مرثیه ای برای آموزش عالی

ادعاهای بیرانوند درباره مقطع تحصیلی اش در یک برنامه تلویزیونی خبرساز شده است که نگاه دقیق به آن حاوی ابعاد نگران کننده ای از وضعیت آموزش عالی در کشور است

نویسنده: سیدمحمدمهدی هاشمی

مترجم:


​​​​​​​
علیرضا بیرانوند، دروازه بان شماره یک تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه تراکتورسازی تبریز، پس از قهرمانی در لیگ برتر فوتبال کشورمان در برنامه ای تلویزیونی حضور یافت و حرف هایی زد که موجب ایجاد حاشیه شده و عکس العمل مردم در فضای مجازی را به دنبال داشته است. در بخشی از برنامه که مجری از او درباره سربازی رفتنش سوال می‎کند، او پاسخ می دهد که دانشجو است و در مقطع دکترای دانشگاه آزاد خرم‌آباد در رشته فیزیولوژی درس می خواند. مسئله ای که باعث عکس العمل رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد شد و او با رد صحبت های بیرانوند اعلام کرد که اصلا در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد، مقطع دکترای رشته فیزیولوژی ورزشی ندارند و بیرانوند دانشجوی مقطع کارشناسی‌ارشد در رشته فیزیولوژی است و هنوز فارغ‌التحصیل نشده‌ است. بیرانوند پس از این واکنش ها در یک استوری اینستاگرامی این صحبت ها را تایید کرد و نوشت: در آزمون دکتری ۱۴۰۴ شرکت کردم و بعد از اعلام نتایج موفق به پذیرش انتخاب رشته دانشگاه آزاد شدم. در حال حاضر منتظر اعلام نتیجه انتخاب رشته هستم.  همین مسئله بهانه‌ای شد تا به برخی ابعاد نهان این ماجرا نگاهی بیندازیم.
دانشگاه یا فرارگاه از سربازی؟!
بیرانوند احتمالا نه تنها یکی از بهترین دروازه‌بان‌های حال حاضر فوتبال ایران است بلکه با توجه به دستاوردهایی که داشته حتی می توان او را در زمره یکی از بهترین فوتبالیست های تمام دوران فوتبال ایران هم به شمار آورد. پسرکی که از دل سختی ها و از طبقات پایین جامعه توانست با تلاش به شماره یک تیم ملی و پرسپولیس برسد و یکی از عوامل اولین قهرمانی تراکتورسازان هم باشد. با تمام این اوصاف که مشخص می کند بیرانوند ورزشکار موفقی است اما آدمی که نمی‎تواند سه سیاره منظومه شمسی را نام ببرد یا برای فهمیدن مفهوم فامیل پدری نیاز به تاویل و تفسیر مفهوم آن دارد تا در نهایت هم برادر زن را در زمره فامیل پدری اش لحاظ کند هیچ جوره در سطح گذراندن تحصیلات تکمیلی نیست فارغ از این که این سطح دکتری یا کارشناسی ارشد باشد. تا به این‎جا شاید فردی مدعی شود که کسی که به عنوان مثال در رشته فیزیولوژی ورزشی تحصیل می کند نیازی به دانستن نام سیارات منظومه شمسی ندارد یا ندانستن نام پایتخت سه کشور اروپایی برای چنین فردی واجب نیست. اما اتفاقا اگر از پایین بودن سطح معلومات فردی که پاسخی برای این سوالات نداشته، بگذریم و آن را بر تمام محصلان این سطح معطوف بدانیم با ابعاد ناراحت کننده ای از نزول سطح آموزش عالی در کشور مواجه می‎شویم که نیاز به بحث دارد. اولین مشکل در این زمینه پافشاری جوانان به ادامه تحصیل برای فرار از خدمت سربازی است. طبیعتا از کسانی که به بهانه گذراندن زمان یا عقب انداختن سربازی به دانشگاه می روند انتظاری نیست که در نهایت تبدیل به نخبگانی شوند که در کنار تحصیل در رشته خودشان مطالعه های جانبی هم داشته باشند. همین است که با انبوهی از جوانانی مواجه می‎شویم که شاید مدرک لیسانس و فوق لیسانس داشته باشند اما نمی‎دانند که «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز» را چه شاعری سروده است. همین است که بیرانوند در پاسخ به این سوال که به سربازی رفته ای یا نه می گوید: دانشجو هستم. و هیچ کس از خودش نمی‎پرسد که پاسخ این سوال در این کشور نباید این جمله باشد.
علم بهتر است یا ثروت؟
دومین مسئله که نیاز به بررسی دارد، بخش دوم سخنان بیرانوند است. جایی که درباره کنکور می گوید: «من همین چند ماه پیش کنکور دکتری دادم و چیز عجیب و غریبی بود. نام کسانی که کنکور می‌دهند روی برگه‌شان تایپ شده است اما من نمی‌دانستم و داشتم در برگه‌ام دنبال جایی می‌گشتم که نام و نام خانوادگی‌ام را بنویسم. یک جزوه امتحانم کامل به زبان انگلیسی بود و من گفتم خدایا! وقتی معلم زبان من در دو ماه لری را کامل یاد گرفته، من چطور این برگه‌ها را به زبان انگلیسی جواب بدهم؟ همه تست‌ها را با روش ده، بیست، سی، چهل جواب دادم! اما خدا را شکر که به من گفته‌اند نمره‌ام خیلی خوب بوده است.» در این باره می توان بیان کرد که پولی شدن نظام آموزشی کشور در اولین مرحله می‎تواند تبدیل به ضد خودش شود. زمانی که فردی می‎تواند صرفا چون از منظر مادی متمول است به تحصیل در دانشگاه بپردازد و بعد هم با ده بیست سی چهل و در اوج بی‎سوادی به تحصیل در مقطع دکتری برسد، باید هم انتظار داشت که این نظام آموزشی تبدیل به محل جولان کسانی شود که با دزدی ادبی و پایان نامه های پولی فارغ التحصیل می‎شوند و بعد هم به واسطه برخی نزدیکان حتی در جایگاه های مهم قرار می گیرند. باید هم انتظار داشت که دیگر از دل دانشگاه ها علامه و حکیم درنیاید و در بهترین حالت فارغ التحصیلان تک محصولی از آن خارج شوند.
قطعا کسی از بازیکن فوتبالی که ولو با استعداد اما با پول از تحصیل به عنوان حربه ای برای فرار  از سربازی استفاده می کند انتظار خاصی برای فرهیخته بودن و حتی دانستن برخی بدیهیات و اطلاعات عمومی هم ندارد و حتی انتقاد به او هم در این جایگاه جایز نیست چرا که امروز بیرانوند دقیقا در همان‎جایی ایستاده که به آن تعلق دارد؛ او یک فوتبالیست است نه یک استاد دانشگاه و نه حتی یک دانشجوی واقعی تحصیلات تکمیلی؛ بلکه آنچه در شأن و جایگاه خود قرار ندارد قوانین و ناکارآمدی ها در نظام آموزش عالی کشور هستند که این حواشی و اتفاقات می‎توانند تبدیل به بهانه‌ای برای بازنگری مجدد به آن شوند. 
10 صفحه اول