فوق ستارهها 17 سالگی کجا بودند؟
یامال فوق ستاره 17 ساله بارسا و اسپانیا درحالی گزینه کسب توپ طلاست که فوقستارههای فوتبال دنیا در سن او در این سطح شناخته شده نبودند؛ از طرفی بیشتر بازیکنان ایرانی حتی فوتبالیست حرفهای هم نشده بودندنویسنده: شایان الهآبادی، خبرنگار
مترجم:
یامال فینال لیگ ملتها را با کریس و پرتغال بازی کرد؛ در لیگ قهرمانان هم مقهور تجربه اینتریها شد اما این فصل فوتبال دنیا را که مرور کنیم شاید هیچ بازیکنی عملکرد یامال را نداشته باشد؛ حتی اگر توپ طلا به بازیکنی مثل دمبله برسد که لیگ قهرمانان را با پیاس جی بالا برده، اما هواداران فوتبال، ستاره 17 ساله بارسا را بهترین بازیکن حال حاضر دنیا میدانند هرچند انتقادهایی از مغرور شدن او هم وجود دارد. بههر حال یامال دو سال است که ستاره شده، در 16 سالگی و در جریان یورو نقش اول قهرمانی اسپانیا بود. امسال هم با بارسا درخشید و هنوز راه درازی در پیش دارد. برای اینکه بدانیم او چقدر زود فوقستاره شده هیچ چیز اندازه مقایسه عملکرد او با دیگر فوقستارهها جالب نخواهد بود. حتی در فوتبال روز دنیا که بازیکنان قبل از 20 سالگی شانس مطرح شدن و ملیپوشی دارند کمتر بازیکنی تا این سطح دیده شده. در فوتبال ما هم که تکلیف معلوم است، خیلی راحت بازیکن 28 ساله را در ترکیب تیم ملی میگذاریم و صرفاً چون اولین بازی ملی آن بازیکن است مربی تیم میگوید جوانگرایی هزینه دارد. اصولاً حتی در باشگاههای ما هم بازیکن 17، 18 ساله به ندرت فیکس بازی میکند. این مقایسه به شکل جالبتری شاهکار یامال و آکادمی لاماسیا که طی سالهای اخیر چند محصول دیگر مثل کوبارسی، گاوی و بالده را رو کرده مشخص میکند. با ما باشید.

ستارههای بزرگ اروپا در ۱۷ سالگی

کیلیان امباپه
جرقهای که جهان را روشن کرد
در ۱۷ سالگی، کیلیان امباپه در موناکو، جایی بین نیمکت و ترکیب اصلی، شروع به درخشیدن کرد. او با سرعت، تکنیک و اعتمادبهنفس بالایش خیلی زود نگاه رسانهها و استعدادیابها را به خود جلب کرد. در همین سن، با گلهایی که برای موناکو به ثمر رساند، مقایسهاش با آنری آغاز شد و فقط یک سال بعد، او در لیگ قهرمانان اروپا همه را متحیر کرد. امباپه حالا ستاره اول فرانسه است و یکی از شانسهای همیشگی توپ طلا؛ اما آنچه او در ۱۷ سالگی داشت، نه فقط مهارت، بلکه باور به تبدیل شدن به بهترین جهان بود.

ارلینگ هالند
بچهغولی که ستاره شد
در ۱۷ سالگی، ارلینگ هالند هنوز در زادگاهش نروژ و در تیم مولده بازی میکرد، اما همینجا بود که نشانههای یک مهاجم خارقالعاده را بروز داد. زیر نظر اولهگنار سولسشر، توانست قدرت بدنی، ضربات سرمرگبار وشم گلزنی خود را تقویت کند. در این سن، شاید او هنوز ستاره جهانی نبود، اما مسیرش با شتابی عجیب در حال اوجگیری بود. سال بعد در تیم سالزبورگ اتریش، با هتتریکهای متوالی در لیگ قهرمانان، رسماً به پدیدهای جهانی تبدیل شد.

محمد صلاح
از خاک آفریقا تا روشنایی اروپا
در ۱۷ سالگی، محمد صلاح در تیم المقاولون مصر بازی میکرد. آن زمان نه نامی داشت و نه امکاناتی درحد اروپا، اما سرعت ودریبلی که داشت، خبراز یک آینده درخشان میداد. او مسیرش را از لیگ مصر به سوئیس، سپس چلسی و بعد ایتالیا رساند. برخلاف یامال که در نوجوانی به شهرت رسید، صلاح راهی دشوار و تدریجی را پیمود. تا حدود ۲۴ سالگی طول کشید تا او به یکی از بهترینهای جهان تبدیل شود. اما همین پیشزمینه سخت، او را به بازیکنی تشنه موفقیت و کمنظیر در ثبات تبدیل کرد. در ۱۷سالگیاش، کمتر کسی باور داشت روزی برای بردن توپ طلا از او نام برده شود.

عثمان دمبله
تکنیکی اما شکننده
در ۱۷ سالگی، عثمان دمبله درآکادمی رن فرانسه، با دریبلهایی چشمنواز همه را متعجب کرده بود. او خیلی زود وارد ترکیب اصلی شد و در ۱۸ سالگی به بوروسیا دورتموند رفت. استعداد ذاتی، بازی با هر دو پا و جسارت در تکبهتک، خیلیها را به یاد نیمار میانداخت. اما همانطور که درخشید، با مصدومیتهای مکرر و بیثباتی روحی، مسیرش پیچیده شد و در بارسلونا هرگز آن ستارهای نشد که انتظار میرفت. حالا اما، در پاریسنژرمن، او دوباره متولد شده. زیر نظر لوئیس انریکه، دمبله به ثباتی رسیده که کمتر کسی انتظارش را داشت. پاس گلهای پیاپی،دریبلهای برقآسا و درخشش درلیگ قهرمانان باعث شده نام او حالا بهعنوان یکی ازشانسهای اصلی کسب توپ طلا مطرح شود.

رافینیا
ستارهای بی سروصدا با ذهنیت جنگنده
رافینیا در ۱۷ سالگی هنوز در تیمهای گمنام برزیل بازی میکرد و خبری از بازی در باشگاههای بزرگ نبود. او نه مثل یامال پدیدهای جهانی بود و نه ستاره آکادمی مشهوری. اما مسیرش را با تلاش و پشتکار ساخت؛ از پرتغال تا لیدز و سپس بارسلونا. در نیوکمپ، شاید زیر سایه بازیکنانی مثل یامال یا لواندوفسکی باشد، اما با سبک بازی فداکارانه، گلهای مهم و کار تیمی، جای خودش را باز کرده. رافینیا نماینده بازیکنانی است که بیهیاهو بالا میآیند و با ثبات و تمرکز، به مهرههای کلیدی تبدیل میشوند؛ مسیری که متفاوت از یامال است، اما ارزش خودش را دارد.

ویتینیا
مغز متفکر خاموش PSG
در ۱۷ سالگی، ویتینیا در تیم پایههای پورتوی پرتغال بود و بهتدریج وارد تیم اصلی شد. برخلاف بازیکنان نمایشی، او سبکی آرام و هوشمندانه در بازی دارد. ویتینیا بهجای درخشش رسانهای، در سکوت جلو رفت و از پورتو به وولورهمپتون و سپس پاریسنژرمن رسید. در PSG، در کنار ستارههای پرزرقوبرق مثل امباپه و نیمار، نقشش کمتر دیده میشد، اما مربیان او را کلید بازیسازی میدانند. در ۱۷ سالگی شاید کسی تصور نمیکرد که او روزی در یک سال قهرمان سه گانه داخلی لیگ فرانسه، لیگ قهرمانان و جام ملت ها شود، اما ویتینیا مثال خوبی است از بازیکنی که با نظم، تعهد و ذهنیت تیمی میتواند به قلب یک تیم بزرگ تبدیل شود.

وینیسیوس جونیور
از فاولا برزیل تا تاجگذاری در مادرید
در ۱۷ سالگی، وینیسیوس جونیور هنوز در فلامنگو بازی میکرد، اما جهان فوتبال او را شناخته بود. رئال مادرید، قبل از تولد ۱۸ سالگیاش، با مبلغی سنگین او را خرید تا به نوعی برای آینده سرمایهگذاری کرده باشد. او از همان نوجوانی با دریبلهای برقآسا و جسارت در تکبهتک، توجه همه را جلب کرده بود. با این حال، دوران اول حضورش در رئال پر از انتقاد و نوسان بود. بسیاری او را بازیکنی خام و تمامکنندهای ضعیف میدانستند، اما وینی با تمرین، بلوغ ذهنی و اعتماد آنچلوتی، حالا یکی از ستارههای بیرقیب فوتبال دنیاست.
ستارههای فوتبال ایران در ۱۷ سالگی

علیرضا بیرانوند
از چوپانی تا مهار پنالتی رونالدو
در ۱۷ سالگی، علیرضا بیرانوند نه در تیم ملی بود و نه حتی در لیگ برتر؛ او در خوابگاههای بدون امکانات تهران دنبال فرصتی برای دیده شدن میگشت. مسیر او از کارگری و دروازهبانی در زمینهای خاکی لرستان، به نفت تهران و بعد به پرسپولیس رسید. شاید بیشتر از همه باید ساختار ورزش ایران را در کشف دیرهنگام این ستارهها مقصر دانست. در همان سالهای ابتدایی، با پرتابهای بلند و واکنشهای استثناییاش معروف شد. اما نقطه عطف فوتبال او، مهار پنالتی رونالدو در جام جهانی ۲۰۱۸ بود. در حالی که لامین یامال در ۱۷ سالگی نامزد توپ طلاست، بیرانوند در آن سن هنوز درگیر بقا و کشف بود. او نماد پایداری است؛ داستان کسی که مسیر قهرمانی را از پایینترین نقطه شروع کرد.

مهدی ترابی
بیحاشیه و تکنیکی
در ۱۷ سالگی، مهدی ترابی در سایپا دیده شد. بازیکنی کمحرف اما با تکنیک بالا و بازی آرام که کمتر کسی انتظار داشت به ستارهای بزرگ تبدیل شود. او نه جنجالی بود و نه پرسروصدا، اما با ثبات و پیشرفت تدریجی، خودش را به تیم ملی و پرسپولیس رساند. ترابی از آن دسته بازیکنانی است که درخشش ناگهانی نداشت، اما با ذهنیت حرفهای و تمرکز بالا، به مهرهای تأثیرگذار در فوتبال ایران تبدیل شد. در ۱۷ سالگی، حتی در تیمملی جوانان هم ستاره نبود، اما حالا یکی از چهرههای موثر فوتبال است؛ مسیری کاملاً متفاوت با نوجوانی مثل یامال.

مرتضی
پورعلیگنجی
مدافعِ آرامِ آیندهدار
در ۱۷ سالگی، پورعلیگنجی در تیمهای پایه سایپا و بعد در نفت تهران بود. او با قد و فیزیک مناسبش، از همان ابتدا بهعنوان مدافعی باهوش و با آگاهی تاکتیکی شناخته میشد، اما خبری از شهرت نبود. سالها بعد، با دعوت به تیم ملی توسط کارلوس کیروش، ستارهاش در خط دفاعی درخشید. حضور در جام ملتها و جام جهانی، بازی در لیگ چین و قطر و ثبات در خط دفاعی ایران، نشان داد مسیر او هرچند آرام اما مطمئن بوده. اگر یامال با دریبلها در ۱۷ سالگی خبرساز شد، پورعلیگنجی با تمرکز دفاعی و صبوری، پلهپله بالا رفت.

روزبه چشمی
ستاره پرحاشیه
روزبه چشمی در ۱۷ سالگی در آکادمی صبا بازی میکرد و بعدها به تیم امید رسید. او مدافع، هافبک دفاعی و حتی گاهی مهاجم بازی کرده؛ نماد بازیکنی با چند پست که شاید هیچوقت سوپراستار نشد، اما همیشه مهرهای قابل اتکا بود. در استقلال رشد کرد و با ثبات و بازیخوانی بالا، خودش را به تیم ملی رساند. چشمی در ۱۷ سالگی درگیر ساختن پایههای فنیاش بود؛ شاید نه در سطح تیترهای بزرگ، اما با ذهنی آماده برای کار تیمی. در مقایسه با یامال، چشمی نشان میدهد که بعضی ستارهها با نور زیاد نمیآیند، بلکه آرامآرام تبدیل به ستون تیم میشوند.

وحید امیری
مردی از دل روستا
در ۱۷ سالگی، وحید امیری هنوز در روستای قراخیل مازندران زندگی میکرد و فوتبالش محدود به مسابقات محلی بود. او دیرتر از بقیه وارد لیگ شد و در دانشگاه تربیت بدنی درس میخواند. وقتی وارد فوتبال حرفهای شد، خیلیها فکر نمیکردند راهی به تیم ملی داشته باشد. او اولین بازی ملی اش را در 26 سالگی تجربه کرد، بد نیست بدانید امباپه در این سن حدود 90 بازی ملی دارد. اما جنگندگی، اخلاق حرفهای و بازی بیادعا، از او وینگری ساخت که در جام جهانی مقابل اسپانیا و پرتغال درخشید. در ۱۷ سالگی، امیری حتی در دستههای پایین هم مطرح نبود، اما حالا یکی از محبوبترین بازیکنان نسل خودش است. او شبیهترین بازیکن ایرانی به داستانهای الهامبخش فوتبالی است.

سردار آزمون
پسرک گلزن ترکمن
در ۱۷ سالگی، سردار آزمون از گنبدکاووس تا آکادمی سپاهان آمده بود، اما اتفاق بزرگتری در راه بود؛ پیوستن به روبینکازان روسیه. در آن سن، او خیلی زودتر از تمام همنسلانش وارد فوتبال اروپا شد. با فیزیک مناسب، جای گیریهای مناسب و شم گلزنی بالا، در تیم جوانان روبین درخشید و به سرعت به تیم بزرگ سالان راه یافت. لقب «مسی ایرانی» برایش سنگین بود، اما استعداد آزمون غیرقابل انکار بود؛ او در بازیهای ملی جوانان، آمار گلزنی فوقالعادهای داشت و خیلی زود به تیم ملی بزرگ سالان دعوت شد. حضور در جام ملتها و دو جام جهانی، بازی در زنیت، بایرلورکوزن و رم، او را به یکی از مطرحترین لژیونرهای تاریخ ایران تبدیل کرد.
مهدی طارمی
پسر دیر رسیده بوشهر
طارمی در ۱۷ سالگی در شاهین بوشهر بازی میکرد، اما نه در ترکیب اصلی، نه حتی بهعنوان پدیده. او بیشتر بهخاطر سبک بازی خاصش شناخته میشد، اما خبری از ستاره شدن نبود. با گذشت زمان و پشتکار زیاد، خودش را به تیمهای بزرگتر رساند و در پرسپولیس شکوفا شد. اوجگیری طارمی اما بعد از ۲۴ سالگی در اروپا اتفاق افتاد؛ جایی که با پیراهن ریوآوه و سپس پورتو، گلهای مهم و زیبایی زد. در ۱۷ سالگی شاید کسی باور نمیکرد او روزی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا آن قیچی برگردان تماشایی را بزند و دومین ایرانی باشد که تیمش به فینال لیگ قهرمانان راه پیدا کرده. برخلاف یامال، طارمی محصول تلاش آهسته اما پیوسته است.

ستارههای بزرگ اروپا در ۱۷ سالگی

کیلیان امباپه
جرقهای که جهان را روشن کرد
در ۱۷ سالگی، کیلیان امباپه در موناکو، جایی بین نیمکت و ترکیب اصلی، شروع به درخشیدن کرد. او با سرعت، تکنیک و اعتمادبهنفس بالایش خیلی زود نگاه رسانهها و استعدادیابها را به خود جلب کرد. در همین سن، با گلهایی که برای موناکو به ثمر رساند، مقایسهاش با آنری آغاز شد و فقط یک سال بعد، او در لیگ قهرمانان اروپا همه را متحیر کرد. امباپه حالا ستاره اول فرانسه است و یکی از شانسهای همیشگی توپ طلا؛ اما آنچه او در ۱۷ سالگی داشت، نه فقط مهارت، بلکه باور به تبدیل شدن به بهترین جهان بود.

ارلینگ هالند
بچهغولی که ستاره شد
در ۱۷ سالگی، ارلینگ هالند هنوز در زادگاهش نروژ و در تیم مولده بازی میکرد، اما همینجا بود که نشانههای یک مهاجم خارقالعاده را بروز داد. زیر نظر اولهگنار سولسشر، توانست قدرت بدنی، ضربات سرمرگبار وشم گلزنی خود را تقویت کند. در این سن، شاید او هنوز ستاره جهانی نبود، اما مسیرش با شتابی عجیب در حال اوجگیری بود. سال بعد در تیم سالزبورگ اتریش، با هتتریکهای متوالی در لیگ قهرمانان، رسماً به پدیدهای جهانی تبدیل شد.

محمد صلاح
از خاک آفریقا تا روشنایی اروپا
در ۱۷ سالگی، محمد صلاح در تیم المقاولون مصر بازی میکرد. آن زمان نه نامی داشت و نه امکاناتی درحد اروپا، اما سرعت ودریبلی که داشت، خبراز یک آینده درخشان میداد. او مسیرش را از لیگ مصر به سوئیس، سپس چلسی و بعد ایتالیا رساند. برخلاف یامال که در نوجوانی به شهرت رسید، صلاح راهی دشوار و تدریجی را پیمود. تا حدود ۲۴ سالگی طول کشید تا او به یکی از بهترینهای جهان تبدیل شود. اما همین پیشزمینه سخت، او را به بازیکنی تشنه موفقیت و کمنظیر در ثبات تبدیل کرد. در ۱۷سالگیاش، کمتر کسی باور داشت روزی برای بردن توپ طلا از او نام برده شود.

عثمان دمبله
تکنیکی اما شکننده
در ۱۷ سالگی، عثمان دمبله درآکادمی رن فرانسه، با دریبلهایی چشمنواز همه را متعجب کرده بود. او خیلی زود وارد ترکیب اصلی شد و در ۱۸ سالگی به بوروسیا دورتموند رفت. استعداد ذاتی، بازی با هر دو پا و جسارت در تکبهتک، خیلیها را به یاد نیمار میانداخت. اما همانطور که درخشید، با مصدومیتهای مکرر و بیثباتی روحی، مسیرش پیچیده شد و در بارسلونا هرگز آن ستارهای نشد که انتظار میرفت. حالا اما، در پاریسنژرمن، او دوباره متولد شده. زیر نظر لوئیس انریکه، دمبله به ثباتی رسیده که کمتر کسی انتظارش را داشت. پاس گلهای پیاپی،دریبلهای برقآسا و درخشش درلیگ قهرمانان باعث شده نام او حالا بهعنوان یکی ازشانسهای اصلی کسب توپ طلا مطرح شود.

رافینیا
ستارهای بی سروصدا با ذهنیت جنگنده
رافینیا در ۱۷ سالگی هنوز در تیمهای گمنام برزیل بازی میکرد و خبری از بازی در باشگاههای بزرگ نبود. او نه مثل یامال پدیدهای جهانی بود و نه ستاره آکادمی مشهوری. اما مسیرش را با تلاش و پشتکار ساخت؛ از پرتغال تا لیدز و سپس بارسلونا. در نیوکمپ، شاید زیر سایه بازیکنانی مثل یامال یا لواندوفسکی باشد، اما با سبک بازی فداکارانه، گلهای مهم و کار تیمی، جای خودش را باز کرده. رافینیا نماینده بازیکنانی است که بیهیاهو بالا میآیند و با ثبات و تمرکز، به مهرههای کلیدی تبدیل میشوند؛ مسیری که متفاوت از یامال است، اما ارزش خودش را دارد.

ویتینیا
مغز متفکر خاموش PSG
در ۱۷ سالگی، ویتینیا در تیم پایههای پورتوی پرتغال بود و بهتدریج وارد تیم اصلی شد. برخلاف بازیکنان نمایشی، او سبکی آرام و هوشمندانه در بازی دارد. ویتینیا بهجای درخشش رسانهای، در سکوت جلو رفت و از پورتو به وولورهمپتون و سپس پاریسنژرمن رسید. در PSG، در کنار ستارههای پرزرقوبرق مثل امباپه و نیمار، نقشش کمتر دیده میشد، اما مربیان او را کلید بازیسازی میدانند. در ۱۷ سالگی شاید کسی تصور نمیکرد که او روزی در یک سال قهرمان سه گانه داخلی لیگ فرانسه، لیگ قهرمانان و جام ملت ها شود، اما ویتینیا مثال خوبی است از بازیکنی که با نظم، تعهد و ذهنیت تیمی میتواند به قلب یک تیم بزرگ تبدیل شود.

وینیسیوس جونیور
از فاولا برزیل تا تاجگذاری در مادرید
در ۱۷ سالگی، وینیسیوس جونیور هنوز در فلامنگو بازی میکرد، اما جهان فوتبال او را شناخته بود. رئال مادرید، قبل از تولد ۱۸ سالگیاش، با مبلغی سنگین او را خرید تا به نوعی برای آینده سرمایهگذاری کرده باشد. او از همان نوجوانی با دریبلهای برقآسا و جسارت در تکبهتک، توجه همه را جلب کرده بود. با این حال، دوران اول حضورش در رئال پر از انتقاد و نوسان بود. بسیاری او را بازیکنی خام و تمامکنندهای ضعیف میدانستند، اما وینی با تمرین، بلوغ ذهنی و اعتماد آنچلوتی، حالا یکی از ستارههای بیرقیب فوتبال دنیاست.
ستارههای فوتبال ایران در ۱۷ سالگی

علیرضا بیرانوند
از چوپانی تا مهار پنالتی رونالدو
در ۱۷ سالگی، علیرضا بیرانوند نه در تیم ملی بود و نه حتی در لیگ برتر؛ او در خوابگاههای بدون امکانات تهران دنبال فرصتی برای دیده شدن میگشت. مسیر او از کارگری و دروازهبانی در زمینهای خاکی لرستان، به نفت تهران و بعد به پرسپولیس رسید. شاید بیشتر از همه باید ساختار ورزش ایران را در کشف دیرهنگام این ستارهها مقصر دانست. در همان سالهای ابتدایی، با پرتابهای بلند و واکنشهای استثناییاش معروف شد. اما نقطه عطف فوتبال او، مهار پنالتی رونالدو در جام جهانی ۲۰۱۸ بود. در حالی که لامین یامال در ۱۷ سالگی نامزد توپ طلاست، بیرانوند در آن سن هنوز درگیر بقا و کشف بود. او نماد پایداری است؛ داستان کسی که مسیر قهرمانی را از پایینترین نقطه شروع کرد.

مهدی ترابی
بیحاشیه و تکنیکی
در ۱۷ سالگی، مهدی ترابی در سایپا دیده شد. بازیکنی کمحرف اما با تکنیک بالا و بازی آرام که کمتر کسی انتظار داشت به ستارهای بزرگ تبدیل شود. او نه جنجالی بود و نه پرسروصدا، اما با ثبات و پیشرفت تدریجی، خودش را به تیم ملی و پرسپولیس رساند. ترابی از آن دسته بازیکنانی است که درخشش ناگهانی نداشت، اما با ذهنیت حرفهای و تمرکز بالا، به مهرهای تأثیرگذار در فوتبال ایران تبدیل شد. در ۱۷ سالگی، حتی در تیمملی جوانان هم ستاره نبود، اما حالا یکی از چهرههای موثر فوتبال است؛ مسیری کاملاً متفاوت با نوجوانی مثل یامال.

مرتضی
پورعلیگنجی
مدافعِ آرامِ آیندهدار
در ۱۷ سالگی، پورعلیگنجی در تیمهای پایه سایپا و بعد در نفت تهران بود. او با قد و فیزیک مناسبش، از همان ابتدا بهعنوان مدافعی باهوش و با آگاهی تاکتیکی شناخته میشد، اما خبری از شهرت نبود. سالها بعد، با دعوت به تیم ملی توسط کارلوس کیروش، ستارهاش در خط دفاعی درخشید. حضور در جام ملتها و جام جهانی، بازی در لیگ چین و قطر و ثبات در خط دفاعی ایران، نشان داد مسیر او هرچند آرام اما مطمئن بوده. اگر یامال با دریبلها در ۱۷ سالگی خبرساز شد، پورعلیگنجی با تمرکز دفاعی و صبوری، پلهپله بالا رفت.

روزبه چشمی
ستاره پرحاشیه
روزبه چشمی در ۱۷ سالگی در آکادمی صبا بازی میکرد و بعدها به تیم امید رسید. او مدافع، هافبک دفاعی و حتی گاهی مهاجم بازی کرده؛ نماد بازیکنی با چند پست که شاید هیچوقت سوپراستار نشد، اما همیشه مهرهای قابل اتکا بود. در استقلال رشد کرد و با ثبات و بازیخوانی بالا، خودش را به تیم ملی رساند. چشمی در ۱۷ سالگی درگیر ساختن پایههای فنیاش بود؛ شاید نه در سطح تیترهای بزرگ، اما با ذهنی آماده برای کار تیمی. در مقایسه با یامال، چشمی نشان میدهد که بعضی ستارهها با نور زیاد نمیآیند، بلکه آرامآرام تبدیل به ستون تیم میشوند.

وحید امیری
مردی از دل روستا
در ۱۷ سالگی، وحید امیری هنوز در روستای قراخیل مازندران زندگی میکرد و فوتبالش محدود به مسابقات محلی بود. او دیرتر از بقیه وارد لیگ شد و در دانشگاه تربیت بدنی درس میخواند. وقتی وارد فوتبال حرفهای شد، خیلیها فکر نمیکردند راهی به تیم ملی داشته باشد. او اولین بازی ملی اش را در 26 سالگی تجربه کرد، بد نیست بدانید امباپه در این سن حدود 90 بازی ملی دارد. اما جنگندگی، اخلاق حرفهای و بازی بیادعا، از او وینگری ساخت که در جام جهانی مقابل اسپانیا و پرتغال درخشید. در ۱۷ سالگی، امیری حتی در دستههای پایین هم مطرح نبود، اما حالا یکی از محبوبترین بازیکنان نسل خودش است. او شبیهترین بازیکن ایرانی به داستانهای الهامبخش فوتبالی است.

سردار آزمون
پسرک گلزن ترکمن
در ۱۷ سالگی، سردار آزمون از گنبدکاووس تا آکادمی سپاهان آمده بود، اما اتفاق بزرگتری در راه بود؛ پیوستن به روبینکازان روسیه. در آن سن، او خیلی زودتر از تمام همنسلانش وارد فوتبال اروپا شد. با فیزیک مناسب، جای گیریهای مناسب و شم گلزنی بالا، در تیم جوانان روبین درخشید و به سرعت به تیم بزرگ سالان راه یافت. لقب «مسی ایرانی» برایش سنگین بود، اما استعداد آزمون غیرقابل انکار بود؛ او در بازیهای ملی جوانان، آمار گلزنی فوقالعادهای داشت و خیلی زود به تیم ملی بزرگ سالان دعوت شد. حضور در جام ملتها و دو جام جهانی، بازی در زنیت، بایرلورکوزن و رم، او را به یکی از مطرحترین لژیونرهای تاریخ ایران تبدیل کرد.

مهدی طارمی
پسر دیر رسیده بوشهر
طارمی در ۱۷ سالگی در شاهین بوشهر بازی میکرد، اما نه در ترکیب اصلی، نه حتی بهعنوان پدیده. او بیشتر بهخاطر سبک بازی خاصش شناخته میشد، اما خبری از ستاره شدن نبود. با گذشت زمان و پشتکار زیاد، خودش را به تیمهای بزرگتر رساند و در پرسپولیس شکوفا شد. اوجگیری طارمی اما بعد از ۲۴ سالگی در اروپا اتفاق افتاد؛ جایی که با پیراهن ریوآوه و سپس پورتو، گلهای مهم و زیبایی زد. در ۱۷ سالگی شاید کسی باور نمیکرد او روزی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا آن قیچی برگردان تماشایی را بزند و دومین ایرانی باشد که تیمش به فینال لیگ قهرمانان راه پیدا کرده. برخلاف یامال، طارمی محصول تلاش آهسته اما پیوسته است.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده
-
فوق ستارهها 17 سالگی کجا بودند؟
-
میراث فرهنگی برای ثبت برند روزنامه خراسان تلاش کند
-
انسجام ملی، لازمتر از همیشه
-
از کنجکاوی کودکانه تا اختراعات کاربردی
-
از ربایش زنان تا قتل عام علویان
-
جوان های مستعد را نمیبینید یا منفعت در ندیدن است؟
-
تیراندازی در مشهد تا عملیات شبانه در مرزهای شرقی!
-
تنش شوم شوری آب شیرین!
-
سفر به دور دنیا برای تکمیل نخستین مرکز اسناد علوی
-
مرز دستکاری مجلس در لوایح اقتصادی
-
پیـام اسـاسی غدیـر
-
نقطهزنی سنگین و استراتژیک
-
کشمکش پشت فرمان قیمت گذاری خودرو
-
در رتبه های بالای شعر معاصر