیشه آسونترین کاره اما فقط مربیا هستن که میدونن کی بهتره و کی می تونه در تیم عملکرد بهتری داشته باشه». با این رفتار کریس قهرمانی را تبدیل به دوگانهای با یامال که خودش پیروز آن شده نکرد، خیلی حرفهای درباره تصمیم مربی اسپانیا برای تعویض یامال جواب داد و نشان داد دنبال اثبات اینکه از یامال بهتر است نبوده و نیست.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده
-
لیگ ملتهای اروپا، شور تازه یا تکرار ملالآور؟
-
گروسی؛ داور یا بازیکن؟
-
عدالت بدون خط قرمز
-
رقابت همکاران قدیمی!
-
روان دانشجویان پزشکی در خطر
-
بانک اهداف صهیونیستها روی میز نیروهای مسلح
-
هتتریک آقای اژهای
-
سناریوهای فوتبالی برای مشهد
-
اجاره بها بدون سقف
-
پرونده مقصران سیل مشهد روی میز دادگاه کیفری
-
لهجه و فرهنگ مشهدی در ایران محبوب است
-
خیمه شب بازی فوتبال ایران تمامی ندارد!
-
غنی اما غریب در جهان!